آرتتاکس تقدیم میکند: بخش دوم تحلیل مولفههای سینمای برادران داردن به روایت یحیی نطنزی در استودیو آرتتاکس
روایت آثار برادران داردن
برادران داردن هرگز علاقهای به نمایش کنشهای دراماتیک در فیلمهایشان ندارند. این نکته برای کسانی که به اصول حاکم بر سینمای آمریکا عادت کردهاند، غافلگیرکننده است. بهطور مثال در فیلم «سکوت لورنا» مرگی رخ میدهد اما فیلمسازان بر روی آن تأکید بصری نمیکنند و ما تنها پیامدهای آن مرگ و اتفاقاتی را که برای شخصیتها پیش میآید مشاهده میکنیم.
این تمهیدیست که داردنها به کمک آن ریاکشنها و واکنش شخصیتها را به مخاطب نشان میدهند. اگر کاراکتر تمام زندگیاش را از دست بدهد، به ما آن لحظهی خاص را نشان نمیدهند و نحوهی کنار آمدن شخصیت با فقدانش برایشان حائز اهمیت است.
بخش اول بررسی مؤلفههای سینمای داردنها به روایت یحیی نطنزی را ببینید
سینمای برادران داردن همیشه در سمتی از ماجرا قرار میگیرد که کنش دراماتیک را برایمان پررنگ نمیکند و حاضر به نمایش آن نیست. خیلی راحت از کنار این اتفاقات گذر میکند و میگذارد که بیننده با آثار آن اتفاق ناگوار تنها بماند.
تم: قضاوت
از نظر دراماتیک داردنها علاقهای به قضاوت شخصیتهایشان ندارند و هیچگاه کاراکترهای خوب و بد داستان را مشخص نمیکنند. همانطور که فضای بصری آثارشان، مانند موضعگیریشان خاکستریست، نه تیره و نه روشن. این ویژگی سینمای برادران داردن به مخاطب اجازه میدهد که خودش در این مورد قضاوت کند و با کدام کاراکترها بیشتر همذاتپنداری کند.
آنها فرصت میدهند که ذهن بیننده پس از پایان فیلم و خروج از سالن سینما، اگر لازم بود قضاوت کند. حذف قضاوت صریح و مشخص به داردنها اجازه میدهد برای مخاطبینی که موضعگیری مشخصی در قبال معضلات اجتماعی ندارند، تصویر معقولتری به نمایش بگذارند.
معضلاتی که برادران داردن به آنها علاقهمندند، تنها شامل یک دلیل و یک قربانی نیستند؛ مشکلاتی چندوجهی که معادلات پیجیدهای را شامل میشوند. داردنها به مخاطب اجازه میدهند تمام جوانب را به خوبی بررسی کنند، در ذهنشان بسنجند و در آخر اگر خواستند آنها را قضاوت کنند.
میتوانید نشست خبری جدیدترین فیلم داردنها را در کن هفتادودوم مشاهده کنید:
نشست فیلم احمد جوان | زندگی به مرگ میچربد
تأثیرگذاران
لیست انتشاریافته از فیلمهای مورد علاقهی برادران داردن به خوبی سلیقهی سینمایی این فیلمسازها را مشخص میکند که چگونه به سبک بصری و اصول روایی مورد نظرشان رسیدهاند. داردنها بسیار به جان کاساوتیس و فیلمهای او، بهخصوص «زن تحتتأثیر» و «شب افتتاح»، علاقه دارند.
این دو فیلم از آثار مستقل آمریکا محسوب میشوند که سعی کردهاند در خلاف جریان سینمای آمریکا حرکت کنند و با دوربینی سیال، نمایانگر اتفاقات روزمرهی مردم آمریکا در دههی هفتاد باشند. نگاه بیواسطهی موجود در این جنس سینما برای برادران داردن جذاب بوده است.
از طرف دیگر داردنها به سینمای روسلینی علاقه دارند؛ فیلمهای مانند: «استرومبولی»، «اروپا ۵۱»، «سفر در ایتالیا» و … . اینها آثاری هستند که بهطور واضح داردنها از آنها تأثیر گرفتهاند و میتوان ردپای سینمای روسلینی را در فیلمهایشان یافت.
مهمتر از همه، این دو برادر تحت تأثیر سینمای روبرت برسون هستند؛ با فیلمهایی مثل: «پول»، «محکوم به مرگ میگریزد» و … . نگاه بیواسطهی برسون به راحتی در سینمای داردنها خودنمایی میکند. با این تفاوت که اگر در آثار برسون مضامین مذهبی پررنگ است، در سینمای برادران داردن این مضامین جایی ندارند. با وجود آنکه این دو فیلمساز در دوران جوانی پیشزمینهی کاتولیک داشتند، زمانی که وارد دنیای فیلمسازی میشوند قضاوتگری مذهبی را کنار میگذارند و به جهان بیواسطهای که در آثارشان مشهود است، میرسند.
نقد فیلم احمد جوان از نگاه منتقدان ورایتی و گاردین | اسیر میان کودکی و بزرگسالی
تأثیرپذیران
برادران داردن هم در سینمای جهان و هم در سینمای ایران تأثیرگذار بودهاند. اگر بخواهیم به مثالی مشهور در سینمای دنیا اشاره کنیم، میتوان دارِن آرنوفسکی را ذکر کرد. او در مصاحبهای اعلام کرد که پس از تماشای فیلم «دو روز و یک شب» تصمیم گرفت که شیوهی تدوین فیلم «کشتیگیر» را تغییر دهد. یعنی آرنوفسکی با الهام گرفتن از سینمای برادران داردن، حس و حال فیلم را تغییر داده و به سینمای داردنها نزدیک کرده است.
در ایران نیز با بررسی آثار فیلمسازهای بزرگی چون اصغر فرهادی و همچنین کسانی که کارشان را تازه شروع کردهاند، مانند وحید جلیلوند، میتوان ردپای سینمای برادران داردن را مشاهده کرد. به طور مثال فیلم مهم چند سال اخیر سینمای ایران، «جدایی نادر از سیمین»، که توانست اولین جایزهی اسکار را برای فرهادی به ارمغان آورد، فیلمیست که از لحاظ کار با موسیقی همان کارکرد برادران داردن را پیش میگیرد. موسیقی به عنوان اِلِمانی که به تصویر اضافه میشود، در فیلم فرهادی وجود ندارد، بلکه به دلیل الزام داستانی وارد فیلم میشود.
فوتوکال فیلم احمد جوان
در فیلم آقای جلیلوند نیز میتوان شیوهی روایتگری داردنها را یافت. جلیلوند در فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» از قضاوت کاراکترها فرار میکند و سعی میکند مخاطب را با یک موقعیت چالشبرانگیز مواجه کند. او تنها راوی یک بحران تلخ است و قضاوت را به بیننده واگذار میکند. اینها نمونههایی از تأثیراتیست که از سینمای برادران داردن وارد سینمای ایران شده.
با تماشای آثار داردنها میتوان آموخت که با چالشها و معضلات خانوادگی و اجتماعی، چهگونه فیلمی یکدست و منسجم را روایت کرد؛ چه در بازی بازیگران، انتخاب ایده، رویکرد مضمونی و چه در حس و حال بصری.