زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: مصاحبه با تایکا وایتیتی دربارهی فیلم جوجو خرگوشه، اثر برگزیدهی جشنوارهی تورنتو ۲۰۱۹.
اضافه کاریهای یک کارگردان
صحبت کردن با بازیگری، بعضیها ممکنه بگن جار و جنجالپاکن ولی از نظر من هنره. موقع صحبت کردن با یه بازیگر میفهمی که میخوای تمام توانش رو بذاره. بنابراین هر ترفندی که تو آستینش داره سر صحنه درمیآره. کم و بیش باید بیست برداشت داشته باشیم تا تقریبن بینقص از آب دربیاد. البته اگر کارگردان مایل به انجام این کار اضافه باشه تا به اون خوبی برسه. تایکای کارگردان به تایکای بازیگر باور داره و این ارتباطییه که سالهاست داشتم.
در کنار تماشای مصاحبه با تایکا وایتیتی از تریلر فیلم جوجو خرگوشه دیدن کنید
خیلی از آهنگها رو توی نسخهی اول فیلمنامه نوشته بودم در نتیجه چندین سال اونجا روی کاغذ بودن. ایدهی استفاده از اون آهنگ بیتلز چند ماه قبل از فیلمبرداری به ذهنم خطور کرد. دنبال مستندهای اون زمان بودم و کلی ویدیو از راهپیمایی میدیدم. داشتم به طرفداران نگاه میکردم. مثلن زنهایی که گریه یا غش میکردن و اون هیجانی که مردم دارن. توجه شدم که خدای من، عملن کپی بیتلمانیاست. فقط این بار تو آلمانه و هیتلر هم یه جورایی بیتلز این مردمه.
اون، این ایده رو در ذهنم ایجاد کرد که اگر اون ویدیوها از مردمی رو که دارن غش و ضعف میرن بردارم و آهنگ رو هم همزمان پخش کنم که خوندن خود بیتلها به آلمانییه، یه مقدار به امروزی شدنش کمک میکنه. در عین حال فکر کنم کمک میکنه درگیری ذهنی کشور رو در اون زمان نشون بده که دارن به جنگ میرن و اعتقاد راسخی داشتن که این یارو منجی بشریته و هدیهای از طرف خداست و قراره تو این جنگ پیروز بشن. اینقدر به واسطهی این شستوشوی ذهنی هیجان داشتن که فکر کنم مشکل هم همین بود. چشمشون رو روی اتفاقی که واقعن داشت رخ میداد، بسته بودن.
نابودی یک رویا
توی خیلی از این فیلمها، جنگی که میبینیم خیلی افسرده و ناامیدکنندهست. خب قطعن بوده ولی همیشه رنگهایی که میبینیم، قهوهای، مشکی و کلن رنگهای مات هستن و تنوع رنگی فیلم کم شده. ولی اتفاقن آلمان اون زمان خیلی رنگارنگ بوده و خیلی مشتاق فشن و مد روز بودن. برای مثال تمام لباسهای اسکارلت از همون زمان الهام گرفته شدن و معمولن تو این فیلمها همچین چیزی نمیبینیم. نشون دادن رنگهای شهر و این که اون زمان چهقدر زندگی جریان داشته برای من خیلی جالب بود. این در واقع پوششی از این بود که آلمانیها دارن شادی میکنن، فکر میکنن نژاد برترن و برندهی جنگ خواهند شد در حالی که ماورای همهی اینها، رایش سوم در حال نابودییه و اون رؤیا به پایانش رسیده.
دیدگاه بچهها همیشه برام جذاب و کنجکاوبرانگیز بوده چون یه دیدگاه خالصانهتر و صادقانهتره. راستشو بگم، کار با بچهها واقعن سخته! خیلی سخت، ولی خب از اون سمت چیزهای زیادی هم با خودش به همراه داره و خیلی ارزشمنده چون اجرای خیلی از بازیگرهای بزرگسالی رو که تو فیلمها دیدم تو جیبشون میذارن اونم نه فقط امسال بلکه تمام سالها. رومن بچهی خیلی احساسییه که خیلی با احساساتش نزدیکه و آدما براش اهمیت زیادی دارن و این همون چیزییه که از یه بازیگر میخوای. همیشه میپرسه به اندازهی کافی احساسی بود یا نه. این صحنه بار عاطفی داشت یا نه. این عالییه، چون همون چیزییه که از کسی که احساسات رو میفهمه، میخوای و براش ملموسه.
در کنار تماشای مصاحبه با تایکا وایتیتی ببینید:
نقد فیلم جوجو خرگوشه از نگاه منتقد ورایتی
نامهای عاشقانه به مادر
شخصیت اسکارلت رو براساس «آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند» نوشتم. فکر میکنم یکی از بهترین مادران تنهایییه که تو سینما نشون داده شده. برای من، این فیلمه. فیلم من، یه نامهی عاشقانهست اولن به مادرم و همهی مادران و در کل والدین تنها. تا وقتی که بزرگ و خودم بچهدار نشده بودم، متوجه نبودم که والدین چهقدر از خود گذشتگی میکنن. بزرگ کردن یه بچه واقعن سخته. میخواستم شخصیت اسکارلت دقیقن این موضوع رو بازتاب کنه که بزرگ کردن یه بچه به خودی خود سخته حالا وقتی توسط نازیها شستوشوی مغزی میشه چه بدتر. چهطور تلاش میکنه از ورودش به این دنیا جلوگیری کنی چهطور معصومیت و کودکانگیش رو نگه میداری و از صدمهی فیزیکی و احساسی ازش محافظت میکنی و ذهنش رو پرورش میدی. این باز هم روی سختی کاری که داره، تأکید میکنه.
برای من جالب بود که آلمانهایی بودن که فکر میکردن تو این جنگ مبارزه میکنم چون میخوام کشورم پیروز بشه ولی متوجه میشن ما آدم بدهی قصهایم. همچنین شخصیتهای سم و آلفی؛ این ایده رو دوست دارم که قبل از شروع جنگ سم تا دمدمای صبح پلاس کلوپهای شبانهی برلین بوده. این روتین زندگیش بوده تا این که با به قدرت رسیدن نازیها، این خوشگذرونی متوقف میشه و این واقعیت که میدونه رؤیا تموم شده و همهچی در حال فروپاشییه. حالا این فرصتییه که برای آخرین بار، با افتخار برای کشورش بمیره و با اعتماد به نفس و شکوه به استقبال مرگ بره و نشون بده کییه، حداقل فکر کنم اینجوری باشه.
فاکس سرچلایت: شجاعترین کمپانی سینما
پیدا کردن روش ساختن همچین فیلمی سخته چون فکر کنم میتونی عاشق فیلمنامه باشی. سالها بود که تو لیست سیاه قرار گرفته بود. البته نه این که، به نظر من حداقل، ساخت همچین فیلمی سخت نیست فقط متعهد شدن بهش سخته. از نظر من، فاکس سرچلایت شجاعترین آدمهای سینمان. تنها چیزی که میخوان، اینه که فیلم خوب بسازن و داستانهای خیلی خوبی روایت کنن. انواع و اقسام فیلمهایی که درست کردن، همهشون فوقالعدهن. سلیقهی خیلی خوبی دارن و خیلی هم باهوشن. خیلی خوشحال بودم که ازم خواستن بیام و باهاشون این فیلم رو بسازم. یادمه گفتن عاشق فیلمنامهایم و میخوایم این فیلم ساخته شه.
در کنار تماشای مصاحبه با تایکا وایتیتی ببینید:
جوجو خرگوشه از نگاه علی حجوانی؛ نمایندهی آرتتاکس در تورنتو ۲۰۱۹
ولی فقط به شرطی که خودت نقش هیتلر رو داشته باشی که کاملن مسخره بود. مشخصن انتخاب اول نیستم. یه نگاهی بهم بندازین. ولی معمولن برای حضور در فیلم، نیازی نیست کسی قانعم کنه چون اگر فیلمهای دیگهم رو دیدین، میدونین خودمم توشون هستم. از طرفی منطقی به نظر میرسید که نخوای یه ستارهی بزرگ همچین نقشی رو برعهده بگیره چون توجهها همه روی اون میره و تبدیل میشه به یه فیلم از هیتلر، تنها کسی هستن که روی پوستر حاضر میشن و همهی صحبتها در مورد اونه و در نتیجه موضوع واقعی فیلم که در مورد این بچههاست ناپدید میشه. بنابراین نقش رو پذیرفتم.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران