نقد سریال چیزهای عجیب (تیم گودمن/ ترجمه: محمد تقوی)
در فصل سوم «چیزهای عجیب» یکی از شخصیتها با ذوق و شوق میگوید: «شیرینتر، شجاعانهتر، بهتر» و این تغییر دقیقن همان چیزیست که فصل جدید به دنبال آن رفته.
در کنار نقد سریال چیزهای عجیب ببینید: خلاصهی دو فصل نخست چیزهای عجیب از زبان بازیگران
در حالی که در فصل دوم بیشتر انتقادات به این بازمیگشت که سریال در یک فرمول تکراری گیر افتاده و در عین حال تک اپیزودی که از این خط خارج شد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. مضمون اصلی فصل سوم بیشتر حول بزرگ شدن و گذشتن از اتفاقات قدیمی است در حالی که بعضی دودستی به آن چسبیدهاند. اما نکته این است که این روند تکراری در همان پنج یا شش قسمت اولی هم دیده میشود و اگرچه بعضی از بخشهایش هنوز جذابیت دارد، اما داستان میتوانست سریعتر خود را از این فرمول بکند. خوشبختانه سریال به منابع الهامش یعنی آثار کینگ و اسپیلبرگ در دههی ۸۰ محدود نمانده و ارجاعات مختلفی به زامبیهای جرج رومرو و ترمیناتور جیمز کامرون وجود دارد.
در کنار نقد سریال چیزهای عجیب ببینید: تریلر فصل سوم سریال چیزهای عجیب
یکی از نکاتی که به چشمم آمد، تأکید افراطی بر روی جلوههای کامپیوتری بود به طوری که برای یکی از صحنههای قسمت اول فصل سوم، بودجه بیشتری از مجموع دو فصل قبلی خرج شده. اما با رسیدن به انتهای فصل، سریال تبدیل میشود به صحنههای اکشن پشت سر هم و نبردهایی که قهرمانان را مجبور میکنند به موجودات دیجیتالی زل بزنند.
پول خرج شده در جابهجای صحنهها دیده میشود اما آن احساس صمیمیتی که در فصلهای پیشین دیدیم کمرنگتر شده و بار احساسی آنطور که مدنظر نویسندگان بوده انتقال نیافته. سریال شاید بزرگتر شده باشد اما نه بهتر شده و نه عمیقتر. هنوز چیز زیادی در مورد دنیای وارونه، موجوداتش و دلیل نفوذ دانشمندان آزمایشگاه را به این دنیا نمیدانیم. چیزهای عجیب مخاطبش را به خوبی میشناسد و شاید مخاطب عام نسبت به تکرار و شباهاتهایی که تجربه کردم پاسخ بهتری بدهد. برای عموم این فصل، فکر میکردم سریال محکوم به تکرار است و نمیتواند از این چرخه خارج شود. اما در چند قسمت پایانی متوجه شدم این تکرار تعمدیست.