با ما همراه باشید

این ویدیو بخشی از پرونده‌ای‌ست که در آرت‌تاکس به مناسبت جشنواره‌ی کن درباره‌ی مهم‌ترین فیلم‌سازان این دوره تدارک دیدیم. در این ویدیوی دو قسمتی، ابراهیم ابراهیمیان در مورد سینمای ترنس مالیک، شیوه‎ی روایت، ویژگی‌های بصری آثار او و البته تاثیر این فیلم‌ساز سرشناس بر خودش می‌گوید.

قسمت اول ترنس مالیک به روایت ابراهیم ابراهیمیان را این‌جا ببینید.

تکراری که معنا می‌آفریند

مالیک نقاشی‌ست که شاعری هم می‌داند. او مفاهیم را کنار هم می‌چیند تا فیلم برای شما به مانند یک شعر بلند شود.

مسأله‌ی دیگری که می‌توان در سینمای مالیک به‌ آن اشاره کرد: عناصر تکرارشونده است. شما در آثار مالیک، آبشار، آب و ساحل به‌ وفور می‌بینید. یک‌سری المان موردعلاقه‌اش در همه‌ی فیلم‌ها تکرار می‌شوند برای نمونه فیلم «به سوی شگفتی‌»‌ مالیک از شدت علاقه‌اش به ساحل تصمیم می‌گیرد بخشی از کانسپت فیلم را در سکانس ساحل فیلم بیان کند.

در کنار ترنس مالیک به روایت ابراهیم ابراهیمیان ببینید: ترنس مالیک فیلم‌سازی ملال‌آور یا بی‌همتا؟

تصویر تنهایی

در فیلم‌های متاخر مالیک، از «درخت زندگی» تا امروز، پلان‌های زاویه‌‌پایین (low angel)  زیاد دیده می‌شوند. مالیک برخلاف روی‌کرد کلاسیک و دمده که اعتقاد دارد پلان زاویه‌ی پایین به کاراکتر قدرت می‌دهد، رویه‌ای معکوس طی می‌کند و با استفاده از این‌گونه پلا‌ن‌ها این احساس را در مخاطب به‌وجود می‌آورد که سازه‌های پشت کاراکتر و آن‌چه در پس‌زمینه طراحی شده روی کاراکتر فرو بریزد و تنهایی و شرایط تحمیلی آن‌ها را به تصویر بکشد. به عنوان مثال شان پن در «درخت زندگی» در راهرویی راه می رود و زاویه‌ی دوربین همان‌طور که گفتیم از پایین است. در این میان نریشن می‌شنویم که بیانگر بحران کودکی اوست که در آن دوران برادرش را از دست داده و  مخاطب سازه‌هایی را در پشت سر شان پن می‌بیند که پر است از خطوط تیز و اشکال مثلثی که مالیک از این خطوط برای تصویر ویران‌شدن جهان استفاده می‌کند. چرا که جهان فرمالیستی و دوار مالیک همان تصاویر هولوگرافیکی‌ست که در همین درخت زندگی می‌بینیم.

پس دلیل ازدیاد پلان‌های زاویه‌ی پایین همانی‌ست که گفتیم و بنا نیست با کاراکترهای قدرتمندی طرف باشیم. در آثار مالیک شخصیت‌ها همواره با خودشان درگیرند. در فیلم «خط باریک سرخ» هم همین روی‌کرد را می‌بینیم اما در «درخت زندگی» این نشانه‌ی فرمی به اوج خود می‌رسد.

تلاقی دو جهان‌بینی

یکی از افرادی که تاثیر ویژه‌ای بر فیلم‌سازی مالیک گذاشته: امانوئل لوبزکی‌ست. یک فیلیم‌بردار بسیار هوشمند و مولف که جهان شخصی‌اش را به هر فیلمی که در آن حضور دارد تزریق می‌کند. تلاقی جهان‌بینی مالیک و لوبزکی به پنج فیلم منتج می‌شود که از حیث فیلم‌برداری یکی از یکی بهتر می‌شوند.

در کنار ترنس مالیک به روایت ابراهیم ابراهیمیان ببینید: سه نکته‌ی شاخص در آثار امانوئل لوبزکی

یکی دیگر از بحث‌هایی که در آثار مالیک بسیار به چشم می‌آید کار با بازیگران است. او از ستاره‌های هالیوود در آثارش استفاده می‌کند اما به نظرم چیزی که در آثار مالیک بیش‌تر ارزش دارد عناصر بصری‌اند و بازیگر هم در خدمت همین عناصر است. در آثار مالیک بازیگران به ابزار تبدیل می‌شوند برای همین نمی‌توانند لحظات شگفت‌انگیزی را خلق کنند. به نظرم تنها ستاره‌ای که می‌تواند پا را فراتر بگذارد برد پیت در «درخت زندگی‌»‌ست. او فراتر از سلیقه‌ی مالیک پیش می‌رود و به نظرم علت‌‌ش جایگاه ویژه‌ی این کاراکتر در قصه است. برای تایید حرف‌هایی که زدم می‌توانم به کریستین بیل در «شوالیه‌ی جام‌ها» اشاره کنم که نمی‌تواند تمام توانایی‌هاش را بروز دهد. به گمانم نگاه مالیک به بازیگر نگاهی ویترینی‌ست و او به بازیگری به شیوه‌ی حرفه‌ای‌اش چنان اعتقادی ندارد و بنابراین نمی‌توان او را یک فیلم‌ساز استودیویی به حساب آورد. چرا از سوپراستارها استفاده می‌کند؟ به نظر می‌رسد او اعتمادبه‌نفس عملی‌کردن ایده‌هاش را با بازیگران گم‌نام یا نابازیگرها ندارد و برای دیده‌شدن آثارش به سراغ ستاره‌ها می‌رود. و باز هم می‌گویم از نطر من بازیگر در آثار مالیک همان کارکردی را دارد که یک درخت می‌تواند داشته باشد و جز عناصر بصری‌ست. آن‌چه در آثار مالیک مهم است مرثیه‌سرایی بصری و شاعرانگی‌ست.

سه پلان تاثیرگذار مالیک برای ابراهیم ابراهیمیان

یک) در «درخت زندگی» یک پلانی هست به شدت دوست دارم. در گلدن‌تایم با یک سازه‌ی آسمان‌خراش دسته‌ای پرنده دیده می‌شوند که حرکتی مواج دارند.

دو) پلان دیگر در فیلم «خط باریک سرخ» است. بعد از یک جنگ عجیب‌وغریب، جیمز کاویزل بالای سر یکی از کشته‌شدگان می‌ایستد و صورتی از خاک بیرون آمده و کانسپت فیلم که روبه‌روشدن افراد با درونشان است گشترش پیدا می‌کند. نریشنی که در این لحظات می‌شنویم روی من بسیار تاثیرگذار است:

همه دوستت دارند، بدان که برای من هم همین‌‌طور بود! … فکر می‌کنی قرار است رنج کم‌تری بکشی چون عاشق خوبی‌ها بودی؟ و حقیقت؟

و یک کلیدواژه‌ی مهم در پایان این نریشن می‌شنویم: حقیقت. به نظرم ترنس مالیک در تمام فیلم‌هاش به دنبال حقیقت است.

سوم) در «شوالیه‌ی جام‌ها» یک پلان تکرارشونده‌ای‌ست که کریستین بیل و کیت بلانشت در ماشین هستند و هواپیمایی از بالای سرشان رد می‌شود. این پلان‌ها، پلان‌های بسیار گرانی در سینما هستند. چرا که لازمه‌ی نظمی میان تمام اجزای سازنده‌ی فیلم هستند و همین نظم زمان فیلم‌برداری را بسیار های‌ریسک می‌کند. اما مالیک همه‌ی این‌ها را با ظرافت تمام اجرا می‌کند. این یک درس برای فیلم‌سازان جوان است: از پلان‌تان به هیچ وجه نگذرید! درست است که فیلم‌سازی کار گرانی‌ست اما شما می‌توانید همین ابزار بصری را  به فرصتی برای بیان اندیشه‌هاتان بدل کنید.

می‌توان به پلان‌های بسیاری در آثار مالیک اشاره کرد که بسیار گران‌ند اما مخاطب هیچ ابهامی را در ساختار بصری فیلم احساس نمی‌کند. همه‌چیز در نهایت وسواس پیش می‌رود و دلیل این‌که چرا فیلم‌ساز کم کاری‌ست جز این نیست.

ظبق شنیده‌هایم فیلم آخر او، یک زندگی پنهان، نقطه‌ی آغازی در فیلم‌سازی او پس از سه‌گانه‌‌اش خواهد بود. با این همه شک ندارم بسیاری از همان عناصر بصری که در این گفت‌وگو از آن‌های اد کردیم در این فیلم هم حضور دارند. و بسیار مشتاقم تا این فیلم را ببینم چرا که «درخت زندگی» تاثیر عمیقی بر زندگی و شخصیت من گذاشت.

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینماآرت

کلمه از کریر، تصویر از بونوئل | گفت‌وگوی ژان کلود کریر درباره‌ی بونوئل و آثاری که خلق کردند

گفت و گوی ژان کلود کریر

برای اولین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی ببینید: گفت و گوی ژان کلود کریر درباره‌‌ی مهم‌ترین آثاری که او را در تاریخ سینما جاودانه کرد

ژان کلود کریر فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی بود. او هم‌چنین در چندین فیلم نیز بازی کرد. او سردبیر مجله‌ی فمی بود و در سال ۱۹۸۱ عضو هیأت داوران فستیوال کن. کریر در تنها تلاشی که برای کارگردانی صورت داد، در سال ۱۹۶۹ فیلمی کوتاه ساخت که توانست با این فیلم جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران کن را از آن خود کند. او فیلم‌نامه‌نویسی را ادامه داد و در این مدت با کارگردانانی بین‌المللی هم‌چون فولکر شلوندورف، وین ونگ، هکتور بابنکو، پیتر بروک، ژان پل راپنو، میلوش فورمن، فیلیپ کافمن، آندری وایدا، پاتریس شرو، ژان‌لوک گدار، فیلیپ دو بروکا، برتراند تاورنیه، ژاک دری و ناگیسا اوشیما هم‌کاری کرد.
با این حال کریر طولانی‌ترین همکاری را با لوییس بونوئل داشت. در ۹ فیلم‌نامه که شش تای آن‌ها به عنوان اثری از بونوئل ساخته شد. در این گفت‌وگو که به مناسبت درگذشت کریر برای نخستین‌بار با زیرنویس فارسی اختصاصی آرت‌تاکس منتشر می‌شود، او از «رؤیاهای بونوئلی» می‌گوید؛ طریقه‌ی سال‌ها هم‌کاری مشترک با فیلم‌ساز افسانه‌ای.

در کنار گفت و گوی ژان کلود کریر ببینید:

پایان آقای نویسنده | ژان کلود کریر در ۸۹ساله‌گی درگذشت

Jean-Claude Carrière was a French novelist, screenwriter, actor, and Academy Award honoree. He was an alumnus of the École normale supérieure de Saint-Cloud and was president of La Fémis, the French state film school. Carrière was a frequent collaborator with Luis Buñuel on the screenplays of Buñuel’s late French films.

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید: مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت

فیلم گاو خشمگین

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ به مناسبت چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ساخته‌ی ماندگار مارتین اسکورسیزی با بازی رابرت دنیرو، لحظات ماندگار این فیلم کالت را مرور خواهیم کرد.

در چهل سالگی فیلم «گاو خشمگین» ببینید:
مرور لحظات خاطره‌انگیز یک فیلم کالت + حقایقی که شاید ندانید

«گاو خشمگین» یک فیلم اقتباسی‌ست بر اساس کتابی اتوبیوگرافیک. رابرت دنیرو اولین‌بار سر صحنه‌ی «پدرخوانده ۲» کتاب را خواند. از شیوه‌ی نگارش کتاب خوشش نیامد اما شیفته‌‌ی کاراکتر جیک لاموتا شد. همان موقع کتاب را به مارتین اسکورسیزی که سر صحنه‌ی فیلم «آلیس دیگر این‌جا زندگی نمی‌کند» به کارگردانی مشغول بود نشان داد و امید داشت او کارگردانی فیلم را قبول کند. اما اسکورسیزی چندبار از ساخت این فیلم شانه‌ خالی کرد و گفت هیچ ایده‌ای ندارد که با این قصه چه کند!

اما چه شد که اسکورسیزی ساخت فیلم را قبول کرد؟ مارتی بزرگ در همان سال‌ها یک اوردز اساسی را تجربه کرد. نزدیکان اسکورسیزی تعریف می‌کنند از تمامی منافذ بدنش خون بیرون می‌زد و امیدی به زنده‌ماندنش نبود. با این همه به کمک رابرت دنیرو، اسکورسیزی به زندگی برگشت و اعتیاد را ترک کرد. حالا داستان جیک لاموتا برای مارتی رنگ‌وبوی شخصی گرفت. خودش می‌گوید: «هر بار که فیلم می‌سازید انگار در رینگ بوکس قرار دارید!»

اما ماجرا به همین سادگی‌ها نبود. کمپانی سازنده‌ی «گاو خشمگین» تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کوپولا گذاشته بود. فیلمی که در گیشه شکستی خورد و کمپانی سازنده را دچار بحران کرد. اسکورسیزی دو سال قبل در فستیوال ترابیکا تعریف می‌کرد ما در میانه‌های فیلم‌برداری بودیم و نمایندگان کمپانی پیش من و دنیرو آمدند. ما با شور و حرارت از پروژه حرف می‌زدیم و آن‌ها نگران بودند که چرا فیلم سیاه‌سفید است. در نهایت تمام حرف‌ها آن‌ها از ما خواستند که ادامه بدهیم. بعدن فهمیدم نمایندگان آن روز آمده بودند تا به ما بگویند این پروژه باید کنسل شود. شور و اشتیاق ما باعث شد سکوت کنند. «گاو خشمگین» این‌گونه خلق شد.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

سینماآرت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت: پشت صحنه فیلم «به سوی ستارگان» | Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

پشت صحنه فیلم Ad Astra

زیرنویس فارسی اختصاصی از آرت‌تاکس:‌ نگاهی به پشت صحنه و جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری در فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان» به کارگردان جیم گری و بازی برد پیت

یک قدم نزدیک‌تر به واقعیت
پشت صحنه جلوه‌های ویژه‌ی فیلم Ad Astra

به سوی ستارگان یک فیلم علمی-تخیلی ماجراجویانه‌ست که علاوه بر ستارگان فیلم مشهور، کمپانی‌های جلوه‌های ویژه‌ی بزرگی هم در کار دخیل بودن. ام‌پی‌سی، متد استودیوز، مستر اکس، وتا دیجیتال و اینداستریال لایت اند مجیک، چند نمونه از این کمپانی‌ها هستن که همه با هم‌دیگه همکاری کردن تا این سفر فضایی بیش‌تر علمی به نظر برسه تا تخیلی.

مستر اکس: کمپانی مستر اکس مسئولیت مهم اولین صحنه‌ی فیلم رو بر عهده داشت؛ جایی که برد پیت، مک‌براید، در مداری نزدیک زمین روی یک آنتن هشتاد هزار فوتی کار می‌کنه و یه جریان قوی مرموز، اون رو پرتاب می‌کنه. برای این نما، قسمتی از آنتن عظیم برای استفاده سر صحنه ساخته شد تا برد پیت بتونه حالت تعاملی داشته باشه. تیم جلوه‌های ویژه برای مواد مورد استفاده از ایستگاه فضایی بین‌المللی الهام گرفتن و به این نکته دقت به خصوصی به خرج دادن که این مواد اون بالا ممکنه دچار چه تغییراتی شن و در عین حال، سعی کردن حس و حال آینده رو حفظ کنن.

ام‌پی‌سی: برای تمام سکانس‌های بلند شدن و فرود، کمپانی ام‌پی‌سی تعداد زیادی از ویدیوهای ناسا رو بررسی کرد. تمرکز اون‌ها روی ابرهای گرد و غبار و دود انبوه بود تا شبیه‌سازی‌شون تا حد امکان به واقعیت نزدیک‌ باشه. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، نورپردازی بود. روی زمین و داخل یک اتاق، نور خورشید نور مصنوعی و نور منعکس‌شده وجود داره، اما در فضا، فقط یک منبع نور بزرگ و مستقیم وجود داره، در حالی که ذرات هوایی وجود نداره که نور رو پراکنده کنن و تعداد کمی جسم هستن که بخوان موجب انعکاس نور بشن. تیم ام‌پی‌سی باز هم باید سراغ آرشیوهای ناسا می‌رفت تا بتونه نورپردازی واقع‌بینانه‌ای ایجاد کنه و همین‌طور اثر خاصی رو تشکیل بده که نزدیک نقاط روشن حالت حلقه‌ای ایجاد می‌کنه.

ببینید: معرفی اختصاصی آرت‌تاکس از فیلم «Ad Astra / به‌سوی ستارگان»

Before & After Hollywood VFX Breakdown of Ad Astra

Ad astra is a science fiction adventure film that not only boasts big name movie stars but also big name VFX houses. MPC, Method Studios, Mr X, Weta Digital, Industrial Light and Magic to mention just a few, all collaborated together to make this journey through space seem more science, than fiction.

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

محبوب‌ترین‌ها