زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: این ویدیو به تحلیل سریال چرنوبیل خواهیم پرداخت و آن را از نطر مضمون و ویژگیهای بصری مورد بررسی قرار میدهیم
چهگونه دروغها منجر به فجایع میشوند
مضمون اصلی مینیسریال جدید اچبیاو، چرنوبیل حول این است که چهگونه دروغها منجر به فجایع میشوند. چهطور با خلق داستان در مورد اتفاقی که افتاده، صدمه میبینیم. اما همین درام کردن رخدادهای واقعی میشود چالشی آیرونیک. ذات روایت دراماتیک نیازمند اعمال تغییرات و سادهسازی بر روی اتفاق واقعیست. بنابراین چهطور میتوانید چنین داستانی را به شکلی بگویید که تظاهر به واقعیت نباشد؟
در کنار تحلیل سریال چرنوبیل ببینید:
بررسی سه دقیقه و چهلودو ثانیه از سریال شرلوک هلمز
تعهد در به تصویر کشیدن دقیق وقایع
برای جلوگیری از تظاهر، کاری که خالق سریال میکند این است که به جزئیات بصری توجه زیادی میکند: جزئیات کوچک مانند ظواهر اشیاء و انسانها که گاهی ظاهر میشوند ممکن است گاهی بیاهمیت باشند. اما این سریال تعهد محکمی دارد بر این که این جزئیات را دقیق به تصویر بکشد و به نظرم این مهم است.
در یکی از دیالوگها پیش از ورود نجاتدهندگان به منطقهی رادیواکتیو میشنویم: «به خاطر طبیعت محل کار، فقط ۹۰ ثانیه وقت دارین. بعضیهاشون تو جعبههایی هستند که تا ۵۰ یا ۶۰ کیلوگرم وزن دارن. همه باید از این لبه خارج انداخته بشن. حواستون به همکارانتون باشه. سریع حرکت میکنن. از این محوطه، و بعد میرن سمت چپ و وارد فضای کار میشن. مواظب باشین پاتون به چیزی گیر نکنه. اینها، مهمترین ۹۰ ثانیه زندگیتونه.»
هر دروغی که میگویید، بدهیهایتان به حقیقت بیشتر میشود. آن بدهی بالأخره پرداخت خواهد شد
فشردهسازی اطلاعات برای نمایش در پنج قسمت
مستندی که برای مقایسه با سریال میتوانیم ببینیم مرجعی بود برای طراحی لباسها و ساختمانها، صحنهها و غیره. بیشتر تغییرات داستان در جابهجایی زمانی رخدادها هستند یا فشردهسازی اطلاعات و شخصیتها به شکلی که برای روایت داستان در ۵ قسمت لازم است.
دیدن سریال و واقعیت در کنار هم مشخص میکند چرا رویکرد داستانی سریال دستکم گرفته شده. موقعیتهای بسیاری وجود دارد که وقایع دراماتیزه شده باشند اما چنین چیزی نیاز نبود و این جواب میدهد. اهمیت درست درآوردن چنین جزئیات بصری این است که هر لحظه از سریال مطابق با تجربهی کسانی است که آنجا حضور داشتند حتا اگر آن لحظات از دید زمانی و چارچوب برای روایت تغییر کرده باشند.
خالق سریال چرنوبیل: برایم مهم بود این داستان را به دقیقترین شکل ممکن بگویم
یکی از خالقین سریال چرنوبیل در این مورد میگوید: «همیشه میدانستم در حال روایت داستانی هستم که برای کسانی که آن را تجربه کردهاند بسیار مهم است. امروز دهها هزار انسان زنده هستند که به خاطر چرنوبیل، کسانی که دوست داشتند را از دست دادند یا زندگیشان کوتاه شده. خیلیها به خاطر چرنوبیل، حتا تیروئید ندارند و برای من مهم بود این داستان را به دقیقترین شکل ممکن بگویم.»
خطر واقعی این است که هر چهقدر بیشتر دروغ بگوییم، دیگر واقعیت را تشخیص نمیدهیم. آن وقت چه کاری بکنیم؟ چیزی میماند جز گذشتن از خیر دانستن واقعیت و تلاش برای دلخوشی با داستانها
او در ادامه از پروسهی تولید سخن میگوید: «طراح تولید، لوک هال همکاری نزدیکی با طراح لباسمان اودیل دیکسمورو داشت. وسواس این را پیدا کردیم که هر چیزی را مطابق با واقعیت نشان بدهیم»
سریال چرنوبیل : استانداردی جدید برای ژانر درام فاجعه
بیشتر درامهای مستندگونه، این وظیفه را بر عهدهی خود مخاطب میگذارند که چه شخصیتها و وقایعی تغییر کردهاند. سریال چرنوبیل به شکل جالبی ابزارهای فهم اینها را هم در اختیار ما قرار میدهد. پادکست همراهی که پخش شد، بسیاری از تغییرات و دلیلشان را بیان میکند. طبق گفتهی یکی از سازندگان: «از تمام دلایل فوقالعادهای که موجب این تغییرات شد مهمترینشان از همان اول فرصت برای مشخص کردن این بود که هر کاری که میکنیم میخواهیم کاملن یا با واقعیت تاریخی منطیق باشد، یا کاری که شبیه آن است، یا کاری که فشرده میکنیم یا تغییرش میدهیم»
چرنوبیل به عنوان اقتباس روایی از واقعیت، قابل تحسین است و استاندارد جدیدی برای این ژانر فیلمها و سریالها مطرح کرده.