با ما همراه باشید

زیرنویس اختصاصی از آرت تاکس: در این ویدیو تکنیک‌های کارگردانی ویپلش را قرار است بررسی کنیم که برای نشان دادن قدرت و احساسات به کار می‌برد که ذهن را به خودشان مشغول می‌کنند.

🔴 هشدار اسپویل

ویپلش: فیلمی با بازی‎‌های فوق‌العاده واقعی و تدوین عالی

ویپلش یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های سال ۲۰۱۴ بود. از نظر بصری چیزی کم نداشت، اجرای بازیگرها فوق‌العاده واقعی و تدوین عالی بود. به طور کلی، فیلم تاثیرگذاری بود. امروز قرار است تکنیک‌های کارگردان، یعنی دمین شزل را بررسی کنیم که برای نشان دادن قدرت و احساسات به کار می‌برد و لحظات سینمایی را پدید می‌آورد که ذهن را به خودشان مشغول می‌کنند.

قرار است دو صحنه از فیلم را بررسی کنیم که یکی اول‌های فیلم اتفاق می‌افتد، موقعی که اندرو برای اولین بار سر کلاس فلچر حاضر می‌شود. دومین صحنه نوازندگی ندارد و درباره‌ی اندرو است، موقعی که می‌فهمد درام‌استیک‌ها را جا گذاشته و باید برگردد و آن‌ها را بیاورد.

در کنار تحلیل فیلم ویپلش ببینید:

بررسی شاخصه‌های کارگردانی دیوید فینچر (بخش اول)

تسلط و چیرگی استاد بر شاگرد

با صحنه‌ی اول شروع می‌کنیم و درباره‌ی نوع کارکرد تکنیک‌های استفاده شده صحبت کنیم. اولین و مشخص‌ترین تکنیک، استفاده‌ از پرسپکتیوهای دوربین است. از فلچر با نمای پایین فیلم‌برداری می‌شود تا قدرت‌مند‌تر نشان داده شود و اندرو از نمای بالا نشان داده می‌شود که یعنی تحت کنترل است. روی هیچ‌کدام خیلی تاکید نشده و ملایم هستند.

اگر با چند نمونه‌ی اغراق‌شده مقایسه‌شان کنیم، خیلی کم به چشم می‌آید. اما می‌بینیم که بیش‌ترین حالتش نزدیک پایان آن صحنه‌ است. آن‌جا تسلط و برتری فلچر مشخص‌تر نشان داده می‌شود. با وجود این‌که این دو نفر در یک سطح قرار دارند، دوربین چنین چیزی را به ما نشان نمی‌دهد. واضح است که فلچر روی اندرو خیمه زده. در یک سطح قرار دارند، ولی دوربین فلچر را خیلی بزرگ‌تر نشان می‌دهد.

نگاهی به سرعت تدوین

اجرای افسانه‌ای جی کی سیمونز، کار را تمام می‌کند. اما بگذارید نگاهی به پایان این صحنه یا به طور دقیق‌تر، سرعت تدوین داشته باشیم. در ابتدا، برداشت‌ها پنج یا شش ثانیه‌ای هستند، اما هرچه جلوتر می‌رویم، کوتاه و کوتاه‌تر می‌شوند. هرچه‌قدر فلچر سریع‌تر موسیقی را قطع می‌کند، کات‌ها هم یکی یکی سریع‌تر اتفاق می‌افتند. با ادامه‌ی این موضوع، عجیب است که بعد از آن یک نمای طولانی داریم که با نمایی طولانی‌تر دنبال می‌شود و می‌شود گیج شدن را در صورت اندرو دید. این به ما نشان می‌دهد که اتفاق خاصی در حال رخ دادن است. چه متوجه شده باشید چه نه، ذهن شما متوجه الگویی می‌شود که در حال شکسته شدن است. سپس یک صندلی به سمت اندرو پرتاب می‌شود. بعد از این‌که صندلی را می‌بینیم، دقیقن متوجه می‌شویم که در این صحنه کنترل دست کیست.

بررسی قاب‌بندی‌های فیلم

نماهای فلچر طولانی و ثابت هستند، اما نماهای اندرو کوتاهند و لرزش دارند. قاب‌بندی هم مفهوم خودش را دارد. در تمام طول صحنه، یا حداقل بیش‌ترش، اتفاقات در سمت چپ قاب اتفاق می‌افتند. فلچر سمت چپ تصویر است و اندرو هم همین‌طور. سمت راست تصویر، کارل، نوازنده‌ی دیگر را می‌بینیم و به جز آن تقریبن چیز دیگری نیست. تنها زمانی که به سمت راست توجه می‌شود، زمانی‌ست که فلچر نزدیک اندرو می‌آید تا از او سؤال بپرسد. می‌بینیم که فلچر در سمت چپ قرار گرفته و اندرو در سمت راست.

فلچر همیشه در سمت چیره قرار می‌گیرد. دفعه‌ی دیگری که این اتفاق می‌افتد، زمانی‌ست که اندرو جایش را با کارل عوض می‌کند. این نشان می‌دهد که اندرو دیگر مقابل فلچر قرار نگرفته و کارل جای او را می‌گیرد. نکته‌ی مهم دیگری که درباره‌ی قاب‌بندی وجود دارد، میزان حرکت کاراکترهاست. اندرو اغلب اوقات ثابت است، در یک ناحیه قرار گرفته و اصلن حرکتی نمی‌کند. این نشان می‌دهد که فقط یک کار را انجام می‌دهد، کار استاندارد خودش و ضعیف. اما فلچر مدام در حال حرکت است، هم در قاب حرکت می‌کند و هم راه می‌رود. نشان می‌دهد که غیرقابل پیش‌بینی‌ست.

در کنار تحلیل فیلم ویپلش ببینید:

نقش استوری بورد در آثار پیکسار

کنترل فلچر بر اندرو

نمی‌توانیم در رفتارش الگویی پیدا کنیم. او آن‌قدر غیرقابل‌پیش‌بینی‌‌ست که ممکن است صندلی به طرف آدم پرتاب کند! در عین حال نشان داده می‌شود که چه‌قدر برای فلچر راحت است که اندرو را کنترل کند. در مورد صحنه‌ی دوم، در وهله‌ی اول متوجه می‌شویم که اوضاع تحت کنترل اندروست، یا حداقل نمی‌خواهد به فلچر چنین اجازه‌ای دهد. از هر دو کاراکتر در نمای پایین فیلم‌برداری شده و هر دو آدم‌های قدرت‌مندی نشان داده می‌شوند.

با وجود این‌که از دیالوگ‌ها مشخص است که اوضاع تحت نظر فلچر است، اندرو متوجه این موضوع نمی‌شود. او فکر می‌کند قدرت دستش است، چون بهترین نوازنده‌ی حاضر در آن‌جاست. اما همان‌طور که فلچر می‌گوید: «این قطعه‌ی منه و خودم تصمیم می‌گیرم به کی بدمش» مهم است که دقت کنیم دوربین چه‌قدر لرزش دارد.

دوربین هم‌گام با بیننده

هر دو کاراکتر عصبی هستند. قبلن فلچر خوب و ثابت نشان داده شد اما الان هر دو نفر متزلزل شده‌اند. وقتی اندرو استیک‌ درام‌هایش را برمی‌دارد، با میکس صداهای بلند و کات‌های سریع و فیلم‌برداری با لرزش روبه‌رو می‌شویم. در واقع تنها برداشت بلند در این صحنه، زمانی‌‌ست که دوربین سریع جی‌پی‌اس را نشان می‌دهد و روی اندرو برمی‌گردد. برای اولین بار در طول فیلم، موزیکی را می‌شنویم که اجرای یک نفر نیست. موسیقی پرتنشی که سرعت صحنه را بالا می‌برد. سپس، همه‌چیز ساکت می‌شود و اتوبوسی به او برخورد می‌کند.

دوربین قبلن تکان‌ می‌خورد، ولی الان در حال لرزش است. باعث می‌شود مخاطب همان حسی را داشته باشد که کاراکتر دارد. هنگامی که آهنگ تمام می‌شود، دوباره اندرو از نمای بالا نشان داده می‌شود. او باخته و فلچر برنده شده است و با این حال دوربین از نمای پایین از فلچر فیلم می‌گیرد. از لحاظ روایی، بازتاب این شکست دیده می‌شود، وقتی اندرو را از سن پایین می‌کشند، خون را روی سازش می‌بینیم. او از تمام وجودش مایه گذاشت، اما کافی نبود. در تمام فیلم دیمین شزل از تکنیک‌های خیلی خوبی استفاده کرده است. او از داستان‌گویی بصری استفاده کرده تا داستان خوبش را به فیلمی عالی تبدیل کند.

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینماآرت

کلمه از کریر، تصویر از بونوئل | گفت‌وگوی ژان کلود کریر درباره‌ی بونوئل و آثاری که خلق کردند

گفت و گوی ژان کلود کریر

برای اولین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی ببینید: گفت و گوی ژان کلود کریر درباره‌‌ی مهم‌ترین آثاری که او را در تاریخ سینما جاودانه کرد

ژان کلود کریر فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی بود. او هم‌چنین در چندین فیلم نیز بازی کرد. او سردبیر مجله‌ی فمی بود و در سال ۱۹۸۱ عضو هیأت داوران فستیوال کن. کریر در تنها تلاشی که برای کارگردانی صورت داد، در سال ۱۹۶۹ فیلمی کوتاه ساخت که توانست با این فیلم جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران کن را از آن خود کند. او فیلم‌نامه‌نویسی را ادامه داد و در این مدت با کارگردانانی بین‌المللی هم‌چون فولکر شلوندورف، وین ونگ، هکتور بابنکو، پیتر بروک، ژان پل راپنو، میلوش فورمن، فیلیپ کافمن، آندری وایدا، پاتریس شرو، ژان‌لوک گدار، فیلیپ دو بروکا، برتراند تاورنیه، ژاک دری و ناگیسا اوشیما هم‌کاری کرد.
با این حال کریر طولانی‌ترین همکاری را با لوییس بونوئل داشت. در ۹ فیلم‌نامه که شش تای آن‌ها به عنوان اثری از بونوئل ساخته شد. در این گفت‌وگو که به مناسبت درگذشت کریر برای نخستین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی آرت‌تاکس منتشر می‌شود، او از «رؤیاهای بونوئلی» می‌گوید؛ طریقه‌ی سال‌ها هم‌کاری مشترک با فیلم‌ساز افسانه‌ای.

در کنار گفت و گوی ژان کلود کریر ببینید:

پایان آقای نویسنده | ژان کلود کریر در ۸۹ساله‌گی درگذشت

Jean-Claude Carrière was a French novelist, screenwriter, actor, and Academy Award honoree. He was an alumnus of the École normale supérieure de Saint-Cloud and was president of La Fémis, the French state film school. Carrière was a frequent collaborator with Luis Buñuel on the screenplays of Buñuel’s late French films.

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید: مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت

فیلم گاو خشمگین

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ به مناسبت چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ساخته‌ی ماندگار مارتین اسکورسیزی با بازی رابرت دنیرو، لحظات ماندگار این فیلم کالت را مرور خواهیم کرد.

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید:
مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت + حقایقی که شاید ندانید

«گاو خشمگین» یک فیلم اقتباسی‌ست بر اساس کتابی اتوبیوگرافیک. رابرت دنیرو اولین‌بار سر صحنه‌ی «پدرخوانده ۲» کتاب را خواند. از شیوه‌ی نگارش کتاب خوشش نیامد اما شیفته‌‌ی کاراکتر جیک لاموتا شد. همان موقع کتاب را به مارتین اسکورسیزی که سر صحنه‌ی فیلم «آلیس دیگر این‌جا زندگی نمی‌کند» به کارگردانی مشغول بود نشان داد و امید داشت او کارگردانی فیلم را قبول کند. اما اسکورسیزی چندبار از ساخت این فیلم شانه‌ خالی کرد و گفت هیچ ایده‌ای ندارد که با این قصه چه کند!

اما چه شد که اسکورسیزی ساخت فیلم را قبول کرد؟ مارتی بزرگ در همان سال‌ها یک اوردز اساسی را تجربه کرد. نزدیکان اسکورسیزی تعریف می‌کنند از تمامی منافذ بدنش خون بیرون می‌زد و امیدی به زنده‌ماندنش نبود. با این همه به کمک رابرت دنیرو، اسکورسیزی به زندگی برگشت و اعتیاد را ترک کرد. حالا داستان جیک لاموتا برای مارتی رنگ‌وبوی شخصی گرفت. خودش می‌گوید: «هر بار که فیلم می‌سازید انگار در رینگ بوکس قرار دارید!»

اما ماجرا به همین سادگی‌ها نبود. کمپانی سازنده‌ی «گاو خشمگین» تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کوپولا گذاشته بود. فیلمی که در گیشه شکستی خورد و کمپانی سازنده را دچار بحران کرد. اسکورسیزی دو سال قبل در فستیوال ترابیکا تعریف می‌کرد ما در میانه‌های فیلم‌برداری بودیم و نمایندگان کمپانی پیش من و دنیرو آمدند. ما با شور و حرارت از پروژه حرف می‌زدیم و آن‌ها نگران بودند که چرا فیلم سیاه‌سفید است. در نهایت تمام حرف‌ها آن‌ها از ما خواستند که ادامه بدهیم. بعدن فهمیدم نمایندگان آن روز آمده بودند تا به ما بگویند این پروژه باید کنسل شود. شور و اشتیاق ما باعث شد سکوت کنند. «گاو خشمگین» این‌گونه خلق شد.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت: پشت صحنه فیلم «به سوی ستارگان» | Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

پشت صحنه فیلم Ad Astra

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ نگاهی به پشت صحنه و جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری در فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان» به کارگردان جیم گری و بازی برد پیت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت
پشت صحنه جلوه‌های ویژه‌ی فیلم Ad Astra

به سوی ستارگان یک فیلم علمی-تخیلی ماجراجویانه‌ست که علاوه بر ستارگان فیلم مشهور، کمپانی‌های جلوه‌های ویژه‌ی بزرگی هم در کار دخیل بودن. ام‌پی‌سی، متد استودیوز، مستر اکس، وتا دیجیتال و اینداستریال لایت اند مجیک، چند نمونه از این کمپانی‌ها هستن که همه با هم‌دیگه همکاری کردن تا این سفر فضایی بیش‌تر علمی به نظر برسه تا تخیلی.

مستر اکس: کمپانی مستر اکس مسئولیت مهم اولین صحنه‌ی فیلم رو بر عهده داشت؛ جایی که برد پیت، مک‌براید، در مداری نزدیک زمین روی یک آنتن هشتاد هزار فوتی کار می‌کنه و یه جریان قوی مرموز، اون رو پرتاب می‌کنه. برای این نما، قسمتی از آنتن عظیم برای استفاده سر صحنه ساخته شد تا برد پیت بتونه حالت تعاملی داشته باشه. تیم جلوه‌های ویژه برای مواد مورد استفاده از ایستگاه فضایی بین‌المللی الهام گرفتن و به این نکته دقت به خصوصی به خرج دادن که این مواد اون بالا ممکنه دچار چه تغییراتی شن و در عین حال، سعی کردن حس و حال آینده رو حفظ کنن.

ام‌پی‌سی: برای تمام سکانس‌های بلند شدن و فرود، کمپانی ام‌پی‌سی تعداد زیادی از ویدیوهای ناسا رو بررسی کرد. تمرکز اون‌ها روی ابرهای گرد و غبار و دود انبوه بود تا شبیه‌سازی‌شون تا حد امکان به واقعیت نزدیک‌ باشه. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، نورپردازی بود. روی زمین و داخل یک اتاق، نور خورشید نور مصنوعی و نور منعکس‌شده وجود داره، اما در فضا، فقط یک منبع نور بزرگ و مستقیم وجود داره، در حالی که ذرات هوایی وجود نداره که نور رو پراکنده کنن و تعداد کمی جسم هستن که بخوان موجب انعکاس نور بشن. تیم ام‌پی‌سی باز هم باید سراغ آرشیوهای ناسا می‌رفت تا بتونه نورپردازی واقع‌بینانه‌ای ایجاد کنه و همین‌طور اثر خاصی رو تشکیل بده که نزدیک نقاط روشن حالت حلقه‌ای ایجاد می‌کنه.

ببینید: معرفی اختصاصی آرت‌تاکس از فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان»

Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

Ad astra is a science fiction adventure film that not only boasts big name movie stars but also big name VFX houses. MPC, Method Studios, Mr X, Weta Digital, Industrial Light and Magic to mention just a few, all collaborated together to make this journey through space seem more science, than fiction.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

محبوب‌ترین‌ها