زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: اوا لونگوریا در سریال هتل بزرگ نقش اصلی، تهیهکنندگی و هم کارگردانی را انجام میدهد. حالا او در این گفتوگو درباره جدیدترین اثرش و زندگی شخصیاش صحبت میکند:
سلام! خیلی خوبه که در حالی در این سریال میبینیمت که هم تهیهکنندهای، هم سمتهای دیگه داری. از یازده بازیگر، نه نفرشون رنگینپوست هستن. نصف این افراد هم نویسندههای زن هستن. این گوناگونی افراد و تفاوت برات تا چه حد مهم بوده؟
خدای من… خب راستش با توجه به پروسه خیلی طبیعی به نظر میاومد. سریال در میامی اتفاق میافته، بدون دیدن افراد لاتین نمیشه میامی رو نشون داد. سعی کردیم به جهان سریال و بازیگرهامون پایبند باشیم. موقعی که شروع به استخدام کارگردان کردیم، میدونستم که کارگردان زن میخوام بنابراین اول همهی جاها رو به زنها دادیم.
در کنار گفتوگوی اوا لونگوریا ببینید:
ستارههای فیلم بوکاسمارت (خرخوان) در استودیو هالیوودریپورتر
بقیه هیچوقت روی این موضوع فکر نمیکنن، به اینکه زنها و رنگینپوستها حضور پیدا کنن. این عالییه چون میخواستیم فیلمبرداری از دید افراد مختلف باشه، واسه همین برام مهم بود. فیلمبردار ما هم زنه، آلیسون کلی، که کارش حرف نداره. واقعن کم پیش میآد.
وقتی به صورت خودآگاه یه کاری رو انجام میدی، تاثیرش رو میبینی. معمولن یه تصمیمهایی رو ناخودآگاه میگیریم. مردم حواسشون نیست که زنها رو هم میشه انتخاب کرد.
آره، به کارگردان زن فکر نمیکنن. حالا که حرف از کارگردانی شد از خودت بگیم. تهیهکننده، بازیگر، کارگردان و مهمتر از همه، مادر!
وقتی قسمت اول رو فیلمبرداری کردیم من باردار بودم. موقع فیلمبرداری هشت ماهه بودم، وقتی هم که کارگردانی میکردم پسرم دو یا سه ماهه شده بود.
چهارشنبه تولد یک سالگیشه. تولدش مبارک! اون برای نمایش افتتاحیه هتل بزرگ باهات روی فرش قرمز هم اومد. برای تولدش برنامهی خاصی داری؟
روز تولدش میخوایم غسل تعمید هم انجام بدیم. قسم میخورم که نمیخواستم از اون مادرهایی باشم که تولد یک سالگی آنچنانی برای بچهشون میگیرن. بچه که یادش نمیمونه! واسه همین تعداد مهمونها رو به صدوپنجاه نفر محدود کردیم! از عروسیمون شلوغتره! اما همونطور که شوهرم میگه، به خاطر غسل تعمیدشه نه فقط تولدش. جفتشون با همن.
در کنار گفتوگوی اوا لونگوریا ببینید:
گفتوگو با بن استیلر و بازیگران سریال فرار از دانمورا در هالیوودریپورتر
تا وقتی حس کنه دوستش دارن دیگه هیچی مهم نیست همهمون تو رو به خاطر کدبانوهای وامانده دوست داریم. در افتتاحیه گفتی که این سریال مثل یه مستر کلاس برای یادگیریت بوده. یعنی میشه گفت برات منبع الهام ساخت این یکی سریال بوده؟
خب من ده سال از عمرم رو با سریال کدبانوهای وامانده گذروندم، پس میشه گفت ازش آموزش فیلمسازی دیدم. حواسم بود که دوربینها کجا رو میگیرن، با همهی کارگردانها حرف میزدم و دوست داشتم که اونجا باشم. اگه ده سال سر یه سریال باشی و حواست جمع نباشه هیچی یاد نمیگیری.