نکیسا راستین، آرتتاکس:
سال بلوا است و همهجا ناامن. برای مقابله با آشوب به تازگی داری در میدان شهرداری برپا شده است. داری با سایهای وحشتناک و عجیب.
سال بلوا رمانیست به قلم عباس معروفی، آمیخته با نماد و اسطورههای تاریخی. رمانی دربارهی زندگی، عشق و «وحدت وجود».
چندی پیش در یک نمایشگاه عکس، حمزه اولیازاده و هنرجویانش این رمان را تصویرسازی کردند. تصاویری که به کمک تکنیک دبل اکسپوز، وهم و خیالپردازیهای عاشقانهی نوشا شخصیت اصلی رمان را به تصویر میکشند و به فضای جریان سیال ذهن رمان نزدیک شوند.
داستان سال بلوا بیهیچ نظم زمانی در هفت شب روایت میشود. راوی شبهای زوج دانای کل و شبهای فرد نوشاست.
نوشا که عاشق حُسینای کوزهگر شده به اصرار اطرافیان با دکتر معصوم، پزشک سرشناس شهر، ازدواج میکند اما آتش عشقاش هرگز خاموش نمیشود و دکتر معصوم روانپریش همین طور که طناب دار حسینا را میبافد، با قنداق موزر به مغز نوشافرین میکوبد.
رنج نوشا، فضای رویاگونهی ذهنش و پایان تلخ سرنوشتش در این عکسها به خوبی تصویر شده.
چرا که سال بلوا اعترافات نوشاست به خودش که چگونه غارت شده. چگونه زندگی از دستش گریخته و چنین تقدیری برایش رغم خورده.
در این رمان همه یک داغ به پیشانی دارند. همان که سال بلوا را آغاز می کند. همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند. و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست؟
سال بلواست و همهجا ناامن است. برای مقابله با آشوب به تازگی در میدان شهر داری برپا شده است. داری با سایهای وحشتناک و عجیب.
سال بلوا رمانیست به قلم عباس معروفی، آمیخته با نماد و اسطورههای تاریخی. رمانی دربارهی زندگی، عشق و «وحدت وجود».
چندی پیش در یک نمایشگاه عکس، حمزه اولیازاده و هنرجویانش این رمان را تصویرسازی کردند. تصاویری که به کمک تکنیک دبل اکسپوز، وهم و خیالپردازیهای عاشقانهی نوشا شخصیت اصلی رمان را به تصویر میکشند و به فضای جریان سیال ذهن رمان نزدیک شوند.
داستان سال بلوا بیهیچ نظم زمانی در هفت شب روایت میشود. راوی شبهای زوج دانای کل و شبهای فرد نوشاست.
نوشا که عاشق حُسینای کوزهگر شده به اصرار اطرافیان با دکتر معصوم، پزشک سرشناس شهر، ازدواج میکند اما آتش عشقاش هرگز خاموش نمیشود و دکتر معصوم روانپریش همین طور که طناب دار حسینا را میبافد، با قنداق موزر به مغز نوشافرین میکوبد.
رنج نوشا، فضای رویاگونهی ذهنش و پایان تلخ سرنوشتش در این عکسها به خوبی تصویر شده.
چرا که سال بلوا اعترافات نوشاست به خودش که چگونه غارت شده. چگونه زندگی از دستش گریخته و چنین تقدیری برایش رغم خورده.
در این رمان همه یک داغ به پیشانی دارند. همان که سال بلوا را آغاز می کند. همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند. و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست؟
سال بلواست و همهجا ناامن است. برای مقابله با آشوب به تازگی در میدان شهر داری برپا شده است. داری با سایهای وحشتناک و عجیب.
سال بلوا رمانیست به قلم عباس معروفی، آمیخته با نماد و اسطورههای تاریخی. رمانی دربارهی زندگی، عشق و «وحدت وجود».
چندی پیش در یک نمایشگاه عکس، حمزه اولیازاده و هنرجویانش این رمان را تصویرسازی کردند. تصاویری که به کمک تکنیک دبل اکسپوز، وهم و خیالپردازیهای عاشقانهی نوشا شخصیت اصلی رمان را به تصویر میکشند و به فضای جریان سیال ذهن رمان نزدیک شوند.
داستان سال بلوا بیهیچ نظم زمانی در هفت شب روایت میشود. راوی شبهای زوج دانای کل و شبهای فرد نوشاست.
نوشا که عاشق حُسینای کوزهگر شده به اصرار اطرافیان با دکتر معصوم، پزشک سرشناس شهر، ازدواج میکند اما آتش عشقاش هرگز خاموش نمیشود و دکتر معصوم روانپریش همین طور که طناب دار حسینا را میبافد، با قنداق موزر به مغز نوشافرین میکوبد.
رنج نوشا، فضای رویاگونهی ذهنش و پایان تلخ سرنوشتش در این عکسها به خوبی تصویر شده.
چرا که سال بلوا اعترافات نوشاست به خودش که چگونه غارت شده. چگونه زندگی از دستش گریخته و چنین تقدیری برایش رغم خورده.
در این رمان همه یک داغ به پیشانی دارند. همان که سال بلوا را آغاز می کند. همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند. و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست؟