

ستارهها
نسخهی بهروزشدهی یادداشت خسرو نقیبی برای ۵۰سالهگی کریس نولان | Christopher Nolan, The Young Kubrick
کوبریک جوان
نسخهی بهروزشدهی یادداشت خسرو نقیبی برای ۵۰سالهگی کریستوفر نولان
نمیدانم این روزها هنوز مؤلف بودن برای دیگران حُسن محسوب میشود یا نه؛ اما فیلمسازان محبوب این سالهای من، آنها که هر کدامشان بهنوعی ذوقزدهام کردهاند یا تماشای کار تازهشان حیرتم را به همراه داشته، همه مؤلف بودهاند و برخی حتا ورای یک مؤلف، خالق بودهاند و جهان شخصی خودشان را ساخته و پرداختهاند. مثال واضحم برای این خالقبودن در هزارهی جدید جیمز کامرون با آواتار است که نشان داد برای بزرگی در سینمای امروز، باید بیش از حتا یک مؤلف بود. کریستوفر نولان یک دهه پس از آغاز کارش، در «Inception | سرآغاز» (که همچنان بر این ترجمه به جای تلقین و نطفهگذاری و … اصرار دارم) همین راه را رفت و او هم دنیای شخصی خودش را خلق کرد. با شش فیلم پیشین، البته، او جای خودش را آنقدر که باید محکم کرده بود و مرور مؤلفههای مشترک در فیلمهاش، نشان میداد که او جهانبینی مختص به خود را دارد.
جز این، دو فیلم چهارستارهی متأخرش (حیثیت و شوالیهی تاریکی) تسلط بیش از حد فیلمساز را به ابزارهای سینما هم نشان میداد، اما «سرآغاز» سومین فیلم چهار ستارهی پیاپی نولان، آواتار او بود. دنیای دستساز نولان که آدمها در آن به خواست او زندگی میکنند، نفس میکشند و میمیرند. او خالقی بیهمتا در نسل خودش است و با «سرآغاز» فاصلهی خودش را با همنسلهاش فرسنگی کرد تا بتوان به صراحت او را مهمترین فیلمساز هزارهی جدید دانست. مسیری که هرچه جلوتر رفت جاهطلبانهتر هم شد و به ژانرهای مختلف تسری پیدا کرد.
مجلهی امپایر در شمارهی ویژهای که برای «سرآغاز» منتشر کرد، کریستوفر نولان را «کوبریک تازهی سینما» نامید. بهنظرم، هنوز و همچنان، درستترین و دقیقترین تعریف برای نولان همین است. او میتواند استنلی کوبریک سدهی جدید باشد؛ هرچند بهعنوان یک هوادار افراطی استنلی کوبریک، خودم هم از این مقایسه میترسم. با این حال، وقتی میشود ترس را کنار گذاشت که یک دور کارنامهی نولان را از آغاز تا امروز با هم مرور کنیم. در این بیش از دو دههای که از ورودش میگذرد، ۱۰ فیلم دیدهشده ساخته که حداقل نیمی از آنها فیلمهایی کامل و بینقص بودهاند. از همان فیلم اول که شبیه کارهای آماتوری است و ساختش را در طول تعطیلات آخر هفتهی یک سال انجام داد، میتوان امضای مشخصش را در شخصیتها و آدمهای مختلف دید و در همهی این ۲۲ سال وقتی تغییر ژانر هم داده، فقط پوسته عوض شده و در لایهی پشتی، همهچیز از دنیای نولان میآید؛ جوری که میشود او را پشت هر آدم، هر لحظه و هر نمایی تشخیص داد. همان چیزی که سبب میشد کوبریک را ستایش کنیم، حالا، در نولان قابل تشخیص است؛ این که کارهای متأخرش همچون کارهای واپسین کوبریک، حتا یک پلان اضافه و قابل حذف هم ندارند و به هر ژانری که سرک کشیده (که طبعآزماییهاش بیشباهت به انتخابهای کوبریک هم نیست) بهترین آن ژانر را ساخته است.
شاید این شوخی غریب روزگار با ما باشد که سال مرگ کوبریک، سال ساخت نخستین فیلم نولان است. روزگار اولی را از سینما گرفت… دومی را به سینما هدیه داد.
Christopher Nolan, The Young Kubrick (Written by Khosrow Naghibi)
30th of July marked the fiftieth anniversary of one of the most important contemporary cinematic authors and some even consider him the new Stanley Kubrick of cinema, making the best in every genre he has set his foot into. We hope his ambitions continue for the years to come
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
شاید دوست داشته باشید
شیر در زمستان | نقد فصل چهارم سریال تاج و تخت/ The Crown
گامبی وزیر سریال سال ۲۰۲۰ | Top five Tv show of 2020
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
نقد فیلم تنت: انتظارات بزرگ نوشتهی خسرو نقیبی
جیمز گان آغازگر رؤیای کراساور مارول و DC؟ | James Gunn Reveals Dream Marvel and DC Crossover Project
ستارهها
تولد ۵۷سالگی برد پیت: از عروسکپوشی تا امروز | 57th birthday of Brad Pitt

آرتتاکس – سینمای جهان: به مناسبت تولد پنجاه و هفت سالگی برد پیت بازیگر سرشناس هالیوود، نگاهی خواهیم داشت به کارنامهی کاری او
از عروسکپوشی دم رستوران تا ستارهای هالیوود شدن
به مناسبت تولد ۵۷سالگی برد پیت ببینید
امروز، پنجاهوهفتمین تولد برد پیت، بازیگر و تهیهکنندهی سرشناس آمریکایی است. او بابت بازی در نقشهای مختلف تاکنون چندین جایزه از جمله دو گلدن گلوب و یک اسکار کسب کرده. با این همه ورود برد پیت به دنیای بازیگری ماجرای جالبی دارد او در ابتدا کارش را با هنروری آغاز کرد و چند سالی را به بازی نقشهایی گذراند که دیالوگ نداشتند.
برد پیت تعریف میکند: «برای اینکه بازیگری میتوانست عضو انجمن بازیگران آمریکا شود باید حتمن کاراکترش در فیلم یا سریال دیالوگ میگفت. یکبار نقش یک گارسون را داشتم و وقتی غذا را روی میز گذاشتم گفتم بفرمایید. کارگردان فریاد زد: کات. تو دیالوگی نداشتی… مدتها انتظار نقشی را کشیدم تا یک خط دیالوگ داشته باشد.»
برخی از مهمترین فیلمهای پیت عبارتند از هفت، باشگاه مشتزنی، آقا و خانم اسمیت و در نهایت روزی روزگاری در هالیوود که توانست برای آن مجسمهی طلایی اسکار را به خانه ببرد.
57th birthday of Brad Pitt
Today is the 57th birthday of Brad Pitt is an American actor and film producer. He has received multiple awards, including two Golden Globe Awards and an Academy Award for his acting, in addition to another Academy Award, another Golden Globe Award and a Primetime Emmy Award as producer under his production company, Plan B Entertainment.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
ستارهها
مهرجویی محبوب من… هروقت که خودش است: خسرو نقیبی برای ۸۱ سالهشدن داریوش مهرجویی | In Between Himself & His Audience: A piece on Dariush Mehrjui by Khosrow Naghibi

آرتتاکس – سینمای ایران: نوشتهی خسرو نقیبی، سردبیر آرتتاکس دربارهی داریوش مهرجویی و سینمای او به مناسبت هشتاد و یکمین سالروز تولدش
مهرجویی محبوب من… هروقت که خودش است
خسرو نقیبی برای ۸۱ سالهشدن داریوش مهرجویی
مهرجویی محبوب من، مهرجویی محبوب همه نیست. نه آن مهرجویی منتقدپسندی که میخواهند در یک تحریف واضح تاریخی با «گاو»، همسنگ کیمیایی و «قیصر»، آغازگر موج نو خطابش کنند، تا قدری مثلن، آغاز جریان متفاوت را، رنگ فرنگرفتهگی و دور از خیابان بودن بزنند؛ و نه، آن مهرجوییِ در حال تنظیم خود با شرایط جدید سیاسی-اجتماعی، که گروههای مختلف در دههی نخست انقلاب، از استعارهساز سقوط انقلاب تا علیخواه، لقبش میدهند. هر دوی آن مهرجوییها و خروجیشان – که حاصل خواست او برای مقبول زمانه بودن است؛ چه وقتی از «الماس ۳۳» به «گاو» میرسد و چه وقتی از «شیرک» به «هامون» – برای من تصویر استعدادیست در حال دستوپازدن برای خود را پنهان کردن و مقبول دیگرانی بودن.
مهرجویی محبوب من، آنجا که دیگر پذیرفته شده و نیازی به تأیید ندارد، سربرمیآورد. اندکی در «پستچی» و تمام و کمال در «دایرهی مینا»، که تحول اجتماعی ۵۷، در اوج و وقت میوهدادن آن درخت تنومندشده، متوقفش میکند؛ و بعد، در آغاز دههی هفتاد با «سارا» و «لیلا» و «درخت گلابی»، بهترین اقتباسهای تاریخ سینمای ایران و حتا دو سه فیلم ضعیفتر بعدش در همان دهه. دههی هشتاد، باز انگار، بار سنگین مسئولیت «استاد»بودن و فشار اجتماعی، از ریل خارجش میکند اما در دههی نود تکمضرابی دارد بیخیال اینکه چه کسی چه فکر میکند، به نام «چه خوبه که برگشتی»؛ از نظر من قدرنادیدهترین فیلمش، و نمونهی کامل آنچه دیگران در این سالها خواستند به اسم «ابزورد» به خوردمان بدهند، اما بومی نشد؛ و مهرجویی اینجاییاش کرده، ایرانی و داخلی. با همان چوب جادویی که وقتی مایهی اولیهی مبتذلی چون داستان مهناز انصاریان دستش بود، با آن به «لیلا» رسید، یا وقتی از «عروسکخانه»ی ایبسن و نورای آن، «سارا» را خروجی گرفت.
مثال اول هم که «دایرهی مینا»ست؛ وقتی از سایهی سنگین تئاتریها خودش را خلاص میکند و «سینما» به مفهوم مطلقش میسازد.
گفتم که… مهرجویی محبوب من با مهرجویی محبوب مرسوم متفاوت است. آنجا که تظاهر و تزویر و دغدغهمندی اجتماعی خریدار دارد، من، آن مرد بیخیال قصهگوی عاشق سینما را دوست دارم که هروقت گذاشتهاند خودش باشد، یک شاهکار به پانتئون سینمای ایران افزوده؛ درست هروقت که خودش است.
/ این نوشته برای روزنامهی همشهری مورخ هجدهم آذر ۱۳۹۹ نوشته شده است /
In Between Himself & His Audience
A piece on Dariush Mehrjui by Khosrow Naghibi
(Dariush Mehrjui) is an Iranian director, screenwriter, producer, film editor and a member of the Iranian Academy of the Arts. Mehrjui was a founding member of the Iranian New Wave movement of the early 1970s. Most of his films are inspired by literature and adapted from Iranian and foreign novels and plays. In a poll last year, he was voted by audience as the greatest Iranian director of all time.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
ستارهها
زخم رفیقان ادوار بر تن کیمیایی؛ یادداشت میلاد سعیدی در پنجاه سالگی نمایش «رضا موتوری»

اختصاصی از آرتتاکس: یادداشت میلاد سعیدی بر روی فیلم «رضا موتوری» به کارگردانی مسعود کیمیایی و با بازی بهروز وثوقی به مناسبت پنجاه سالگی اکران این اثر در سینماها
نیمقرن پس از نمایش فیلم «رضا موتوری»
زخم رفیقان ادوار بر تن کیمیایی
رضا موتوری در سال نمایشش و چند سال بعد، آنچنان که قیصر موردتوجه قرار گرفت مورد اقبال عمومی نبود اما در گذر پنجاهساله، اتفاقی معکوس «رضا موتوری» را بیشتر از قیصر درنظر تماشاگران سرزنده و مماس بر زمان قرار داده است. نکتهی جالب اینجاست که در زمان پخش موسیقی فیلم در لاله زار و شمیران نیز ملودیهاش خیلی جایگاه نیافت اما قصه در ادامه کمی متفاوت شد.
نسل برآمده از دههی چهل و پنجاه محاسبهای دیگر بر متر فیلمبینی خود داشت. آن نسل صدای فرهاد را نماد اعتراض واقعی موسیقی میدانست و نغمههای فرهاد را شاید بیشتر یک اعتراض اجتماعی منظور میکرد تا یک اعتراض سیاسی. این میان، محور موج نوی سینمای ایران یعنی کیمیاییِ بزرگ، بیشترین نقش را در جلوهی دوبارهی اثرش داشته و دارد، که علل مختلفی را میتوان برای آن در نظر گرفت ولی قبل از بیان این علل و شاید بهتر بگویم به جای بیان این علل باید یکبار برای همیشه از نمایشهای بیتاریخ و بیهویت دست برداریم و با صدای بلند قبول کنیم که سه چهار کار اول کیمیایی خیلی بیشتر از سایر همسالان او لرزش به جان تماشاگران خو گرفته به آبگوشت و پیاز انداخت؛ تماشاگرانی که هیجانی وحشی را بر پردهی سفید تماشا میکردند که برخلاف قیصر اتفاقن این بار خیلی بیشتر از زندگی اجتماعی خالق اثر برآمده؛ زخمی که در لنز دوربین نصرتالله کنی، موسیقی منفردزاده و در طیف خون چهرهی وثوقی قابل تماشا بود. قصد ندارم در این فرصت به بیان ویژگیهای ممتاز فیلم که خود شروع نوعی ژانر در سینمای ایران و موسیقی متن است بپردازم؛ نیتم این است که توجه خوانندهی امروز را به این نکته جلب کنم که آثار کیمیایی آغشته به زخم است و این زخم را رفیق بر پیکر سینمایی کیمیایی زده است، نه مردم و نه حتا مدیران. این زخم را همکاران او در طی دههها بر او زدند؛ کسانی که خود را ستایش کردند، نه کیمیایی را… چنان که خودپرستی آنان را به این سمت برد که بهترین ایام کیمیایی ایام همکاری با ما بوده و از هر دهه شاهد نشانهایی میتوان آورد. کیمیایی امروز و در گذر زمان، زخمی است؛ ولی نه زخمی اجتماع و مردم, بلکه زخمی رفیقان ادوار است.
نکته: «رضا موتوری» ۵۰ سال پیش در دهم آذر ۱۳۴۹ بهعنوان سومین فیلم مسعود کیمیایی پس از بیگانه بیا و قیصر روی پرده رفت.
نوشتهی میلاد سعیدی
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
محبوبترینها
- آنونس3 ماه پیش
یک تریلر متفاوت از «قورباغه»؛ نخستین تجربهی سریالسازی هومن سیدی | Frog Series Official Trailer
- تلویزیون3 ماه پیش
اما کورین (پرنسس دیانا) و جیلین اندرسون (مارگارت تاچر) از بازی در «تاج» میگویند | Emma Corrin & Gillian Anderson on playing Thatcher and Diana
- تلویزیون2 ماه پیش
زندیا و سم لوینسون از اپیزود پیشدرآمد فصل دوم سریال «سرخوشی» میگویند
- آنونس2 ماه پیش
تریلر جدید سریال «وانداویژن» – جدیدترین اثر از جهان مارول | WandaVision Official Trailer
- تلویزیون3 ماه پیش
آنیا تیلور جوی و اسکات فرانک بازیگر و خالق سریال «گامبی وزیر» همدیگر را به چالش میکشند | Interview Anya Taylor Joy and Scott Frank
- خبر4 هفته پیش
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th
- خبر4 هفته پیش
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
- سینمای جهان2 ماه پیش
آماندا سایفرد از فیلم «منک» دیوید فینچر میگوید | Amanda Seyfried talking about David Fincher’s Mank
مهدی کرمی
2020/07/31 در 11:08
سلام. فکر می کنم این که امضای شخصی یک فیلمساز را پشت همۀ فیلم هایی که می سازد و همۀ قصه هایی که تعریف می کند – بدون توجه به این که آن قصه ها چقدر با هم متفاوتند – ببینیم؛ این خیلی بیشتر از قوت، نشانۀ ضعف آن فیلمساز است. البته از همین فیلمساز هم چهار فیلم خیلی خوب “یادگاری”، “بی خوابی”، “حثییت” و “سرآغاز/تلقین” و چند شخصیت به یادماندنی همچون بتمن (کریستین بیل)، گوردون (گری اولدمن)، رأس الغول (لیام نیسون)، جوکر (هیث لجر)، بین (تام هاردی)، آلفرد (مایکل کین) و فاکس (مورگان فریمن) در مجموعه فیلم های “بتمن” دیده ایم (منظورم خود فیلم های مجموعه نیست بلکه فقط این چند شخصیت است) که می تواند نولان را در جایگاه یک فیلمساز “خوب” و گاهی “خیلی خوب” بنشاند ولی قطعا لقب “مهمترین فیلمساز قرن” به تنش زیادی گشاداست. ممنون.