زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: مصاحبه با آنتونیو باندراس ، بازیگر فیلم رنج و افتخار، و آلبرتو ایگلسیاس، آهنگساز این فیلم، دربارهی چگونگی همکاری با پدرو آلمادوار.
آنتونیو باندراس:
ساختن این فیلم با کسی که هم من و هم آلبرتو تحسینش میکنیم و بهش احترام میذاریم یه پروسهی باورنکردنی و جالب بود برای ساختن کاراکتر در این فیلم راه متفاوتی رو در پیش گرفتیم و برای من خیلی احساسی بود. وقتی که من پدرو آلمادوار رو ملاقات کردم، بازیگر تئاتر بودم. سال ۱۹۷۹ بود. بنابراین اولین کارگردان من در یک فیلم بود و برای همین بهش وفادارم، به نحوهی داستانگوییش هم همینطور.
آلبرتو ایگلسیاس:
وفاداری من از این نشأت میگیره که اون رو تحسین میکنم و اینکه همیشه به من امکان جستوجوی طنین رو میده و همینطور کیفیت بیان کردن روایتش با موسیقی. اولین صدایی که در فیلم میشنوید شبیه صدای زنگ زدنه. من به عنوان ساز ازش استفاده کردم و در جاهای مختلف فیلم ظاهر میشه، حتا در پایان. فکر کردم جالب میشه که با دیدن درون سرِ سالوادور شروع کنیم. این چیزییه که تمام مدت داره میشنوه. بسیاری از المانهای موسیقی از فرکانسهای بالا تشکیل شده. این چیزها من رو راهنمایی کرد تا طنین سالوادور رو به درستی پیدا کنم.
در کنار تماشای مصاحبه با آنتونیو باندراس و آلبرتو ایگلسیاس ببینید:
معرفی فیلم رنج و افتخار به کارگردانی پدرو آلمادوار
آنتونیو باندراس:
بذارین چیزایی رو که آلمادوار بهم گفت بهتون بگم. در مورد رنج حرف زدیم. به من گفت: آنتونیو، این کاراکتر درد و رنج زیادی درون خودش داره، ولی من نمیخوام حسش کنم. میخوام ببینمش، ولی نمیخوام زیادی حسش کنم. اون همیشه میگرن داره و باید این رو هم نشون بدی، اما بازم نمیخوام زیادی ببینمش. آخر سر هم گفت میخوام مثل من باشی، ولی نمیخوام ببینمش! سعی کردیم جنبههای فیزیکی رو با اندازهگیری درست دربیاریم و خیلی ماهرانه عمل کنیم. به نوعی آزاد بودم. زمانی که روش کارمون رو مشخص کردیم و در یک جهت جلو میرفتیم، بهم اجازه میداد که خودش رو خلق کنم.
همهی چیزایی که در فیلم میبینین اتفاق نیافتادن بعضیهاشون واقعیان و بعضیهاشون نه. باعث میشه به خودت فکر کنی و این که ما چی هستیم. آیا فقط همون صحنههایی ما رو توصیف میکنن که واقعی بودن و انجامشون دادیم؟ یا اینکه چیزهایی که دربارهشون خیالپردازی میکردیم هم مهمن؟ حرفهایی که میخواستیم بزنیم و نزدیم… کارهایی که میخواستیم بکنیم و نکردیم… ما همهی اینها هستیم. آلمادوار به عنوان یه هنرمند از این فیلم بهره برد تا حرفهایی رو بزنه که نزده بود، ولی دوست داشت بزنه.
کاراکتر من با صحبت کردنش داستان زیادی نمیگه، بلکه با سکوتش میگه. عاشق سکوت کردنشم وقتی که به حرفای اون یا مادرش گوش میده. اون موقع هستش که میتونم واقعن کاراکتر رو خلق کنم؛ در لحظات سکوتم. اگه دقت کرده باشید دوربین رو خیلی به صورتم نزدیک میکنه، همیشه اینطوره که معمولن شبیه کارهای دیگهش نیست. واقعن میخواست به درون کاراکتر نزدیک بشه. با دونستن این چیزها میشد فهمید چی میخواست.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران