جزئیاتی دربارهی Star Wars: The Rise of Skywalker | عمیقتر از چیزی که فکر میکنید
ویدیوهای بیشتر
در آستانه انتشار قسمت نخست ببینید: نخستین تیزر ملکه گدایان | The first Trailer of the The Queen of The Baggers
در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید: مرور لحظات خاطرهانگیز یک فیلم کالت
تولد ۵۷سالگی برد پیت: از عروسکپوشی تا امروز | 57th birthday of Brad Pitt
نخستین تریلر منتشرشده از فیلم «سرزمین کوچنشینان» | Nomadland Official Trailer
در این ویدیو لیب گروسمن، خبرنگار مجلهی Vanity Fair، در مورد جدیدترین فیلم از سری جنگ ستارگان، به نام Star Wars: The Rise of Skywalker ، صحبت میکند. او در در مورد چیزهایی که از جنگ ستارگان میداند، چیزهایی که نمیداند و چیزهایی که نمیتواند دربارهی آنها بگوید، گفتوگو میکند. او برای جمعآوری این اطلاعات با جی.جی. آبرامز در شرکت بد روبات، با بازیگران فیلم در به رویداد سالانهی جنگ ستارگان، در شیکاگو، و همچنین عوامل رفته و صحبت کرده است.
لیب گروسمن در مورد چیزهایی که در مورد فیلم جدید میدانیم، میگوید:
«قراره در مورد ریشههای محفل اول بیشتر بدونیم. چیزی که نیرو برمیخیزد ازش گذشته بود، قراره تو این فیلم برگردیم و ببینیم چهطور کار به اینجا رسید. شاید مهمترین رابطه تو سهگانهی جدید بین کایلو رن و ری باشه. هر چند تو جبهههای مخالف هستن، ارتباط مخصوصی بینشون وجود داره و قراره عمیقتر از اون چیزی باشه که فکر کردیم.
یکی از چیزهایی که طرفداران خیلی وقته منتظرش بودن، حضور شؤالیههای رن هستش. تو نیرو برمیخیزد به شؤالیههای رن صرفن اشاره شد، قراره بالأخره تو قسمت جدید ظاهر بشن. با آنتونی دنیلز، بازیگر C3PO صحبت کردم و بهم گفت که این روبات تو این فیلم قراره کاری انجام بده که همهمون رو سورپرایز میکنه. C3PO یه دیالوگی داره که میگه: «علامت مشترک»
آنتونی دنیلز این رو بهم گفت چون با خوندن این خط دیالوگ مشکل زیادی داشت، نمیدونیم چه معنیای داره ولی C3PO قراره این رو بگه. هر چند همونطور که گفتم به محض این که ما بهش اشاره کنیم، عوضش میکنن. کری فیشر که در نقش پرنسس لیا ظاهر میشه به شکل تراژیکی قبل از فیلمبرداری قسمت جدید فوت کرد، اما قراره تو فیلم حضور داشته باشه. صحنههایی از نیرو برمیخیزد پیدا کردن که تو اون فیلم استفاده نشده بود و اون صحنهها رو تو فیلم جدید قرار دادن. بنابراین نه تنها تو فیلم جدید حضور خواهد داشت، بلکه صحنههایی با دخترش داره که یکی از افسران نیروی مقاومته.
معدودی شخصیتهای جدید تو فیلم حضور دارن. میدونیم اسم یکیشون زوری بلیسه. کری راسل در نقشش بازی میکنه و تو مقر دزدهای سیارهای به نام کیجیمی میبینیم. شاید سیارهی یخی نباشه ولی قطعن برف هست. سیارهی دیگهای هم داریم که اسمش کاسانائه که میدونیم در لبهی کهکشان قرار داره و اسم ساکنانش، آکی آکییه. فیلمبرداری بخش کاسانا تو وادی رم در عمان انجام شده که جای حاصلخیزی نیست و همون صحرایییه که لورنس عربستان رو فیلمبرداری کردن.
ریچارد ای گرنت هم تو این فیلم حضور داره. در نقش شخصیتی بازی میکنه به اسم فرمانده پراید که جزو اعضای محفل اوله. بنابراین میشه حدس زد آدم خوبی نیست. تئوریهایی هست مبنی بر این که ممکنه پدر فرماننده هاکس باشه اما قطعن تو جبههی آدم بدهاست. همچنین شخصیتی هست به اسم جنا با بازی نائومی آکی و روی حیوونی سواره به اسم اوربک. همینقدر در موردش میدونیم.
طرفدارا تئوریهای زیادی در مورد جنا ارائه دادن. میدونیم لوک اسکایواکر قراره تو این فیلم حضور پیدا کنه. مطمئن نیستیم به چه شکلی ظاهر میشه. ممکنه یه روح ناشی از نیرو باشه یا شاید هم تو فلشبک میبینیمش. مطمئن نیستیم اما میدونیم قراره تو فیلم جدید باشه. فیلم قراره پایان جنگ هزارسالهی بین جدایها در یک طرف و در طرف دیگر سیثها.»
سپس او در مورد چیزهای زیادی که در مورد فیلم نمیدانیم، توضیح میدهد:
«اول از معنی زیرعنوان شروع کنیم. کدوم اسکایواکره که برمیخیزه؟ ممکنه ری باشه. نمیدونیم پدر و مادرش کیین. ممکنه یه اسکایواکر باشه. وقتی برای اولین بار با ری ملاقات میکنیم منتظر بازگشت پدر و مادرشه. بعد تو آخرین جدای، کایلو رن میگه پدر و مادر ری یه سری آشغالجمعکن بودن که تنهاش گذاشتن و بعدش مردن. اما کایلو رن خیلی فرد قابل اعتمادی نیست. این بحث هم مطرح شده که اسکایواکر نه یه فرد بلکه یه محفل جدیده. از جنگجویانی که میتونن از نیرو استفاده کنن که برمیخیزن و بعد از جدایها حاضر میشن.
سؤال بزرگ دیگهای که تو تیزره، کاراکتر پالپاتینه. تو تریلر صدای خندهش رو میشنویم بنابراین میتونیم درنظر بگیریم که پالپاتین به شکلی برگشته. نمیدونم، شاید قراره با پالپایتن تر و تازه رودررو بشیم! بالأخره یه زمانی جوون بوده. شخصیتها تو جنگ ستارگان معمولن فامیل از آب درمیآن. یه موضوعییه که تکرار شده. یکی از تئوریها اینه که جنا دختر لاندوئه. لاندو آدم کاریزماتیکییه که جهان رو زیر پا گذاشته. این که یکی دو تا بچه داشته باشه کاملن ممکنه. شاید جنا قراره یکیشون باشه.
آبرامز موقع تهیه کردن این گزارش گفت که رابطهی بین ری و کایلو رن، عمیقتر از اون چیزییه که مردم فکر میکنن. احتمال این که برادر و خواهر از آب در بیان خیلی زیاده. تو فیلم جدید قراره به یه نتیجه در این خصوص برسیم. چیزی که در موردش کنجکاوم اینه که آیا قراره آدمهای بیشتری رو ببینیم که از نیرو استفاده میکنن. تو این نقطه فقط دو نفر داریم که میتونن از نیرو استفاده کنن: کایلو رن و ری و البته پسر جارو به دست!
به نظر یکی از اون چیزهایییه که رایان جانسون قرار میده بعد جیجی میگه: «رایان خیلی احمقانه است! نمیتونیم پسر جارو به دست رو تو فیلم جدید بذاریم.» باید یه کاری کنن پسر جارو به دست تبدیل بشه به یه شخصیت کاملن شرور و یکی از سیثهای اعظم باشه. پیچش داستانی خوبی میشه. باید این ایده رو به جیجی میگفتم!
سؤال دیگهای که تو اینترنت میشه دید اینه: «اسنوک رو میبینیم یا نه؟» واقعن در مورد رهبر اعظم اسنوک چیزی نمیدونیم و آخرین باری که دیدیمش، به نظر خیلی مرده بود اما سؤالای بدون پاسخ زیادی در موردش داریم. بنابراین، کی میدونه؟ شاید تو فیلم ظاهر بشه. یکی از خطوط داستانی دیگه که رو هوا مونده چوباکائه. بهترین رفیق چوباکا، هان سولو توسط کایلو رن کشته شد. فکر کنم همه منتظرن ببینن میتونه انتقامش رو بگیره یا نه و کایلو رن رو با زوبینش بکشه. اگر چوباکا بتونه از غم از دست دادن هان سولو بگذره، به نظر من اتفاق خیلی لذتبخشی میشه.
شاید این سؤال به ذهنتون برسه: «چه بلایی سر میلنیوم فالکون درمیآد؟» در نهایت در این مقطع میلنیوم فالکون خودش یه شخصیته. کلی ویژگی شخصیتی منحصر به فرد داره. همه خاطرات خوبی ازش دارن. اول دست لاندو بوده. احساس میکنم چوباکا هم حس مالکیت نسبت بهش داره. میدونی از شخصیتهای اصلی کسی میمیره یا نه؟ جوابم اینه: بله.»
گروسمن درمورد افشای اطلاعات فیلم میگوید:
«اطلاعات در مورد جنگ ستارگان همیشه از سمت دیزنی محافظت میشه. اما هر چند وقت یه بار وقتی با یکی از بازیگرا صحبتت کنین، ممکنه یه چیزی از زبونشون در بره. یه چیزایی میدونم که نباید بدونم و اون اینه که همینقدر میتونم در موردش بگم. چون فهمیدن این اطلاعات با دیدن فیلم خیلی لذتبخشتره.»
این ویدیو در مورد تمام چیزهایی که در مورد Star Wars: The Rise of Skywalker میدانیم، نمیدانیم و نباید بدانیم و همینطور که میبینید، تقریبن همهچیز نامشخص است که طبق اصول باید به این شکل باشد و قرار است در کریسمس امسال مشخص شود.
شاید دوست داشته باشید
ده خبر مهم سال از مارولها تا جنگ ستارگان: در رویداد اینترنتی دیزنی چه گذشت؟ | A brief look at Disney’s Investor’s conference
دیزی ریدلی از شکست جنگ ستارگان میگوید | قربانی شبکههای اجتماعی
پشت صحنه تازه منتشرشده از فیلم Star Wars: The Rise of Skywalker
تریلر سریال Run | فیبی والر بریج به دنبال موفقیتی دوباره در «بدو»
عوامل جنگ ستارگان از پایان این مجموعه میگویند | سفر به جهانی دستنیافتنی
تأثیر جنگ ستارگان بر فرهنگ عامه | محبوبیتی تکرارناپذیر
خبر
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th

آرتتاکس: سایت TC Candler در سیویکمین دورهی انتخاب سالانهی مستقل خود که مبنای آن در این سالهای اخیر میزان ارجاع در شبکههای اجتماعی و خبری و بررسی تأثیرگذاری بیش از ۱۲۵هزار ستارهی مشهور زن در صنعت سرگرمی جهان است، فهرست صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ را منتشر کرد. در این فهرست از ایران گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه بهعنوان پنجاهویکمین و هشتادوهشتمین زنان زیبای صنعت سرگرمی در سال ۲۰۲۰ معرفی شدند.
سه بازیگر زنی که میان فهرست مدلها، خوانندهها و دیگر چهرههای پرطرفدار صنعت سرگرمی بالاترین رتبه را در صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ دارند، به ترتیب نائومی اسکات، گل گدوت و آنا د آرماس در رتبههای ۱۳، ۲۱ و ۳۳ هستند.

ترلان پروانه میان صد زن زیبای سال ۲۰۲۰
ArtTalks: TC Candler has published its list of the 100 most beautiful women of 2020 in its thirty-first annual independent selection period, which is based on the number of referrals in social and news networks in recent years and the impact of more than 125,000 famous female stars in the world entertainment industry.
.
There are two Iranian stars in this list. Golshifteh Farahani and Terlan Parvaneh were introduced as the 51st and 88th most beautiful women in the entertainment industry in 2020.
The top three actresses in the list of models, singers and other popular figures in the entertainment industry are Naomi Scott, Gal Gadot and #Ana De Armas, ranked 13th, 21st and 33rd, respectively.
#آرت_تاکس
بخوانید: گلشیفته فراهانی میان ده ستارهی کنجکاویبرانگیز جهان
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
خبر
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion

حالا که واقعن آن فیلم پیشگویانه رخ داده است: سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد
Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
با شیوع کرونا خیلیها یاد فیلم ۲۰۱۱ استیون سودربرگ افتادند؛ ضرورت دستندادن، حفظ فاصلهی اجتماعی و قرنطینه. از همه مهمتر، منشأ خفاشی از چین. همین باعث شد «شیوع» در سال ۲۰۲۰ در خانهها از نو اکرانی گستردهتر از زمان نمایش خود را تجربه کند؛ فیلمی که آن زمان خیلیها آن را شکستخورده تلقی کرده بودند. حالا سودربرگ در پادکست Happy Sad Confused گفته که در حال کار روی دنبالهای فلسفیتر بر فیلم اول است. البته به احتمال زیاد قسمت دوم شیوع ادامهی داستان قبلی نخواهد بود.
“Contagion” might be nine years old, but Steven Soderbergh’s well-received pandemic thriller became one of 2020’s most-discussed films as the coronavirus pandemic swept throughout the United States.
.
Soderbergh revealed during a recent interview on the Happy Sad Confused podcast that he is developing a “philosophical” sequel to “Contagion” alongside Scott Burns, who served as screenwriter on the 2011 film. The project appears to be in its early stages and will unlikely be a direct sequel to “Contagion,” but Soderbergh noted that it may touch on similar themes and ideas.
ببینید: گفتوگو با جود لاو دربارهی فیلم شیوع پس از پاندمی کووید ۱۹
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
سینمای جهان
نقد فیلم تنت: انتظارات بزرگ نوشتهی خسرو نقیبی

انتظارات بزرگ
پروندهی یک فیلم: تنت
یک نقد بلند از خسرو نقیبی سردبیر و عضو حلقهی منتقدان آرتتاکس
دو و نیم ستاره از چهار ستاره
«تنت» آن چیزی نیست که از یازدهمین فیلم کریستوفر نولان انتظار میرفت؛ شاید خیلی دورتر از تصور دنبالکنندههای سینمای او، چه هواداران عامش و چه منتقدان سینمایی. گروهی که برای دیدن شاهکاری از نولان، آن فیلمی که بالاخره تمام جوایز سال را درو کند، لحظهشماری میکنند، و گروهی دیگر که میخواهند ثابت کنند او استعدادی هرزرفته در هالیوود و میان فیلمهای بزرگ است. «تنت» پاسخی به هیچکدام این انتظارها نیست. فیلم بدیست؟ ابدن. شاهکار است؟ نه. در دوگانهای که انتظارات از سینمای نولان میخواهد، «تنت» شاید بیمحاباترین فیلم او باشد؛ نوعی واکنش تهاجمی، آنچه خودش میخواهد بسازد، بیاعتنا به قضاوت عمومی. فیلمساز آنقدر هم جایگاه دارد که بتواند فیلم موردنظرش را با میلیونها دلارِ استودیوها خلق کند، و نه با بودجههای فیلم شخصی ساختن. پس جایی میانهی دو علاقهای که هرگز پنهان نکرده، اکشنی شبیه باند و یک علمی-خیالی بلندپروازانه چون «نابودگر ۲: روز داوری»، میایستد؛ و فیلم موردعلاقهی خودش را میسازد.
بخوانید: نوشتهی خسرو نقیبی دربارهی «منک» یکی دیگر از فیلمهای مهم سال ۲۰۲۰
بهترین توصیفم برای مشکلی که باعث میشود «تنت» خروجی صددرصدی نداشته باشد، «زود بودن» است. جاهطلبی فیلمساز این بار نگذاشته روی کاغذ متوجه شود که سینما بهرغم تمام پیشرفتهای تکنیکیاش هنوز برای بازتاب دادن مفهوم «آنتروپی» در فیزیک روی پرده و حرکت معکوس جهان و مخلوقاتش، ابزارهای لازم را ندارد، و نه حتا برای تصویرکردن واقعی ابعاد حادثهی مدنظر در شاهسکانس داستان: هواپیما؛ پس زمان اجرا، وقتی درمییابد خروجی تصویرش آن چیزی که میخواهد نخواهد شد، تلاش میکند همهچیز را در خود صحنه برگزار کند. از بازیگرانش میخواهد سکانسهای معکوس را واقعن معکوس بازی کنند و یک بویینگ واقعی را داخل یک ساختمان میزند؛ ترفندی که میتواند پاسخ درست باشد اما پاسخ کامل نیست. بازی معکوس بازیگران گیجکننده و حتا گاهی در اکشنها مضحک از کار درآمده و سکانس برخورد هواپیما زیادی محتاطانه و کمجلوهتر از آن چیزی که توی فیلمنامه نوشته شده. اینجاست که میگویم برای ساختهشدن «تنت» هنوز زود بود. نولان میخواسته اولین باشد در وقت و مکان درست، شبیه جیمز کامرون در نابودگر دوم، که سینمای ژانر را یک قدم به پیش بُرد، اما «تنت» نمیتواند آن نقطهی عزیمت باشد، چون آن لحظه هنوز فرا نرسیده و نولان برخلاف انتظارش در آن زمان و مکان درست تاریخ نبوده است.
این که میگویم نولان بیاعتنا به قواعد بازی موردانتظار از او «تنت» را ساخته، بخشیش به راحتی او در ارژینال نبودن «تنت» برمیگردد. او هر چه در آن ده فیلم قبل کوشیده بود از قصه تا اجرا همهچیز دربست از آن خودش باشد (حتا وقتی یک فیلم دیگر را بازسازی کرد یا ساختن یک کامیکبوک زیادی شناختهشده را دست گرفت)، اینجا فیلمی ساخته در ادای دین به هرآنچه از سینمای کلاسیک تا امروز دوست داشته؛ از ادای دین واضح در دیالوگ گفتوگوی پایانی به «کازابلانکا» (شروع یک دوستی طولانی) تا نریشن آخری که بیپردهپوشی از پایانبندی همان دومین نابودگر و نریشن سارا کانر برمیدارد. تکگویی قهرمانی که معتقد است وقتی اتفاق رخ نداده، قهرمانی هم برای مردم وجود ندارد، چون نمیدانند میتوانست آینده شکل دیگری باشد. اینجا با نولانی سروکار داریم که اگر در «سرآغاز» اصرار داشت قصهی کلاسیک «مأموریت آخر خلافکار در پی زندگی بهتر» را هم به کلی شکل خودش کند آنقدر که آن را به جا نیاوریم، در «تنت» به سهولت خط داستانی آمدن مأموری از آینده را که برای نجات جان مادر و کودک به گذشته فرستاده شده تا آن آینده تغییر نکند، از نابودگرهای کامرون (سری موردعلاقهاش از سینمای علمی-خیالی) برمیدارد و فقط آن را به روز میکند؛ به مثابه اقتباسی بهروزشده، با این کلید که قهرمانهای اصولگرای نولان همواره در فیلمهای پیشین بهرغم آگاهی از نابودی خودشان میخواستند «کار درست» را انجام دهند، حال با هر تبعاتی، و اینجا نولان داستانی را یافته که قهرمانش میتواند از آینده به عقب برگردد و بهجای تغییر سرنوشت، گذشته را اصلاح کند، جوری که هرگز آن موقعیتهای هولناک با تبعات زمان حال آن، رخ نداده باشد. نولان این تم را از جهان کامرون میگیرد و روی قهرمان خودش سوار میکند، و برای همین هم اصرار دارد این پیشبرندهی بینام را «پروتاگونیست/قهرمان» بنامیم؛ همینقدر عیان و بیپردهپوشی. ماجرای پوسته هم که دیگر زیادی واضح است: نولان میخواست یک باند سیاه با مختصاتی پیچیدهتر از یک اکشن باندی خلق کند و خب این داستان این امکان دوم را هم برای او فراهم کرده تا به چند دلبستهگیاش نسبت به تاریخ سینما و متعلقاتش با هم در یک فیلم برسد.
بخوانید: در پنجاه سالهگی کریس نولان | کوبریک جوان نوشتهای از خسرو نقیبی
اشتباه استراتژیک دوم اما اینجا رخ داده؛ وقتی جان دیوید واشنگتن توان گرفتن آن همذاتپنداری لازم را از مخاطب ندارد. چه در نابودگرها، چه در باندها و چه در سینمای خود نولان (بهطور مشخص «سرآغاز» با موقعیتی بهشدت مشابه در دلیل قهرمان) شخصیت پیشبرنده و تصمیمی که در نقطهی تحول میگیرد، بهجهت سمپاتی با قهرمان، تماشاگر را هم کنار او مینشاند و از آن نقطه به بعد، نگرانی برای هر تصمیم و انتخابی از او، فیلم را به سمت قله پیش میبرد، اما اینجا، با بازیگری طرفیم که با یک پسزنندهگی حیرتانگیز هیچ لحظهای امکان در یک تیم قرارگرفتن را با خود به تماشاگر نمیدهد. مقایسه کنید سنگینی مال را بر هر تصمیمی که ذهن کاب در «سرآغاز» میگیرد، با لحظهی تقسیم «تنت» به قبل و بعد از خود؛ جایی که باید تصمیم قهرمان مبنی بر توقف همهچیز و به خطرانداختن هرچهتاکنون به دست آوردهاند برای نجات جان زنی که براش اهمیت دارد، ما را متقاعد کند که این رابطه، عشق یا تعهد، به چنین تصمیمی میارزد. مگر اصلن چیزی میان این دو شکل گرفته که ما بخواهیم بپذیریم حفظ این زن به همهی دردسرهای بعدی خواهد ارزید و کنار قهرمان قدم برداریم؟ فیلمنامه را که بخوانید، همهی این مسیر زیادی منطقی و درست به نظر میرسد؛ چنان که در «سرآغاز» هم بود، اما اینجا واشنگتن هرچیزی به ما و بالطبع به زن داستان منتقل کرده، جز همذاتپنداری یا احساس. اگر «تنت» متقاعدکننده نیست، یا داستان و اجرا زیادی مکانیکی بهنظر میرسد، متهم ردیف اول نه متن یا اجرای نولان، که بازیگر منتخبش برای ایفای نقش اصلیست؛ گفتم که. یکی از پسزنندهترین بازیگرانی که تاکنون در محور یک فیلم بزرگ دیدهام.
برگردیم به آن سؤالهای اول. «تنت» فیلم بدیست؟ پاسخ را داده بودم: ابدن. ما با فیلمی جاهطلبانه سروکار داریم که چیزهاییش درنیامده است یا بهتر بگویم اشتباهات استراتژیک در پیریزیاش رخ داده (همان دو ماجرای زودبودن و کستینگ غلط) اما هنوز و همچنان یک تریلر اکشن علمی-خیالی سرگرمکننده و البته درگیرکننده است که وقتی بار اول مختصات داستانیاش دستت بیاید، در دفعات بعدی تماشا، پیشنهاداتش در ریتمِ بلاانقطاع و خساستش در اطلاعاتدادن، هوشمندانه (همان چیزی که از نولان انتظار داریم) به نظر میرسد. شاهکار است؟ نه، چون قرار نیست نولان هربار در هر ژانری به ته خط برسد و برگردد؛ و البته که در این حیطه یکبار با «سرآغاز» رسیده و کالت خودش را در ژانر ساخته. بگذارید اینگونه جمعبندی کنم که «تنت» یک بازیگوشی شخصی میلیوندلاریست بیاعتنا به انتظارات. انگار که هواداران و مخالفان نولان، این بازی هر فیلم نولان یعنی یک اتفاق برای هوراکشیدن یا کوبیدن او را، خیلی از خودش جدیتر گرفتهاند. «تنت» خیلی سادهتر از اینها، یک فیلم مولتیژانر سرگرمکننده، شاید یک زنگ تفریح برای نولان، میان ساخت دو پروژهی بزرگش باشد. نکته این است که برخلاف اسپیلبرگ یا اسکات، او بلد نیست بازیگوشیاش را، ارزان و جمعوجور برگزار کند و انتظارات را بالا میبرد.
پینوشتها:
۱- تیتر، عنوان یکی از شاهکارهای چارلز دیکنز است که البته در ایران بیشتر به «آرزوهای بزرگ» شناخته میشود؛ موتور محرک نوشتهشدن این مطلب.
۲- اگر فیلم را دیده باشید حتمن متوجه شدهاید که نام تشکیلات پروتاگونیست در زمان آینده، که کل دلیل رخداد اتفاقات فیلم در زمان حال است، «تنت» است. درست است که میشود «تنت» را به عناوین مختلفی در فارسی ترجمه کرد اما در این فیلم «تنت» یک اسم خاص است و نباید ترجمه شود.
۳- اگر ترجمهی «سرآغاز» برای Inception کمی از ذهنتان دور است، باید بگویم که این ترجمهی نگارنده از عنوان آن فیلم، هنوز و همچنان، به نظرم برگردان دقیقتری برای آن فیلم نولان است تا «تلقین» و «نطفهگذاری» و …؛ دلیلش را در نقد مفصلم بر آن فیلم در زمان اکران برمبنای یکی از دیالوگهای اثر توضیح دادهام.
جدول ارزشگذاری بر مبنای:
دایرهی سیاه: بیارزش
نیمستاره: قابل دیدن
یک ستاره: متوسط
دو ستاره: خوب
سه ستاره: خیلی خوب
چهار ستاره: عالی
سه نقد دیگر از حلقهی منتقدان آرتتاکس روی «تنت» بخوانید:
بازگشت به آینده از حمیدرضا سلیمانی
کریستوفر نولان؛ فصل تازه از عرفان استادرحیمی
تنت را از هر طرف که ببینی همان است! از محمدحسین گودرزی
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
محبوبترینها
- آنونس2 ماه پیش
یک تریلر متفاوت از «قورباغه»؛ نخستین تجربهی سریالسازی هومن سیدی | Frog Series Official Trailer
- تلویزیون3 ماه پیش
اما کورین (پرنسس دیانا) و جیلین اندرسون (مارگارت تاچر) از بازی در «تاج» میگویند | Emma Corrin & Gillian Anderson on playing Thatcher and Diana
- آنونس1 ماه پیش
تریلر جدید سریال «وانداویژن» – جدیدترین اثر از جهان مارول | WandaVision Official Trailer
- تلویزیون2 ماه پیش
آنیا تیلور جوی و اسکات فرانک بازیگر و خالق سریال «گامبی وزیر» همدیگر را به چالش میکشند | Interview Anya Taylor Joy and Scott Frank
- تلویزیون2 ماه پیش
زندیا و سم لوینسون از اپیزود پیشدرآمد فصل دوم سریال «سرخوشی» میگویند
- خبر3 هفته پیش
گلشیفته فراهانی و ترلان پروانه در جمع صد زن زیبای سال ۲۰۲۰ | the Most beautiful Women: Golshifteh Farahani 51st, Terlan Parvaneh 88th
- خبر3 هفته پیش
سودربرگ قسمت دوم شیوع را میسازد | Steven Soderbergh Working on ‘Philosophical’ Sequel to Contagion
- سینمای جهان2 ماه پیش
آماندا سایفرد از فیلم «منک» دیوید فینچر میگوید | Amanda Seyfried talking about David Fincher’s Mank