زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: در این ویدیو کارگردان و بازیگر فیلم روزی روزگاری در هالیوود، تارانتینو و دی کاپریو ، به تحلیل سکانسی از فیلم میپردازند
لئوناردو دیکاپریو:
روزمرگی مرد تنها
این قسمت داستان یک روز در زندگی مردییه که نه تنها از نظر احساسی حالش داغونه بلکه شرایط کاریش هم عوض شده و به این نتیجه رسیده که دوران اون تموم شده و فرهنگ هم تغییر کرده ولی خلق کردن کاراکتری که داره سر صحنه کار میکنه و برای اولین بار داره به چالش کشیده میشه جالب بود که با کوئنتین روی شکست احساسی ریک کار کنیم کلی سر این بحث کردیم که ریک با اون موهای بلند و عجیب ظاهر بشه یا نه با اون کلاهگیس گنده و سبیلش و احساس سرخوردگی از خودش و زندگیش داره مطمئن نبودیم که این بخش مهم از کاراکتر ریک رو با این سروقیافه نشون بدیم ولی خیلی خوب از آب دراومد چون از صورتش معلومه که داره از یه مرحلهی مهم زندگیش گذر میکنه.
در کنار گفتوگو با تارانتینو و دی کاپریو از صفحهی اختصاصی فیلم روزی روزگاری در هالیوود دیدن کنید
کوئنتین تارانتینو:
ریک دالتون: نمایندهی بازیگران دههی شصت
ریک دالتون نمایندهی نوع خاصی از بازیگرا بود که در اواخر دههی پنجاه و اوایل دههی شصت بودن. در تعدادی برنامهی تلویزیونی ظاهر میشه، نقشهای جزئی به عنوان افراد ارتشی در پسزمینهی فیلمهای نیروی دریایی بازی میکنه. کسانی که باهاش قابل مقایسه هستن افرادیان مثل اد برنز، جورج ماهاراس که در برنامهی جادهی شصتوشش بود و تای هاردین که در برانکو بازی میکرد. بالاخره کارش به انبیسی رسید، در یه برنامهی تلویزیونی به اسم قانون پاداش که همون سال از سیبیاس پخش میشد. استیو مککوئین در یه برنامهی مشابه بود به اسم «زنده یا مرده میخواهیمش» و برای یه مدت از نظر میزان شهرت و محبوبیت شبیه هم بودن. مشخص شد جفتشون به قدر کافی محبوب هستن که در طول وقفهشون شروع به کار روی یه فیلم بلند کردن.
در کنار گفتوگو با تارانتینو و دی کاپریو ببینید:
مارگو رابی و کوئنتین تارانتینو میگویند: روزی روزگاری در هالیوود شبیه هیچ فیلمی نیست!
بازی در فیلمهای وسترن اسپاگتی
در نهایت در طول اون وقفه، مککوئین در فیلم هفت دلاور بازی کرد و به ستاره تبدیل شد. اما ریک هنوز جیکی هیل بود اما وقتی اون سریال تموم شد با کمپانی یونیورسال قرارداد بست و در چهار فیلم بلند بازی کرد. با این حال هیچکدومشون درست از آب درنیومدن. بعضیهاشون خوب بودن، ولی نتونست در فیلمها به همون خوبی باشه که در تلویزیون بود. حالا سال ۱۹۶۹ هست و کارها مطابق میلش پیش نرفتن و داره در برنامههای افراد دیگه مهمان میشه، مثل زنبور سبز یا سرزمین غولپیکران یا لنسر یا تارزان ران ایلای. از این برنامه به اون برنامه. توی فکرشه که به ایتالیا بره و کار اسپاگتی وسترن رو شروع کنه. نوع مشخصی از مردهای نقش اصلی بودن که اون دوره رواج داشتن، مردهای خوشتیپ و شلخته که تمام زندگیشون در حال شونه کردن کاکلشون بودن.
در کنار گفتوگو با تارانتینو و دی کاپریو ببینید:
نشست خبری فیلم روزی روزگاری در هالیوود | نامهی عاشقانهی تارانتینو به سینما
تبدیل بازیگران خشن به مردانی با موهای فشن
اما تا سال ۱۹۶۹ فرهنگ عوض شد که انتظارشو نداشتن. نقشهای اصلی دیگه اونقدر مردونه و خشن نبودن، تبدیل شدن به مردهای لاغر با موهای لایه لایه مثل مایکل سارازین، کریستوفر جونز. اگه قرار باشه ریک در یکی از اون فیلمها نقش بازی کنه احتمالن نقش پلیسی رو داره که دستگیرشون میکنه! اون بازی کردن رو در فیلم بازماندگان رد کرد و فکر میکرد کی دلش میخواد چنین چیزی رو ببینه؟ اشتباه میکنه، ولی نمیدونه. هالیوودی که میشناسه اینطورییه. وقتی که سر «لنسر» میبینیمش داره با کارگردانی که باورش داره نقش منفی بازی میکنه. مشکل زیادی وجود نداره، تمام کاری که کارگردان میخواد بکنه اینه که ظاهر ریک رو عوض کنه و ریک تا حالا چنین کاری نکرده. درست مثل نقش اصلیهای دههی پنجاه که مدل موهاشون تا ابد یه شکل میموند.
در کنار گفتوگو با تارانتینو و دی کاپریو ببینید:
تارانتینو از روزی روزگاری در هالیوود می گوید | فیلمسازی در آتش
اما این کارگردان میخواد ظاهرش رو عوض کنه و یه کلاهگیس بلند روی سر اون میذاره و براش سبیل هم میذاره، شبیه یکی از رهبرهای موتورسواران کلوب فرشتههای جهنم. اما چیزی که جالبه اینه که تو فقط خودت رو به یه شکل دیدی، ما هم تو رو فقط همون شکلی دیدیم، مخاطبین و جهان ریک رو فقط همون شکلی دیدن. اما وقتی با اون کلاهگیس میبینیمش لزومی نداره حتمن سال ۱۹۵۹ رو به چشم دیده باشیم، میشه یه بازیگر مدرن بود. میتونی در یه فیلم هالیوودی جدید باشی، میشه در یه فیلم به کارگردانی باب فاسی یا مارتین اسکورسیزی باشی.