زیرنویس فارسی اختصاصی از آرتتاکس: رودریگو پریتو، فیلمبردار فیلم The Irishman، از نحوهی تصویربرداری و مراحل پسا تولید آخرین ساختهی مارتین اسکورسیزی میگوید.
در کنار تماشای صحبتهای رودریگو پریتو درباره فیلمبرداری مرد ایرلندی از صفحهی اختصاصی این فیلم دیدن کنید
باورپذیر کردن تصاویر استودیویی
رودریگو پریتو: دلیل اینکه فیلمبرداری برای من جذابه، اینه که باید مخاطب رو گول بزنی که فکر کنن دارن یه سری آدم رو داخل ماشین در حال حرکت میبینن، در حالی که اینطور نیست؛ به امید اینکه کسی نفهمه سکانس در استودیو گرفته شده یا سر لوکیشن. فیلم پره از صحنههای چالشبرانگیز، هر روز یه چالش بزرگ بود. خیلی از فیلمبرداریها در اتاق استودیویی بود، مثل بعضی از سکانسهای رانندگی. اینکه سکانسی توی استودیو واقعی به نظر برسه خیلی سخته. بیرون پنجره یه چیزی میبینین، اما در واقع اون بیرون یه عکس بزرگه با نورهای حرکتی و احتمالش هست که خیلی الکی به نظر برسه.
در اصل ما از صفحههای الایدی خیلی بزرگ استفاده کردیم، مثل اونایی که در میدون تایمز میبینین. تصویر خیابون روی اونا میاومد که در مراحل پیشتولید گرفته شده بود؛ با شش یا هفت تا دوربین دور تا دور، که به سمت آسمون هم بودن برای اینکه بازتاب شیشهها هم گرفته بشه. آخرش همهش واقعی به نظر میرسه. حتا بازیگرها هم که موقع رانندگی به خیابون نگاه میکنن نور روی صورتشون میافته. برای همین اسکورسیزی میتونست پشت سر هم برداشت بگیره.
هیولای سه سر!
برای افکتهای کامپیوتری که جوونترشون میکرد، هر دوربین، دو تا دوربین شاهد هم کنارش داشت. پس در واقع برای هر زاویه، سه تا دوربین داشتیم. ما بهش میگفتیم هیولای سه سر. این موضوع میتونست برای بازیگرها عجیب و اذیتکننده باشه که اینهمه دوربین روی صورتشونه. سه تا دوربین هم پشت هر نفر بود که از بازیگر روبهرویی فیلم بگیره، با یه عالمه مانیتور و دستاندرکار. برای همین، خیلی برام مهم بود که با وجود این شرایط، معلوم نشه که این اتفاقات دارن میافتن. اسکورسیزی و بازیگرها نمیخواستن که روی صورتشون علامتگذاری شه. این یکی از دلایلی بود که دوربینهای شاهد فقط مادون قرمز فیلمبرداری میکردن و اون علامتها فقط تحت مادون قرمز مشخص میشدن.
گذر زمان با ترکیب تصاویر
یکی دیگه از بخشهای مهم طراحی شکل فیلم، استفاده از لات (ابزار اصلاح رنگ) بود. من میخواستم گذر زمان رو با ترکیب تصاویر مختلف بازسازی کنم. دلیلش این بود که اسکورسیزی بهم گفته بود که میخواد این فیلم حس یه فیلم خانگی رو داشته باشه. اما به جای دوربین سوپر ۸ یا ۱۶ میلیمتری، من پیشنهاد دادم از عکاسی استفاده کنیم. از علم رنگ خیلی استفاده شد.
لاتها طوری طراحی شدن که برای دههی پنجاه از فیلم کوداکروم استفاده کنیم، دههی شصت اکتاکروم باشه و برای دههی هفتاد و بعد از اون، از فیلتر بلیچ بایپس استفاده کردم. یه جورایی اگه فرانک شیرن رو در خونهی سالمندان در پیری ببینین، متوجه میشین که رنگها محو شدن. در حالی که در تصاویر اولیه که راسل بافلینو رو میبینه همهچی کاملن رنگی دیده میشه که همون کوداکرومه. پس یه ماجرای بصری هم هست.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران