با ما همراه باشید

سینماتوگرافی

در کنار ویدیوی بررسی نقش سینماتوگرافی و طراحی صدا در آثار دیوید فینچر ببینید:

دیوید فینچر و کارگردانی جزئیات

قسمت عظیمی روایت آثار فینچر بر دوش سینماتوگرافی است. مثلن یک فوکوس برای نشان دادن آگاهی یک شخصیت از موضوع. او ترجیح می‌دهد اکشن در قاب‌های عریض گرفته شود و تنها در مواقع نیاز از کلوزآپ استفاده می‌کند.

فینچر معمولن دوربین را حرکت نمی‌دهد اما اگر حرکتی بدهد، بی‌دلیل نیست. گاهی یک پن کوچک به پایین و یک حرکت نامحسوس به بالا. . همه‌چیز در مورد هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌هاست. حرکت آن‌ها به معنی حرکت ماست. اما استفاده‌ی استادانه‌ش از دوربین یک قدم فراتر می‌رود

چه‌طور فینچر با حرکت دوربین، وضعیت روانی یک شخصیت را نشان می‌دهد؟ در «اتاق وحشت»، دو پلان داریم که به شکل واضحی کلاستروفوبیا شخصیت اصلی را نشان می‌دهند. در یکی از صحنه‌های آغازین مگ در حال بازدید از خانه‌ی جدیدش است. وقتی املاکی اتاق وحشت را نشان می‌دهد و در را می‌بندد، از وحشت مگ نسبت به فضاهای بسته باخبر می‌شویم. دوربین حین زوم، در اطراف او حرکت می‌کند و فضا را تنگ می‌کند. می‌توانید خروج هوا از اتاق را احساس کنید. ما عکس این پلان را در پایان فیلم می‌بینیم. حالا که مگان و دخترش در اتاق از تهاجم خانگی دل‌خراش‌شان نجات یافتند، از خانه و اتاق وحشت به کلی آزادند. این‌جا دوربین یک دالی زوم اجرا می‌کند و در عین حرکت به جلو، به سمت خارج زوم می‌کند. اندازه‌ی شخصیت‌ها تغییر نمی‌کند ولی دنیای اطراف‌شان بازتر می‌شود. همه‌ی استرس ناشی از کلاستروفوبیا آزاد می‌شود و می‌توانیم نفسی بکشیم. این کار ظریف ولی معنی‌دار است. فینچر معمولن با حرکت دوربین، ما را با وضعیت درونی شخصیت‌هایش هم‌سان می‌سازد و حرکات دوربینش می‌تواند به همان ظرافت و حتا گستردگی رفتار شخصیت‌هایش باشد.

تدوین

فینچر به هنگام تدوین، مخاطبش را درنظر دارد. اگر شخصیت متوجه نکته‌ای شود، ما هم آن را می‌بینیم. وقتی شخصیتی در ذهنش بین نکات ارتباط ایجاد می‌کند، می‌توانیم از سینماتوگرافی و تدوین از پیش فکر شده، زنجیره‌ی افکارشان را دنبال کنیم. صحنه‌ی بازجویی در کارخانه در فیلم زودیاک، نمونه‌ی خوبی از چه‌گونگی ساخت یک صحنه، با ترکیبی از قاب‌بندی، بلوکه کردن و تدوین است.

در کنار ویدیوی بررسی نقش سینماتوگرافی و طراحی صدا در آثار دیوید فینچر ببینید:

ورکشاپ ۹ | بررسی شاخصه‌های کارگردانی دیوید فینچر (بخش اول)

آرتور لی آلن مظنون اصلی پرونده‌ی قاتل زودیاک است که برای پرس و جو به اتاقی آورده می‌شود. تمام این صحنه در مورد شکاکیت کارآگاهان نسبت به آلن و او در مرکز توجه است. با پلانی اول شخص از آن چه آلن در اتاق به هنگام ورود می‌بیند شروع می‌کنیم. دقت کنید جای نشستن هر کسی با هدف بوده و دو جبهه‌ی مخالف می‌سازند. صحنه براساس این که چه کسی حرف می‌زند و که گوش می‌کند از دیدگاه‌های مختلفی تدوین شده است. وقتی آلن پای راستش را روی پای چپش قرار می‌دهد، نمایی با زاویه پایین کات می‌خورد. در همان فریم می‌بینیم توجه کارآگاه مولینکس  به چکمه جلب می‌شود. می‌دانیم قاتل زودیاک چه‌جور چکمه‌هایی می‌پوشد و وقتی او متوجه چکمه‌ها می‌شود، ما هم به آن‌ها توجه می‌کنیم. در لحظه‌ای مشابه، کارآگاه تاسکی متوجه ساعت زودیاک آلن می‌شود. کلوزآپی از جلب توجه تاسکی به سمت مچ آلن داریم و بلافاصله اینسرت اول شخصی از ساعت. باز هم تأکید کنیم که تمام این‌ها را از چشمان کارآگاهان می‌بینید. این حرکت با تصورات‌مان بازی می‌کند و ما در قالب کارآگاهان قرار می‌گیریم. با دیدن رشته‌ای از پلان‌های سریع، تفکر منطقی و کنترل شده‌ای خلق می‌شود که بیننده را درگیر می‌کند و داستان را به جلو می‌برد.

در کنار ویدیوی بررسی نقش سینماتوگرافی و طراحی صدا در آثار دیوید فینچر ببینید:

ورکشاپ ۸ | سه نکته‌ی شاخص در آثار امانوئل لوبزکی

صدا

این، یکی از نقاطی‌ست که فینچر ظرافت‌های زیادی نشان می‌دهد. جز صداهای ضروری چون بسته شدن در و یا صدای قدم‌های پا، فینچر صدای لحظات مهم فیلم‌هایش را رسا طراحی می‌کند. در باشگاه مشت‌زنی وقتی راوی برای اولین بار با مارلا سینگر ملاقات می‌کند، حضور او در دنیای راوی، مختل می‌کند. در حالی که تلاش می‌کند به سخنان گروه گوش کند، راوی صدای کلیک بلندی می‌شنود. وقتی فندک مارلا آتش می‌گیرد، صدای مبالغه‌آمیزی می‌شنویم گویی شعله‌افکن روشن کرده است. حضور مارلا خطری است در دنیای راوی. او یک مهاجم است و ما این را از طراحی صدا متوجه می‌شویم. اگر می‌خواهید مانند دیوید فینچر از صدا استفاده کنید، این رویکردها را در خاطر بسپارید.

موسیقی در آثار دیوید فینچر

موسیقی عنصر دیگری است که فینچر از آن به نحو احسن استفاده می‌کند. حضورش یا ارتباط مضمونی دارد یا تضاد و آیرونی. برای مثال آیرونی، نسخه‌ی هولناکی را از آهنگ «هردی گردی من» اثر داناوان را در سکانس آغازین فیلم زودیاک داریم. یا اثر آرام و معصومانه‌ی انیا «جریان اورینوکو» در صحنه‌ی شکنجه‌ی دختری با خالکوبی اژدها. او علاقه دارد آهنگ‌هایی انتخاب کند که لیریکش بازتابی از مضامین فیلم است

در کنار ویدیوی بررسی نقش سینماتوگرافی و طراحی صدا در آثار دیوید فینچر ببینید:

ورکشاپ ۱ | ایناریتو و مایکل مان درباره‌ی «از گور برخاسته»

اما نگاهی به صحنه‌ای داشته باشیم که با استفاده از موسیقی، دیدگاهی نسبت به شخصیت‌ها حال و هوا و مضامین می‌دهد: صحنه‌ی قایق‌رانی در رودخانه‌ی تایمز در فیلم «شبکه‌ی اجتماعی». این سکانس در فیلم فینچر متمایز است چون کاملن براساس موسیقی ساخته شده است. در این سکانس، برداشتی داریم از آهنگ کلاسیک «در تالار پادشاه کوهستان» ساخته‌ی ادوارد گریگ

این قطعه‌ی کلاسیک در سال ۱۸۷۵ نوشته شده و با تاریخچه‌ی غنی مسابقات قایق‌رانی که از سال ۱۸۳۹ بر پا شده است، مطابقت خوبی دارد. اما توجه کنید این صحنه در اواسط دهه‌ی دو هزار میلادی رخ می‌دهد و داستان ما در دنیای تکنولوژی می‌گذرد. سازندگان موسیقی، ترنت رزنور و آتیکوس راس این قطعه‌ی کلاسیک را با آلات موسیقی آکوستیک و الکترونیک بازسازی کردند تا شاهد تقابلی میان جدید و قدیم، کلاسیک و مدرنیته باشیم. هدف از این صحنه، پررنگ کردن طبقه‌ی خانوادگی دوقلوهای وینکل‌واس و رقابتی بودن‌شان است. اما دوقلوها همان‌طور که در شرف باخت نبردشان با زاکربرگ هستند، در این مسابقه می‌بازند

دیوید فینچر کنترل کامل ساخته‌هایش را در اختیار دارد. او متوجه است تکنیک‌هایی مانند حرکت دوربین و تدوین می‌تواند بیننده را به شکل احساسی و عقلانی با فیلم درگیر کند. درس‌های بسیاری از فینچر می‌توان آموخت

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینماآرت

کلمه از کریر، تصویر از بونوئل | گفت‌وگوی ژان کلود کریر درباره‌ی بونوئل و آثاری که خلق کردند

گفت و گوی ژان کلود کریر

برای اولین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی ببینید: گفت و گوی ژان کلود کریر درباره‌‌ی مهم‌ترین آثاری که او را در تاریخ سینما جاودانه کرد

ژان کلود کریر فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی بود. او هم‌چنین در چندین فیلم نیز بازی کرد. او سردبیر مجله‌ی فمی بود و در سال ۱۹۸۱ عضو هیأت داوران فستیوال کن. کریر در تنها تلاشی که برای کارگردانی صورت داد، در سال ۱۹۶۹ فیلمی کوتاه ساخت که توانست با این فیلم جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران کن را از آن خود کند. او فیلم‌نامه‌نویسی را ادامه داد و در این مدت با کارگردانانی بین‌المللی هم‌چون فولکر شلوندورف، وین ونگ، هکتور بابنکو، پیتر بروک، ژان پل راپنو، میلوش فورمن، فیلیپ کافمن، آندری وایدا، پاتریس شرو، ژان‌لوک گدار، فیلیپ دو بروکا، برتراند تاورنیه، ژاک دری و ناگیسا اوشیما هم‌کاری کرد.
با این حال کریر طولانی‌ترین همکاری را با لوییس بونوئل داشت. در ۹ فیلم‌نامه که شش تای آن‌ها به عنوان اثری از بونوئل ساخته شد. در این گفت‌وگو که به مناسبت درگذشت کریر برای نخستین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی آرت‌تاکس منتشر می‌شود، او از «رؤیاهای بونوئلی» می‌گوید؛ طریقه‌ی سال‌ها هم‌کاری مشترک با فیلم‌ساز افسانه‌ای.

در کنار گفت و گوی ژان کلود کریر ببینید:

پایان آقای نویسنده | ژان کلود کریر در ۸۹ساله‌گی درگذشت

Jean-Claude Carrière was a French novelist, screenwriter, actor, and Academy Award honoree. He was an alumnus of the École normale supérieure de Saint-Cloud and was president of La Fémis, the French state film school. Carrière was a frequent collaborator with Luis Buñuel on the screenplays of Buñuel’s late French films.

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید: مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت

فیلم گاو خشمگین

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ به مناسبت چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ساخته‌ی ماندگار مارتین اسکورسیزی با بازی رابرت دنیرو، لحظات ماندگار این فیلم کالت را مرور خواهیم کرد.

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید:
مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت + حقایقی که شاید ندانید

«گاو خشمگین» یک فیلم اقتباسی‌ست بر اساس کتابی اتوبیوگرافیک. رابرت دنیرو اولین‌بار سر صحنه‌ی «پدرخوانده ۲» کتاب را خواند. از شیوه‌ی نگارش کتاب خوشش نیامد اما شیفته‌‌ی کاراکتر جیک لاموتا شد. همان موقع کتاب را به مارتین اسکورسیزی که سر صحنه‌ی فیلم «آلیس دیگر این‌جا زندگی نمی‌کند» به کارگردانی مشغول بود نشان داد و امید داشت او کارگردانی فیلم را قبول کند. اما اسکورسیزی چندبار از ساخت این فیلم شانه‌ خالی کرد و گفت هیچ ایده‌ای ندارد که با این قصه چه کند!

اما چه شد که اسکورسیزی ساخت فیلم را قبول کرد؟ مارتی بزرگ در همان سال‌ها یک اوردز اساسی را تجربه کرد. نزدیکان اسکورسیزی تعریف می‌کنند از تمامی منافذ بدنش خون بیرون می‌زد و امیدی به زنده‌ماندنش نبود. با این همه به کمک رابرت دنیرو، اسکورسیزی به زندگی برگشت و اعتیاد را ترک کرد. حالا داستان جیک لاموتا برای مارتی رنگ‌وبوی شخصی گرفت. خودش می‌گوید: «هر بار که فیلم می‌سازید انگار در رینگ بوکس قرار دارید!»

اما ماجرا به همین سادگی‌ها نبود. کمپانی سازنده‌ی «گاو خشمگین» تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کوپولا گذاشته بود. فیلمی که در گیشه شکستی خورد و کمپانی سازنده را دچار بحران کرد. اسکورسیزی دو سال قبل در فستیوال ترابیکا تعریف می‌کرد ما در میانه‌های فیلم‌برداری بودیم و نمایندگان کمپانی پیش من و دنیرو آمدند. ما با شور و حرارت از پروژه حرف می‌زدیم و آن‌ها نگران بودند که چرا فیلم سیاه‌سفید است. در نهایت تمام حرف‌ها آن‌ها از ما خواستند که ادامه بدهیم. بعدن فهمیدم نمایندگان آن روز آمده بودند تا به ما بگویند این پروژه باید کنسل شود. شور و اشتیاق ما باعث شد سکوت کنند. «گاو خشمگین» این‌گونه خلق شد.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت: پشت صحنه فیلم «به سوی ستارگان» | Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

پشت صحنه فیلم Ad Astra

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ نگاهی به پشت صحنه و جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری در فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان» به کارگردان جیم گری و بازی برد پیت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت
پشت صحنه جلوه‌های ویژه‌ی فیلم Ad Astra

به سوی ستارگان یک فیلم علمی-تخیلی ماجراجویانه‌ست که علاوه بر ستارگان فیلم مشهور، کمپانی‌های جلوه‌های ویژه‌ی بزرگی هم در کار دخیل بودن. ام‌پی‌سی، متد استودیوز، مستر اکس، وتا دیجیتال و اینداستریال لایت اند مجیک، چند نمونه از این کمپانی‌ها هستن که همه با هم‌دیگه همکاری کردن تا این سفر فضایی بیش‌تر علمی به نظر برسه تا تخیلی.

مستر اکس: کمپانی مستر اکس مسئولیت مهم اولین صحنه‌ی فیلم رو بر عهده داشت؛ جایی که برد پیت، مک‌براید، در مداری نزدیک زمین روی یک آنتن هشتاد هزار فوتی کار می‌کنه و یه جریان قوی مرموز، اون رو پرتاب می‌کنه. برای این نما، قسمتی از آنتن عظیم برای استفاده سر صحنه ساخته شد تا برد پیت بتونه حالت تعاملی داشته باشه. تیم جلوه‌های ویژه برای مواد مورد استفاده از ایستگاه فضایی بین‌المللی الهام گرفتن و به این نکته دقت به خصوصی به خرج دادن که این مواد اون بالا ممکنه دچار چه تغییراتی شن و در عین حال، سعی کردن حس و حال آینده رو حفظ کنن.

ام‌پی‌سی: برای تمام سکانس‌های بلند شدن و فرود، کمپانی ام‌پی‌سی تعداد زیادی از ویدیوهای ناسا رو بررسی کرد. تمرکز اون‌ها روی ابرهای گرد و غبار و دود انبوه بود تا شبیه‌سازی‌شون تا حد امکان به واقعیت نزدیک‌ باشه. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، نورپردازی بود. روی زمین و داخل یک اتاق، نور خورشید نور مصنوعی و نور منعکس‌شده وجود داره، اما در فضا، فقط یک منبع نور بزرگ و مستقیم وجود داره، در حالی که ذرات هوایی وجود نداره که نور رو پراکنده کنن و تعداد کمی جسم هستن که بخوان موجب انعکاس نور بشن. تیم ام‌پی‌سی باز هم باید سراغ آرشیوهای ناسا می‌رفت تا بتونه نورپردازی واقع‌بینانه‌ای ایجاد کنه و همین‌طور اثر خاصی رو تشکیل بده که نزدیک نقاط روشن حالت حلقه‌ای ایجاد می‌کنه.

ببینید: معرفی اختصاصی آرت‌تاکس از فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان»

Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

Ad astra is a science fiction adventure film that not only boasts big name movie stars but also big name VFX houses. MPC, Method Studios, Mr X, Weta Digital, Industrial Light and Magic to mention just a few, all collaborated together to make this journey through space seem more science, than fiction.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

محبوب‌ترین‌ها