

سینمای جهان
نتفلیکس با مرد ایرلندی معادلات را بر هم میزند | فیلمهایی که هیچ کس نخواهد ساخت
ترجمهی اختصاصی از آرتتاکس: معادلات هالیوود را مرد ایرلندی و نتفلیکس میتوانند تغییر دهند. در این گزارش نگاهی خواهیم کرد به پیامدهای ساخت مرد ایرلندی توسط نتفلیکس در صنعت سینما:
نفس راحت نتفلیکس در شب افتتاحیه فستیوال نیویورک
وقتی دستاندرکاران نتفلیکس در روز جمعه واکنشها به «مرد ایرلندی» را در شب افتتاح فستیوال فیلم نیویورک دیدند باید بسیار خوشحال شده باشند. تماشاچیان به شدت هیجانزده بودند و بسیاری از نقدها فیلم درام ظریف مافیایی سه و نیم ساعتهی مارتین اسکورسیزی را تحسین کرده و آن را یک شاهکار خواندند. این هیاهو برای «مرد ایرلندی» این فیلم را بلافاصله در رقابت کسب جوایز قرار داد. و با این که هر نوع گفتوگویی دربارهی جوایز به شدت غیرقابل اطمینان است اما به نظر میتوان به قطع یقین گفت که «مرد ایرلندی» و نتفلیکس جایگاهی مرکزی در جدول جوایز دارد. همان گونه که «رُما» سال پیش چنین کرد.
در کنار گزارش فیلم مرد ایرلندی و نتفلیکس ببینید:
نقطه ضعف بالقوهی این اتفاق برندسازی است. چیزی که بخش بزرگی از روند مراسم جوایز را تشکیل میدهد.
بیشتر استودیوهای فیلمسازی در صورت خرج کردن ۱۶۰ میلیون دلار برای ساخت فیلمی مانند «مرد ایرلندی» از دیدن نتیجهی رضایتبخش فیلم نفس راحتی میکشند اما همان طور که میدانیم، نتفلیکس از قوانین اکوسیستم اقتصادی کاملاً متفاوتی پیروی میکند. به همین دلیل توانسته چنین بودجهای را صرف این فیلم کند. وقتی دیزنی یا پارامونت این قدر پول را برای یک فیلم خرج کنند آنها میخواهند و انتظار دارند که این پول برگردد.
نتفلیکس جاییست که میخواهید فیلمتان را آنجا بسازید
نقشهی نتفلیکس معادلهی سود و زیان را سرنگون میکند. کمپانی انتظار و نیازی ندارد که با تشویق تماشاچیان به خریدن بلیط و حضور در سینماها درآمدی بیش از هزینهی «مرد ایرلندی» کسب کند. نقشهی کسب و کار آنها این است که مردم تمام جهان مشترک نتفلیکس شوند. از این نظر «مرد ایرلندی» یک بیلبورد به شدت گرانقیمت است که با اعلام این جمله مشترکین خود را افزایش میدهد: «این باشگاه پخش آنلاینی است که میخواهید به آن تعلق داشته باشید.»
البته «مرد ایرلندی» مانند «رما» در پیش از آن بیلبوردی برای فیلمسازان نیز هست. این فیلم به آنها میگوید: «این خدمات پخش آنلاینی است که میخواهید فیلمتان را در آن بسازید.»
در کنار گزارش فیلم مرد ایرلندی و نتفلیکس از تریلر آخرین ساختهی مارتین اسکورسیزی دیدن کنید
مرد ایرلندی: اثری مقدس که باید آن را در سالن سینما دید
بسیاری از کسانی که روز جمعه این فیلم را دیدند و کیفیتش را ستایش کردند، به این نکته اذعان کردند که «مرد ایرلندی» لایق این است که روی پردهی سینما اکران شود. «مرد ایرلندی» توسط یکی از استادان فیلمسازی نیم قرن اخیر و به عنوان اثری سینمایی ساخته شده که باید در سالن سینما که معبدی سکولار است، به اشتراک گذاشته شود. اسکورسیزی فیلمی چنان قدرتمندیست و به آن عاملی که بیننده را مجبور کند آن را در سینما ببیند، دست یافته است.
پس بیایید تصور کنیم که این فیلم توسط برادران وارنر، همان کمپانی که ۲۹ سال پیش بودجهی «رفقای خوب» را تأمین و آن را توزیع کرد. در این صورت «مرد ایرلندی» از چه زندگیای در سینما بهرهمند خواهد شد؟ بر اساس کیفیت این فیلم، نقدهای هیجانانگیزش و حضور بازیگران اسطورهای، بعید نیست که بگوییم «مرد ایرلندی» در صورت اکران در سینماها میتوانست تنها در ایالات متحده ۱۰۰ میلیون دلار بفروشد که در این صورت یک پیروزی شکوهمند برای استودیوی سازندهاش محسوب میشد.
اما باید در نظر داشت که میزان فروش یک فیلم صرفن معیاری برای سوددهی نیست بلکه میزان برای اشتیاق جمعی مخاطبان نیز محسوب میشود. این امر مرتبط است با این که چهقدر یک فیلم در گفتوگوها جای میگیرد و این که چه میزان خون به رگهای فرهنگ ما تزریق میکند. این امر شکاف بین این که اگر «مرد ایرلندی» در تمامی سینماها در صورت انتشار توسط یک استودیوی متداول اکران میشد و این که اکنون در نسخهای تقدیس شده و محدود تحت نظر نتفلیکس اکران میشود را نشان میدهد.
در کنار گزارش فیلم مرد ایرلندی و نتفلیکس ببینید:
نتفلیکس: ما فیلمهایی میسازیم که هیچ کس دیگری نخواهد ساخت!
چنین شکافی را سال گذشته با «رما» نیز مشاهده کردیم ولی باز به اندازهی امسال دراماتیک نبود زیرا انتظارات برای فروش گیشهای این فیلم هنری خارجی بسیار پایینتر بود. این نکته که فروش این فیلم بسیار پایین بود اصلاً اهمیتی نداشت. عامل اصلی هیاهو برای این فیلم نقدهایی بود که این فیلم را منحصر به فرد، بهتر از حد انتظار و با کیفیتی که هر ۲۰ سال اگر خوش شانس باشید میتوانید ببینید دانستند. این فیلم در صدر بیشتر از ۱۰ لیست بهترین فیلمها قرار داشت و تمامی جوایز پایان سال گروههای منتقدین مختلف را درو کرد که آنها یکی پس از دیگری این فیلم را اثری هنری برای تمامی ادوار خواندند.
ماههاست که اسکورسیزی در تمامی مصاحبههایش با گفتن این نکته که هیچ استودیویی «مرد ایرلندی» را نمیساخت به نتفلیکس ادای دین کرده است. بدین ترتیب نتفلیکس مانند منجی سینما به نظر میرسد. «ما فیلمهایی میسازیم که هیچ کس دیگری نخواهد ساخت!»
ولی عنصر غیرعادی دیگری نیز در بودجهی «مرد ایرلندی» وجود دارد. دلیل این که هیچ استودیوی متداولی این فیلم را نتوانسته بسازد این نیست که هیچ استودیویی نمیخواست از به پردهی سینما بردن رویای بزرگ مارتین اسکورسیزی حمایت کند. بلکه به این دلیل بود که فناوری جدید لازم برای فرایند جوانسازی در حال حاضر به طرز سرسامآوری گران است. «ایرلندی» فیلمی به نظر نميرسد که هزینهای۱۶۰ میلیون دلاری داشته باشد و در سالهای آینده نیز چنین خواهد بود. نتفلیکس این هزینهی گزاف را تنها برای ساخت بیلبوردشان، دام مشترکینشان و پوستر استخدام فیلمسازشان پرداخت. آنها در سطحی زیرین این پیام را مخابره میکنند: اگر ما میتوانیم مارتین اسکورسیزی را به خدمت بگیریم آن گاه چه کسی را نمیتوانیم بگیریم؟
در کنار گزارش فیلم مرد ایرلندی و نتفلیکس ببینید:
اسکورسیزی پرکارتر از همیشه : رونمایی از مرد ایرلندی و ساخت قاتل ماه کامل
نتفلیکس، مشکلی پیش آمده: «مرد ایرلندی» زیادی خوب است.
این جاست که هیجان ناخالص فیلمسازی «مرد ایرلندی» مایهی آزار میشود. نتفلیکس در واقع چنان فیلم خوبی ساخته که طیف گستردهای از مخاطبان میخواهند آن را در سینماها ببینند و اگر نمایش سینمایی نسبتاً محدود این فیلم مانند مدارایی با این خواسته به نظر برسد باعث درنگ افراد بسیاری مانند اعضای آکادمی اسکار و فیلمسازانی که با ساختن فیلم با نتفلیکس به آنها وعدهی گنج داده شده است، میشود. البته که این فیلمسازان فیلم دلخواه خود را خواهند ساخت و این امر مهمی است ولی اکران «مرد ایرلندی» این سوال بنیادین متافیزیکی را روشن میکند: «آیا تماشای فیلم در خانه همان گنج است؟» قرن بیستم را پشت سر گذاشتهایم ولی روشهایش به آن سرعتی که مسئولین نتفلیکس دوست دارند دمُده نخواهد شد.
مترجم: پویا مشهدی محمدرضا
نویسنده: اوون گلایبرمن – ورایتی

شاید دوست داشته باشید
شیر در زمستان | نقد فصل چهارم سریال تاج و تخت/ The Crown
گامبی وزیر سریال سال ۲۰۲۰ | Top five Tv show of 2020
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
نقد فیلم تنت: انتظارات بزرگ نوشتهی خسرو نقیبی
جیمز گان آغازگر رؤیای کراساور مارول و DC؟ | James Gunn Reveals Dream Marvel and DC Crossover Project
خبر
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th

آرتتاکس: سایت TC Candler در سیویکمین دورهی انتخاب سالانهی مستقل خود که مبنای آن در این سالهای اخیر میزان ارجاع در شبکههای اجتماعی و خبری و بررسی تأثیرگذاری بیش از ۱۲۵هزار ستارهی مشهور زن در صنعت سرگرمی جهان است، فهرست صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ را منتشر کرد. در این فهرست از ایران گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه بهعنوان پنجاهویکمین و هشتادوهشتمین زنان زیبای صنعت سرگرمی در سال ۲۰۲۰ معرفی شدند.
سه بازیگر زنی که میان فهرست مدلها، خوانندهها و دیگر چهرههای پرطرفدار صنعت سرگرمی بالاترین رتبه را در صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ دارند، به ترتیب نائومی اسکات، گل گدوت و آنا د آرماس در رتبههای ۱۳، ۲۱ و ۳۳ هستند.

ترلان پروانه میان صد زن زیبای سال ۲۰۲۰
ArtTalks: TC Candler has published its list of the 100 most beautiful women of 2020 in its thirty-first annual independent selection period, which is based on the number of referrals in social and news networks in recent years and the impact of more than 125,000 famous female stars in the world entertainment industry.
.
There are two Iranian stars in this list. Golshifteh Farahani and Terlan Parvaneh were introduced as the 51st and 88th most beautiful women in the entertainment industry in 2020.
The top three actresses in the list of models, singers and other popular figures in the entertainment industry are Naomi Scott, Gal Gadot and #Ana De Armas, ranked 13th, 21st and 33rd, respectively.
#آرت_تاکس
بخوانید: گلشیفته فراهانی میان ده ستارهی کنجکاویبرانگیز جهان
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
خبر
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion

حالا که واقعن آن فیلم پیشگویانه رخ داده است: سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد
Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
با شیوع کرونا خیلیها یاد فیلم ۲۰۱۱ استیون سودربرگ افتادند؛ ضرورت دستندادن، حفظ فاصلهی اجتماعی و قرنطینه. از همه مهمتر، منشأ خفاشی از چین. همین باعث شد «شیوع» در سال ۲۰۲۰ در خانهها از نو اکرانی گستردهتر از زمان نمایش خود را تجربه کند؛ فیلمی که آن زمان خیلیها آن را شکستخورده تلقی کرده بودند. حالا سودربرگ در پادکست Happy Sad Confused گفته که در حال کار روی دنبالهای فلسفیتر بر فیلم اول است. البته به احتمال زیاد قسمت دوم شیوع ادامهی داستان قبلی نخواهد بود.
“Contagion” might be nine years old, but Steven Soderbergh’s well-received pandemic thriller became one of 2020’s most-discussed films as the coronavirus pandemic swept throughout the United States.
.
Soderbergh revealed during a recent interview on the Happy Sad Confused podcast that he is developing a “philosophical” sequel to “Contagion” alongside Scott Burns, who served as screenwriter on the 2011 film. The project appears to be in its early stages and will unlikely be a direct sequel to “Contagion,” but Soderbergh noted that it may touch on similar themes and ideas.
ببینید: گفتوگو با جود لاو دربارهی فیلم شیوع پس از پاندمی کووید ۱۹
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
سینمای جهان
نقد فیلم تنت: انتظارات بزرگ نوشتهی خسرو نقیبی

انتظارات بزرگ
پروندهی یک فیلم: تنت
یک نقد بلند از خسرو نقیبی سردبیر و عضو حلقهی منتقدان آرتتاکس
دو و نیم ستاره از چهار ستاره
«تنت» آن چیزی نیست که از یازدهمین فیلم کریستوفر نولان انتظار میرفت؛ شاید خیلی دورتر از تصور دنبالکنندههای سینمای او، چه هواداران عامش و چه منتقدان سینمایی. گروهی که برای دیدن شاهکاری از نولان، آن فیلمی که بالاخره تمام جوایز سال را درو کند، لحظهشماری میکنند، و گروهی دیگر که میخواهند ثابت کنند او استعدادی هرزرفته در هالیوود و میان فیلمهای بزرگ است. «تنت» پاسخی به هیچکدام این انتظارها نیست. فیلم بدیست؟ ابدن. شاهکار است؟ نه. در دوگانهای که انتظارات از سینمای نولان میخواهد، «تنت» شاید بیمحاباترین فیلم او باشد؛ نوعی واکنش تهاجمی، آنچه خودش میخواهد بسازد، بیاعتنا به قضاوت عمومی. فیلمساز آنقدر هم جایگاه دارد که بتواند فیلم موردنظرش را با میلیونها دلارِ استودیوها خلق کند، و نه با بودجههای فیلم شخصی ساختن. پس جایی میانهی دو علاقهای که هرگز پنهان نکرده، اکشنی شبیه باند و یک علمی-خیالی بلندپروازانه چون «نابودگر ۲: روز داوری»، میایستد؛ و فیلم موردعلاقهی خودش را میسازد.
بخوانید: نوشتهی خسرو نقیبی دربارهی «منک» یکی دیگر از فیلمهای مهم سال ۲۰۲۰
بهترین توصیفم برای مشکلی که باعث میشود «تنت» خروجی صددرصدی نداشته باشد، «زود بودن» است. جاهطلبی فیلمساز این بار نگذاشته روی کاغذ متوجه شود که سینما بهرغم تمام پیشرفتهای تکنیکیاش هنوز برای بازتاب دادن مفهوم «آنتروپی» در فیزیک روی پرده و حرکت معکوس جهان و مخلوقاتش، ابزارهای لازم را ندارد، و نه حتا برای تصویرکردن واقعی ابعاد حادثهی مدنظر در شاهسکانس داستان: هواپیما؛ پس زمان اجرا، وقتی درمییابد خروجی تصویرش آن چیزی که میخواهد نخواهد شد، تلاش میکند همهچیز را در خود صحنه برگزار کند. از بازیگرانش میخواهد سکانسهای معکوس را واقعن معکوس بازی کنند و یک بویینگ واقعی را داخل یک ساختمان میزند؛ ترفندی که میتواند پاسخ درست باشد اما پاسخ کامل نیست. بازی معکوس بازیگران گیجکننده و حتا گاهی در اکشنها مضحک از کار درآمده و سکانس برخورد هواپیما زیادی محتاطانه و کمجلوهتر از آن چیزی که توی فیلمنامه نوشته شده. اینجاست که میگویم برای ساختهشدن «تنت» هنوز زود بود. نولان میخواسته اولین باشد در وقت و مکان درست، شبیه جیمز کامرون در نابودگر دوم، که سینمای ژانر را یک قدم به پیش بُرد، اما «تنت» نمیتواند آن نقطهی عزیمت باشد، چون آن لحظه هنوز فرا نرسیده و نولان برخلاف انتظارش در آن زمان و مکان درست تاریخ نبوده است.
این که میگویم نولان بیاعتنا به قواعد بازی موردانتظار از او «تنت» را ساخته، بخشیش به راحتی او در ارژینال نبودن «تنت» برمیگردد. او هر چه در آن ده فیلم قبل کوشیده بود از قصه تا اجرا همهچیز دربست از آن خودش باشد (حتا وقتی یک فیلم دیگر را بازسازی کرد یا ساختن یک کامیکبوک زیادی شناختهشده را دست گرفت)، اینجا فیلمی ساخته در ادای دین به هرآنچه از سینمای کلاسیک تا امروز دوست داشته؛ از ادای دین واضح در دیالوگ گفتوگوی پایانی به «کازابلانکا» (شروع یک دوستی طولانی) تا نریشن آخری که بیپردهپوشی از پایانبندی همان دومین نابودگر و نریشن سارا کانر برمیدارد. تکگویی قهرمانی که معتقد است وقتی اتفاق رخ نداده، قهرمانی هم برای مردم وجود ندارد، چون نمیدانند میتوانست آینده شکل دیگری باشد. اینجا با نولانی سروکار داریم که اگر در «سرآغاز» اصرار داشت قصهی کلاسیک «مأموریت آخر خلافکار در پی زندگی بهتر» را هم به کلی شکل خودش کند آنقدر که آن را به جا نیاوریم، در «تنت» به سهولت خط داستانی آمدن مأموری از آینده را که برای نجات جان مادر و کودک به گذشته فرستاده شده تا آن آینده تغییر نکند، از نابودگرهای کامرون (سری موردعلاقهاش از سینمای علمی-خیالی) برمیدارد و فقط آن را به روز میکند؛ به مثابه اقتباسی بهروزشده، با این کلید که قهرمانهای اصولگرای نولان همواره در فیلمهای پیشین بهرغم آگاهی از نابودی خودشان میخواستند «کار درست» را انجام دهند، حال با هر تبعاتی، و اینجا نولان داستانی را یافته که قهرمانش میتواند از آینده به عقب برگردد و بهجای تغییر سرنوشت، گذشته را اصلاح کند، جوری که هرگز آن موقعیتهای هولناک با تبعات زمان حال آن، رخ نداده باشد. نولان این تم را از جهان کامرون میگیرد و روی قهرمان خودش سوار میکند، و برای همین هم اصرار دارد این پیشبرندهی بینام را «پروتاگونیست/قهرمان» بنامیم؛ همینقدر عیان و بیپردهپوشی. ماجرای پوسته هم که دیگر زیادی واضح است: نولان میخواست یک باند سیاه با مختصاتی پیچیدهتر از یک اکشن باندی خلق کند و خب این داستان این امکان دوم را هم برای او فراهم کرده تا به چند دلبستهگیاش نسبت به تاریخ سینما و متعلقاتش با هم در یک فیلم برسد.
بخوانید: در پنجاه سالهگی کریس نولان | کوبریک جوان نوشتهای از خسرو نقیبی
اشتباه استراتژیک دوم اما اینجا رخ داده؛ وقتی جان دیوید واشنگتن توان گرفتن آن همذاتپنداری لازم را از مخاطب ندارد. چه در نابودگرها، چه در باندها و چه در سینمای خود نولان (بهطور مشخص «سرآغاز» با موقعیتی بهشدت مشابه در دلیل قهرمان) شخصیت پیشبرنده و تصمیمی که در نقطهی تحول میگیرد، بهجهت سمپاتی با قهرمان، تماشاگر را هم کنار او مینشاند و از آن نقطه به بعد، نگرانی برای هر تصمیم و انتخابی از او، فیلم را به سمت قله پیش میبرد، اما اینجا، با بازیگری طرفیم که با یک پسزنندهگی حیرتانگیز هیچ لحظهای امکان در یک تیم قرارگرفتن را با خود به تماشاگر نمیدهد. مقایسه کنید سنگینی مال را بر هر تصمیمی که ذهن کاب در «سرآغاز» میگیرد، با لحظهی تقسیم «تنت» به قبل و بعد از خود؛ جایی که باید تصمیم قهرمان مبنی بر توقف همهچیز و به خطرانداختن هرچهتاکنون به دست آوردهاند برای نجات جان زنی که براش اهمیت دارد، ما را متقاعد کند که این رابطه، عشق یا تعهد، به چنین تصمیمی میارزد. مگر اصلن چیزی میان این دو شکل گرفته که ما بخواهیم بپذیریم حفظ این زن به همهی دردسرهای بعدی خواهد ارزید و کنار قهرمان قدم برداریم؟ فیلمنامه را که بخوانید، همهی این مسیر زیادی منطقی و درست به نظر میرسد؛ چنان که در «سرآغاز» هم بود، اما اینجا واشنگتن هرچیزی به ما و بالطبع به زن داستان منتقل کرده، جز همذاتپنداری یا احساس. اگر «تنت» متقاعدکننده نیست، یا داستان و اجرا زیادی مکانیکی بهنظر میرسد، متهم ردیف اول نه متن یا اجرای نولان، که بازیگر منتخبش برای ایفای نقش اصلیست؛ گفتم که. یکی از پسزنندهترین بازیگرانی که تاکنون در محور یک فیلم بزرگ دیدهام.
برگردیم به آن سؤالهای اول. «تنت» فیلم بدیست؟ پاسخ را داده بودم: ابدن. ما با فیلمی جاهطلبانه سروکار داریم که چیزهاییش درنیامده است یا بهتر بگویم اشتباهات استراتژیک در پیریزیاش رخ داده (همان دو ماجرای زودبودن و کستینگ غلط) اما هنوز و همچنان یک تریلر اکشن علمی-خیالی سرگرمکننده و البته درگیرکننده است که وقتی بار اول مختصات داستانیاش دستت بیاید، در دفعات بعدی تماشا، پیشنهاداتش در ریتمِ بلاانقطاع و خساستش در اطلاعاتدادن، هوشمندانه (همان چیزی که از نولان انتظار داریم) به نظر میرسد. شاهکار است؟ نه، چون قرار نیست نولان هربار در هر ژانری به ته خط برسد و برگردد؛ و البته که در این حیطه یکبار با «سرآغاز» رسیده و کالت خودش را در ژانر ساخته. بگذارید اینگونه جمعبندی کنم که «تنت» یک بازیگوشی شخصی میلیوندلاریست بیاعتنا به انتظارات. انگار که هواداران و مخالفان نولان، این بازی هر فیلم نولان یعنی یک اتفاق برای هوراکشیدن یا کوبیدن او را، خیلی از خودش جدیتر گرفتهاند. «تنت» خیلی سادهتر از اینها، یک فیلم مولتیژانر سرگرمکننده، شاید یک زنگ تفریح برای نولان، میان ساخت دو پروژهی بزرگش باشد. نکته این است که برخلاف اسپیلبرگ یا اسکات، او بلد نیست بازیگوشیاش را، ارزان و جمعوجور برگزار کند و انتظارات را بالا میبرد.
پینوشتها:
۱- تیتر، عنوان یکی از شاهکارهای چارلز دیکنز است که البته در ایران بیشتر به «آرزوهای بزرگ» شناخته میشود؛ موتور محرک نوشتهشدن این مطلب.
۲- اگر فیلم را دیده باشید حتمن متوجه شدهاید که نام تشکیلات پروتاگونیست در زمان آینده، که کل دلیل رخداد اتفاقات فیلم در زمان حال است، «تنت» است. درست است که میشود «تنت» را به عناوین مختلفی در فارسی ترجمه کرد اما در این فیلم «تنت» یک اسم خاص است و نباید ترجمه شود.
۳- اگر ترجمهی «سرآغاز» برای Inception کمی از ذهنتان دور است، باید بگویم که این ترجمهی نگارنده از عنوان آن فیلم، هنوز و همچنان، به نظرم برگردان دقیقتری برای آن فیلم نولان است تا «تلقین» و «نطفهگذاری» و …؛ دلیلش را در نقد مفصلم بر آن فیلم در زمان اکران برمبنای یکی از دیالوگهای اثر توضیح دادهام.
جدول ارزشگذاری بر مبنای:
دایرهی سیاه: بیارزش
نیمستاره: قابل دیدن
یک ستاره: متوسط
دو ستاره: خوب
سه ستاره: خیلی خوب
چهار ستاره: عالی
سه نقد دیگر از حلقهی منتقدان آرتتاکس روی «تنت» بخوانید:
بازگشت به آینده از حمیدرضا سلیمانی
کریستوفر نولان؛ فصل تازه از عرفان استادرحیمی
تنت را از هر طرف که ببینی همان است! از محمدحسین گودرزی
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
محبوبترینها
- آنونس3 ماه پیش
یک تریلر متفاوت از «قورباغه»؛ نخستین تجربهی سریالسازی هومن سیدی | Frog Series Official Trailer
- تلویزیون3 ماه پیش
اما کورین (پرنسس دیانا) و جیلین اندرسون (مارگارت تاچر) از بازی در «تاج» میگویند | Emma Corrin & Gillian Anderson on playing Thatcher and Diana
- تلویزیون2 ماه پیش
زندیا و سم لوینسون از اپیزود پیشدرآمد فصل دوم سریال «سرخوشی» میگویند
- آنونس2 ماه پیش
تریلر جدید سریال «وانداویژن» – جدیدترین اثر از جهان مارول | WandaVision Official Trailer
- تلویزیون3 ماه پیش
آنیا تیلور جوی و اسکات فرانک بازیگر و خالق سریال «گامبی وزیر» همدیگر را به چالش میکشند | Interview Anya Taylor Joy and Scott Frank
- خبر4 هفته پیش
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th
- خبر4 هفته پیش
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
- سینمای جهان2 ماه پیش
آماندا سایفرد از فیلم «منک» دیوید فینچر میگوید | Amanda Seyfried talking about David Fincher’s Mank