با ما همراه باشید

آرت‌تاکس تقدیم می‌کند: مؤلفه‌های سینمایی کوئنتین تارانتینو به روایت علی مسعودی‌نیا در استودیو آرت‌تاکس

بعد از دهه‌های سینمای کلاسیک، یعنی ۴۰ تا ۷۰ میلادی، جریان سازی در سینما کار بسیار دشواری شده بود. کمتر می‌شد فیلم‌سازی صاحب سبک یافت که بتواند دست به تولید فیلمی کالت بزند و تحولی در کل صنعت سینما به‌وجود آورد. یکی از درخشان‌ترین استعدادهای سینما که در دهه‌ی ۹۰ ظهور کرد، کوئنتین تارانتینو بود. او توانست به تمام اتفاقات دست‌نیافتنی رنگ واقعیت ببخشد و اکنون با توجه به سابقه‌ی فیلم‎سازی‌اش، تبدیل به یک فیلم‌ساز کلاسیک با تعدادی فیلم کالت شود. در قسمت اول این ویدیو، علی مسعوی‌نیا به بررسی جهان‌بینی کوئنتین تارانتینو در سه زیرشاخه‌ سبک تخیل، نگاه به جامعه و فلسفه می‌پردازد. علاوه‌بر دیدن ویدیوی این تحلیل، می‌توانید نسخه‌ی مکتوب آن را نیز بخوانید:

جهان‌بینی: سبک تخیل

برای یافتن شیوه‌ی نگاه کوئنتین تارانتینو به جهان پیرامون و این‌که چه ایدئولوژی‌ای بر او و آثارش حاکم است، پروسه‌ی بسیار دشواری را پیش‌رو خواهیم داشت. زیرا آثار او سرشار از مفاهیم متفاوت و شبکه‌های معنایی پیچیده است و واکاوی این موارد با ظاهرِ ساده و سرگرم‌کننده‌ای که اکثر آثار او دارند، کار آسانی نیست. اما اگر بخواهیم پیش‌فرضی را قرار دهیم و بپذیریم که تارانتینو در زمینه، مفهوم و متن، اثری پست مدرن را به نمایش می‌گذارد، پی بردن به جهان‌بینی او کاری ساده‌تر خواهد بود.

تارانتینو به روایت محمدحسین مهدویان (بخش اول) | نابغه‌ای که درک شد!

زمانی‌که با این روی‌کرد به سراغ هر هنرمندی برویم، در این‌جا به‌طور خاص تارانتینو، متوجه می‌شویم یک‌سری نکات از ملزوماتِ چنین نگاهی محسوب می‌شود. یعنی زیست در جهان پست‌مدرن ملزوماتی را با خود به همراه دارد که حضور آن‌ها اجباری‌ست. به‌طور مثال، اکثر هنرمندان پست مدرن نگاهی پدیدارشناسانه به محیط پیرامون، ژانرها و قالب‌های سینمایی، سبک‌های روایی و شیوه‌ی فیلم‌سازی دارند. این نگاههای پدیدارشناسانه باعث می‌شود آن‌چه تفکر اصلی و بن‌مایه‌ی مفهوم پست‌مدرن است (یعنی عدم قطعیت در همه‌چیز و بازتعریف کردن تمام مفاهیمی که دورانی برایمان قطعی بودند)، در آثارشان جلوه‌گر شوند.

کار مهمی که تارانتینو در آثارش انجام می‌دهد، این است: برهم‌زدن دوگانگی کلاسیک خیر و شر که ما برای آن‌ها تعاریف مشخصی در ذهن برای‌شان داریم. یعنی امر اخلاقی در آثار کوئنتین تارانتینو یک حالت انتزاعی پیدا می‌کند و خیر و شر لزومن حامل معنای کلاسیک‌شان نیستند. خیر و شرها در طول فیلم مدام چهره عوض می‌کنند و گاهی اوقات مصادره به مطلوب (یعنی بدون ارائه شواهد کافی، درست فرض شوند) می‌شوند. برای مثال شاخص، کاری که اوما تورمن در «بیل را بکش» انجام می‌دهد، در واقع امری غیر اخلاقی‌ست.

کن لوچ به روایت صوفیا نصرالهی

او تعداد زیادی آدم را می‌کشد اما تارانتینو در متن سینمایی‌اش این قرارداد را تعریف می‌کند: «حق انتقام برای او در فیلم واجب است.» پس خشن‌ترین و غیراخلاقی‌ترین رفتار او در فیلم نیز با توجه با این قانون، اخلاقی محسوب می‌شود. این‌گونه تصاویر را بارها و بارها در سینمای کوئنتین تارانتینو شاهدش هستیم. به‌طور مثال وجه سیال بودن خیر و شر را می‌توان در فیلم‌های «داستان عامه‌پسند» و «هشت نفرت‌انگیز» شاهد بود. کاراکترهای فیلم‌های تارنتینو، آدم‌های اندیشه‌ورز درون‌گرا نیستند. بلکه شخصیت‌هایی برون‌گرا به همراه نوعی پراگماتیسمِ (عمل‌گرایی) خشونت‌گرایانه‌اند و همواره سعی می‌کنند مشکلات‌شان را با انسان‌های دیگر به صورت فیزیکی حل کنند.

حتا در فیلمی مانند «سگ‌های انباری» که در ظاهر همه‌ی آدم‌ها درکنار یک‌دیگر مشغول به صحبت‌اند، ما صحنه‌ی مهم فیلم (سرقت) را ندیده‌ایم. یعنی آن‌ها عمل پراگماتیک خود را انجام داده‌اند و ما به‌جز از طریق رفتارشناسی‌شان نمی‌توانیم بفهمیم که چه چیزی در ذهنشان می‌گذرد. نمونه‌ی دیگرِ تعویضِ جایگاه خیر و شر را می‌توان در فیلم «جکی براون» مشاهده کرد که با قطعیت در مورد خوب یا بد بودن کاراکترها نمی‌توان نظر داد. به چالش کشیدن امر اخلاقی، یا روی‌کرد پدیدارشناسانه به اخلاق، مفهوم بسیار مهمی در آثار تارانتینو محسوب می‌شود.

جهان‌بینی: نگاه به جامعه

چیزی که شاید خیلی کم‌تر در سینمای تارانتینو به چشم بیاید (یا راحت در لایه‌های روساختی معنایی فیلم‌هایش نتوان دید) ناامیدی نسبت به سازوکارهایی‌ست که بشر در طول ادوار مختلف برای سروسامان دادن و اخلاقی کردن جامعه در نهادهای اجتماعی تعبیه کرده است. از پلیس گرفته تا نهادهای سیاسی، همه کارکرد خود را از دست می‌دهند.

دنیایی که تارانتینو برای‌مان توصیف می‌کند، دنیایی بی‌قانون نیست. بلکه او از قانون ناامید است و این مورد به‌تنهایی توجیه‌کننده‌ی امرِ پراگماتیک و خشونت‌گرایانه‌ی جاری در متن آثار اوست. از طرفی دیگر، او خواسته‌ها و آرزوهایش را در فیلمی مانند «حرام‌زاده‌های بی‌آبرو» به تصویر می‌کشد و بیان می‌کند که ای‌کاش تاریخ این‌گونه رخ داده بود.

این‌ها نقش یک آلترناتیو را در آثار تارانتینو ایفا می‌کنند: آلترناتیو برای آن چیزی که به عنوان کهن‌الگوی تاریخی در ذهنیت مخاطب یا فلسه و علوم سیاسی غرب شکل گرفته است. او نگاهی پدیدارشناسانه به کلیات روند موجود در علوم انسانی دارد که حتا حاضر به تغییر و تحریف در تاریخ است تا بتواند آن را به چالش بکشد و به کمکش عدم قطعیت دلخواه در آثارش را نمایان کند.

نقد فیلم روزی روزگاری در هالیوود از نگاه منتقدان ورایتی و گاردین

در پسِ تمام این نکات، یک وجهِ ناتورالیستی (طبیعت‌گرایانه) نیز وجود دارد. هنگامی‌که به مجموعه آثار کوئنتین تارانتینو نگاه می‌کنیم، گویی که شرارت یک امر ذاتی در انسان است. برای مثال دقیق‌تر می‌شود به فیلم‌هایی مانند «هشت نفرت‌انگیز» یا «جنگوی رهاشده» اشاره کرد. تا زمانی به‌نظر می‌رسید که تارانتینو می‌گوید: انسانِ مدرن ذاتن شرور است و این شرارت را سرایت می‌دهد.

در نتیجه، این شرارت‌ِ فردی به ایجاد جامعه‌ای شرور منتهی می‌شود. اما با دیدن دو فیلم ذکرشده متوجه می‌شویم که این قضیه دامنه‌دارتر از این حرف‌هاست. یعنی در آغاز مدرنیسم یا حتا در جامعه‌ی پیش‌مدرن هم چنین وضعیتی حاکم است.

تارانتینو از روزی روزگاری در هالیوود می گوید | فیلمسازی در آتش

جهان‌بینی: فلسفه

اگر بخواهیم به نکته‌ی جالب‌تری در مورد جهان‌بینی کوئنتین تارانتینو اشاره کنیم، این است که میان کاراکترهای اصلی آثار او نوعی دومینوی اگزیستانسیالیستی (سرنوشت هر کاراکتر به کاراکتر دیگری وابسته است) وجود دارد. این دومینو بدان معنی‌ست که شخصیت‌ها باید مراقب انتخاب‌های‌شان باشند، چراکه این انتخاب‌ها برای آن‌ها پیامدهایی خواهد داشت و روی آدم‌های دیگر نیز تأثیرگذار خواهد بود.

بدین وسیله مدام شخصیت‌های فیلم با یک‌دیگر رابطه‌ی علت و معلولی خواهند داشت و تصمیمات آن‌ها در بزنگاه‌های زندگی‌شان، هم روی سرنوشت خودشان و هم دیگران اثرات مهمی می‌گذارد. گاهی این آدم‌ها دور از یک‌دیگرند و کاراکترها از کاری که دیگر انجام می‌دهد، بی‌خبرند. برای مثال در فیلم «داستان عامه‌پسند» به ظاهر چند داستان کاملن مجزا در حال رخ دادن است ولی در بزنگاه‌های مهم، کاری که قهرمان‌ها انجام می‌دهند، زندگی یک‌دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مارگو رابی و تارانتینو می‌گویند: روزی روزگاری در هالیوود شبیه هیچ فیلمی نیست!

اما در این‌جا نیز اگزیستانسیالیست‌ها و وجوه پدیدارشناسانه از یک‌دیگر دور نمی‌افتند. به نحوی این نگاه‌های پدیدارشناسانه در زیر سلطه‌ی نگاه‌های اگزیستانسالیستی قرار دارند. جمع کردن این مفاهیم در قالب یک ترکیب‌بندیِ منسجمِ هنری، کار دشواری‌ست و شاید تنها از سبک پست‌‌مدرن و فیلم‌سازی مانند تارانتینو بر بیاید که هیچ هراسی از ریسک و تلفیق این مضامین و مفاهیم با یک‌دیگر ندارد.

می‌توانید نسخه‌ی تصویری این ویدیوی تحلیلی را با کیفیت HD در سایت آرت‌تاکس مشاهده کنید…

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینماآرت

کلمه از کریر، تصویر از بونوئل | گفت‌وگوی ژان کلود کریر درباره‌ی بونوئل و آثاری که خلق کردند

گفت و گوی ژان کلود کریر

برای اولین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی ببینید: گفت و گوی ژان کلود کریر درباره‌‌ی مهم‌ترین آثاری که او را در تاریخ سینما جاودانه کرد

ژان کلود کریر فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی بود. او هم‌چنین در چندین فیلم نیز بازی کرد. او سردبیر مجله‌ی فمی بود و در سال ۱۹۸۱ عضو هیأت داوران فستیوال کن. کریر در تنها تلاشی که برای کارگردانی صورت داد، در سال ۱۹۶۹ فیلمی کوتاه ساخت که توانست با این فیلم جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران کن را از آن خود کند. او فیلم‌نامه‌نویسی را ادامه داد و در این مدت با کارگردانانی بین‌المللی هم‌چون فولکر شلوندورف، وین ونگ، هکتور بابنکو، پیتر بروک، ژان پل راپنو، میلوش فورمن، فیلیپ کافمن، آندری وایدا، پاتریس شرو، ژان‌لوک گدار، فیلیپ دو بروکا، برتراند تاورنیه، ژاک دری و ناگیسا اوشیما هم‌کاری کرد.
با این حال کریر طولانی‌ترین همکاری را با لوییس بونوئل داشت. در ۹ فیلم‌نامه که شش تای آن‌ها به عنوان اثری از بونوئل ساخته شد. در این گفت‌وگو که به مناسبت درگذشت کریر برای نخستین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی آرت‌تاکس منتشر می‌شود، او از «رؤیاهای بونوئلی» می‌گوید؛ طریقه‌ی سال‌ها هم‌کاری مشترک با فیلم‌ساز افسانه‌ای.

در کنار گفت و گوی ژان کلود کریر ببینید:

پایان آقای نویسنده | ژان کلود کریر در ۸۹ساله‌گی درگذشت

Jean-Claude Carrière was a French novelist, screenwriter, actor, and Academy Award honoree. He was an alumnus of the École normale supérieure de Saint-Cloud and was president of La Fémis, the French state film school. Carrière was a frequent collaborator with Luis Buñuel on the screenplays of Buñuel’s late French films.

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید: مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت

فیلم گاو خشمگین

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ به مناسبت چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ساخته‌ی ماندگار مارتین اسکورسیزی با بازی رابرت دنیرو، لحظات ماندگار این فیلم کالت را مرور خواهیم کرد.

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید:
مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت + حقایقی که شاید ندانید

«گاو خشمگین» یک فیلم اقتباسی‌ست بر اساس کتابی اتوبیوگرافیک. رابرت دنیرو اولین‌بار سر صحنه‌ی «پدرخوانده ۲» کتاب را خواند. از شیوه‌ی نگارش کتاب خوشش نیامد اما شیفته‌‌ی کاراکتر جیک لاموتا شد. همان موقع کتاب را به مارتین اسکورسیزی که سر صحنه‌ی فیلم «آلیس دیگر این‌جا زندگی نمی‌کند» به کارگردانی مشغول بود نشان داد و امید داشت او کارگردانی فیلم را قبول کند. اما اسکورسیزی چندبار از ساخت این فیلم شانه‌ خالی کرد و گفت هیچ ایده‌ای ندارد که با این قصه چه کند!

اما چه شد که اسکورسیزی ساخت فیلم را قبول کرد؟ مارتی بزرگ در همان سال‌ها یک اوردز اساسی را تجربه کرد. نزدیکان اسکورسیزی تعریف می‌کنند از تمامی منافذ بدنش خون بیرون می‌زد و امیدی به زنده‌ماندنش نبود. با این همه به کمک رابرت دنیرو، اسکورسیزی به زندگی برگشت و اعتیاد را ترک کرد. حالا داستان جیک لاموتا برای مارتی رنگ‌وبوی شخصی گرفت. خودش می‌گوید: «هر بار که فیلم می‌سازید انگار در رینگ بوکس قرار دارید!»

اما ماجرا به همین سادگی‌ها نبود. کمپانی سازنده‌ی «گاو خشمگین» تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کوپولا گذاشته بود. فیلمی که در گیشه شکستی خورد و کمپانی سازنده را دچار بحران کرد. اسکورسیزی دو سال قبل در فستیوال ترابیکا تعریف می‌کرد ما در میانه‌های فیلم‌برداری بودیم و نمایندگان کمپانی پیش من و دنیرو آمدند. ما با شور و حرارت از پروژه حرف می‌زدیم و آن‌ها نگران بودند که چرا فیلم سیاه‌سفید است. در نهایت تمام حرف‌ها آن‌ها از ما خواستند که ادامه بدهیم. بعدن فهمیدم نمایندگان آن روز آمده بودند تا به ما بگویند این پروژه باید کنسل شود. شور و اشتیاق ما باعث شد سکوت کنند. «گاو خشمگین» این‌گونه خلق شد.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت: پشت صحنه فیلم «به سوی ستارگان» | Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

پشت صحنه فیلم Ad Astra

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ نگاهی به پشت صحنه و جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری در فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان» به کارگردان جیم گری و بازی برد پیت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت
پشت صحنه جلوه‌های ویژه‌ی فیلم Ad Astra

به سوی ستارگان یک فیلم علمی-تخیلی ماجراجویانه‌ست که علاوه بر ستارگان فیلم مشهور، کمپانی‌های جلوه‌های ویژه‌ی بزرگی هم در کار دخیل بودن. ام‌پی‌سی، متد استودیوز، مستر اکس، وتا دیجیتال و اینداستریال لایت اند مجیک، چند نمونه از این کمپانی‌ها هستن که همه با هم‌دیگه همکاری کردن تا این سفر فضایی بیش‌تر علمی به نظر برسه تا تخیلی.

مستر اکس: کمپانی مستر اکس مسئولیت مهم اولین صحنه‌ی فیلم رو بر عهده داشت؛ جایی که برد پیت، مک‌براید، در مداری نزدیک زمین روی یک آنتن هشتاد هزار فوتی کار می‌کنه و یه جریان قوی مرموز، اون رو پرتاب می‌کنه. برای این نما، قسمتی از آنتن عظیم برای استفاده سر صحنه ساخته شد تا برد پیت بتونه حالت تعاملی داشته باشه. تیم جلوه‌های ویژه برای مواد مورد استفاده از ایستگاه فضایی بین‌المللی الهام گرفتن و به این نکته دقت به خصوصی به خرج دادن که این مواد اون بالا ممکنه دچار چه تغییراتی شن و در عین حال، سعی کردن حس و حال آینده رو حفظ کنن.

ام‌پی‌سی: برای تمام سکانس‌های بلند شدن و فرود، کمپانی ام‌پی‌سی تعداد زیادی از ویدیوهای ناسا رو بررسی کرد. تمرکز اون‌ها روی ابرهای گرد و غبار و دود انبوه بود تا شبیه‌سازی‌شون تا حد امکان به واقعیت نزدیک‌ باشه. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، نورپردازی بود. روی زمین و داخل یک اتاق، نور خورشید نور مصنوعی و نور منعکس‌شده وجود داره، اما در فضا، فقط یک منبع نور بزرگ و مستقیم وجود داره، در حالی که ذرات هوایی وجود نداره که نور رو پراکنده کنن و تعداد کمی جسم هستن که بخوان موجب انعکاس نور بشن. تیم ام‌پی‌سی باز هم باید سراغ آرشیوهای ناسا می‌رفت تا بتونه نورپردازی واقع‌بینانه‌ای ایجاد کنه و همین‌طور اثر خاصی رو تشکیل بده که نزدیک نقاط روشن حالت حلقه‌ای ایجاد می‌کنه.

ببینید: معرفی اختصاصی آرت‌تاکس از فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان»

Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

Ad astra is a science fiction adventure film that not only boasts big name movie stars but also big name VFX houses. MPC, Method Studios, Mr X, Weta Digital, Industrial Light and Magic to mention just a few, all collaborated together to make this journey through space seem more science, than fiction.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

محبوب‌ترین‌ها