زیرنویس فارسی اختصاصی از آرتتاکس: گفتوگو با برادران سفدی دربارهی جدیدترین ساختهشان، فیلم الماسهای نتراشیده، نحوهی کار با بازیگران و …
در کنار تماشای گفتوگو با برادران سفدی از تریلر فیلم الماسهای نتراشیده دیدن کنید
سندلر به رمانتیک بودن اعتیاد دارد
سندلر خودش انسان رمانتیکییه. از این جهت رمانتیکه که احساسات براش از. حقیقت یا واقعیت بالاتره. اون عاشق عاشق بودنه. ولی اون همچنین، میدونین، این شخصیت خشم توی وجودش داره که تا حدودی شبیه .رفتارهای عادی سندلره. سندلر معتاد به خشم نیست اما اشتیاق زیادی برای اون حس رمانتیک داره که خیلی منحصربهفرده.
اون توی هر فیلمی که باشه، مخصوصن این جور کمدیهای فوقالعاده که این قدر پرتنشند. سندلر اون جا در مرکز قرار داره و اونها رو به نحوی مستحکم میکنه. اونها کاملن باور دارن که مهم نیست چی پیش اومده. انگار همه چیز برای اون رخ میده. اون این توانایی خارقالعاده رو داره که همهی مشکلات رو شخصی کنه و باعث بشه فکر کنین تمامی این مشکلات فقط متعلق به اونن. شما وقتی این کار رو میکنه بهش اهمیت میدین و این نکته که شما باید به مشکلات هاوارد اهمیت بدین برای اون خیلی مهم بود. اون یه جور آدم قلابی با مشکلات واقعی بود.
با هاوارد این نکته از همون اول برامون اهمیت داشت چون ما در این جا کسی رو داریم که در مرکز وجودش آدم رفیقبازییه. میخواد آدمها رو پیش خودش داشته باشه و با اونها گرم بگیره. مثل یه کشتی بزرگ که میخواد توی یه بندر پهلو بگیره و از همهی کشتیها بزرگتره. فکر میکنم سندلر یه نوع دیوانگی داره که خیلی خوب با هاوارد متصل میشد.
غیرت روی فیلمنامه!
فیلمنامهی الماسها طولانی بود. دیالوگهای زیادی بود و روی دیالوگهایی که نوشتیم، غرور زیادی داریم. بعضی اوقات صبح همون روز یا شب قبلش مینوشتیم و دائمن تلاش میکردم تا جای ممکن به بازیگرا محتوا بدیم. یکی از بهترین دیالوگهای فیلم رو لاکیت استنفیلد میگه وقتی به سندلر میگه «یهودی سیاهپوست» لاکیت احساس کرد میتونه این لقب رو بده. یه همچین چیزی میخوای. میخوای بازیگرها احساس کنن که میتونن چیزی که میخوان اضافه کنن. یه میانبر بزنن و بعد برگردن جادهی اصلی.
سندلر قبل فیلمبرداری ۴۹ شب اجرای استندآپ داشت و این یکی از بزرگترین چیزهایییه که میتونستیم استفاده کنیم. چون خیلی آماده بود میتونست سه ساعت و نیم اجرا داشته باشه و متوجه باشه اگر مردم چیزی رو دوست ندارن، راه رو عوض کنه و حتا ریسک کنه. تونستیم از این بهره ببریم.
تلاش میکنی دنیایی خلق کنی که مردم در اون باشن و بعد بدون وقفه وارد دیالوگ صحنه میشی. نکتهی خوب اینه که میتونی به سطحی از ارتباط برسی. با یه سری بازیگرا سر صحنههایی که میتونن استارتش رو بزنن و بعد بقیه هم جا میافتن.
از درون بازیگرت را کارگردانی کن
گارنت چیز خفنی در مورد وقتی که داشت با سندلر کار میکرد، گفت: تعداد صفحاتی که باید حفظ میشدن خیلی زیاد بود ولی همهش رو حفظ بود. به خصوص تو یه صحنه آخرای فیلم، گارنت گفت که متوجه شدم یه جا اشتباه کردم ولی سندلر همون رو گرفت و با همون خط رو ادامه داد. بعد متوجه شدم خب، این یه مکالمهست و بعد همون موضوع رو ادامه دادن. از جریان صحنه خارج نشد و ادامه داد. فکر کنم همین به فیلم کمک هم میکنه.
میتونی یک سری بازیگرها رو درونی کارگردانی کنی. مثلن من میتونم جولیا را از درون کارگردانی کنم و همچنین با لاکیت. میتونی رابطهی خصوصی با تمام این بازیگرا داشته باشی و بعد جلوی دوربین میبینی شیمی بین بازیگرها چهطور جریان پیدا میکنه. وقتی تمام اون روابط خصوصی رو کنار هم جلوی دوربین قرار میدی.
در کنار این، بعد فیلمبرداری بلافاصله چیزی رو که گرفتیم، نمیبینیم یا وقتی کاری انجام میدیم، وقتی برای وایستادن و بررسی و آنالیز نداریم. سراغ بخش بعدی میریم. چون دوباره انجام میدیم و بعد مطمئن میشیم اوضاع رو به راهه چون میشه سراغ چیزهای دیگهای هم رفت و هیچ نشانهای هم در کار نیست. اضافه کنم که در هر لحظه، از بازیگرها خواستیم جوری بازی کنن که انگار دائمن کلوزآپ روشونه برای همین وقتی ندونی کلوزآپ روی توئه یا نه. همه آگاه بودن و توانشون رو گذاشتن.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران