با ما همراه باشید

یحیی نطنزی در استودیو آر‌ت‌تاکس به نقد فیلم مرز ، ساخته‌ی علی عباسی، می‌پردازد و می‌گوید.

مرز: اثری کنجکاوی برانگیز

فیلم جدید علی عباسی از این‌جهت برای ایرانی‌ها می‌تواند کنجکاوی‌برانگیز باشد که فیلم جدید یک ایرانی‌ شاغل در سینمای اروپا است. او چند سالی‌ست که در سینمای اروپا مشغول فیلم‌سازی‌ست و توانسته به موفقیت‌هایی دست یابد. فیلم Boarder (مرز) در دوره‌ی پیشین جشنواره‌ی کن موفق به کسب جایزه‌ی نوعی نگاه شد و بسیاری از منتقدان در نقد این فیلم و ویژگی‌هایش نوشتند و به ستایش آن پرداختند. کنجکاوی‌ها درمورد این فیلم، چه در ایران و چه در سایر کشورها بسیار بوده است.

الهام‌گیری از افسانه‌های ایرانی

علی عباسی چند سال پیش فیلم ترسناک Shelley (شلی) را به‌عنوان کار اولش ساخت که بسیار به مؤلفه‌های ژانر نزدیک بود و اثری غافل‌گیرکننده و هیجان‌انگیزی نبود اما به‌عنوان تجربه‌ی اول می‌توانست تجربه‌ی موفقی محسوب شود. مرز برای کارگردان فیلمی شخصی‌تر محسوب می‌شود. از مصاحبه‌ی آقای عباسی می‌توان این نکته را متوجه شد که برایش افسانه‌های کشورهای ایرانی و کشورهای اسکاندیناوی بسیار مهم بوده و تبدیل به منبع الهام او برای ساخت فیلم مرز شده.

کلیشه‌زدایی از ژانر فانتزی

او در فضایی فانتزی تعریف می‌کند، از تمام المان‌های فانتزی این افسانه‌ها بهره می‌برد تا بیننده را وارد یک دنیای به شدت عجیب و غریب کند. دنیایی که برخلاف فیلم قبلی او کاملن از کلیشه‌ها به‌دور است و او عامدانه به‌دنبال شکستن تمام کلیشه‌هایی‌ست که از فضای فانتزی در ذهن ما شکل گرفته و می‌خواهد آن‌ها را زیر پا بگذارد. فیلم‌ساز به‌طور مشخص به رئالیسم جادویی علاقه‌مند است و این نوع ادبیات را دنبال کرده. آثار نویسندگانی چون مارکز، خولیو کورتاسار. از طرفی به سینمای سورئالیستی علاقه دارد و به‌قدری شیفته‌ی سینمای بونوئل است که نام پسرش را لوئیس گذاشته و تأثیری که از این نوع سینما گرفته بسیار زیاد بوده.

هیولاهای دوست‌داشتنی

فیلم مشخصن برای آن‌که مخاطب را درگیر فیلم کند، از المان‌های بصری بهره می‌گیرد. استفاده از لوکیشن‌هایی چون جنگل، مکان‌های دورافتاده‌ی کم رفت‌وآمد و هم‌چنین فضای فانتزی و به‌شدت عجیب (با موجوداتی به‌ظاهر شبیه نئاندرتال‌ها) توجه مخاطب را جلب می‌کند. عباسی بسیار اصرار داشته که بیننده را غافل‌گیر کند. از این جهت که در شروع فیلم، با موجودی مواجه هستیم که ازنظر ظاهری به‌شدت زشت است و هیبت ترسناکی دارد.

اما او در تشخیص خشم، ترس و نفرت آدم‌ها توانایی دارد و به‌همین‌خاطر جایگاه خاصی در فرودگاه مشغول به کار است. این آدم اصلن نباید برایمان دوست‌داشتنی باشد و چه بسا باعث ترسیدن ما بشود ولی مسیری که بعد از یک-سوم ابتدایی فیلم طی می‌شود، جای کلیشه‌ای شخصیت‌ها در جهان فیلم تغییر می‌کند. افرادی که به‌ظاهر هیولا هستند، به آدم‌هایی دوست‌داشتنی و دلبند تبدیل می‌شوند. به‌خاطر همین نکات فیلم دوم آقای عباسی اثری قابل‌توجه است.

یک نویسنده و دو کارگردان

فیلم «مرز» در جلوه‌های بصری و ایده‌های داستان‌گویی با فیلم «آدم درست را راه بده»، ساخته‌ی توماس آلفردسون، شباهت دارد. چراکه داستان کوتاهی که «مرز» از آن اقتباس شده، از نویسنده‌ای‌ست که فیلم‌نامه‌ی «آدم درست را راه بده» را نوشته است و همین موجب شباهت جلوه‌های بصری و داستانی این دو اثر به یک‌دیگر شده است. فیلم آقای آلفردسون در ژانر ترسناک، داستان خون‌آشامی‌اش را تعریف می‌کند و آقای عباسی در حال تلاش برای کلیشه‌زدایی از ژانر فانتزی است که به‌همین دلیل یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سال گذشته در سینمای اروپا محسوب می‌شود.

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راهنمای فیلم

نقد فیلم طلا | فیلم‌نامه‌ی سهل و ممتنع، اجرای سهل و ممتنع

نقد فیلم طلا

اختصاصی از آرت‌تاکس: نقد فیلم طلا به نویسندگی و کارگردانی پرویز شهبازی در استودیو آرت‌تاکس با خسرو نقیبی

نقد فیلم طلا از نگاه خسرو نقیبی

سردبیر آرت تاکس درباره‌ی تازه‌ترین اثر پرویز شهبازی معتقد است؛ «طلا» بیانیه‌ای علیه سینمای اجتماعی‌نمای این سال‌هاست؛ فیلمی با فیلم‌نامه‌ی سهل و ممتنع و اجرای سهل و ممتنع.

معرفی فیلم طلا

پرویز شهبازی با «نفس عمیق» خود را به عنوان کارگردانی کاربلد معرفی کرد و از همان فیلم تا امروز دغدغه‌های متفاوتش درباره جوانان را به تصویر کشیده است. شهبازی چه در مقام کارگردان و چه در مقام فیلم‌نامه‌نویس به زندگی جوان‌هایی می‌پردازد که سرگشتگی و آشوب، دوراهی‌های نفسگیری برایشان ساخته است. «مالاریا» داستان جوان‌هایی است که تلاش می‌کنند به یک غریبه کمک کنند و «دربند» داستان زندگی دختران جوانی را به تصویر می‌کشد که در تلاشند تا خود را بشناسند.

در کنار تماشای نقد فیلم «طلا» ببینید:

نشست خبری فیلم طلا

شهبازی که امسال را پرکارتر از سال‌های پیش گذرانده، فیلمنامه‌نویس «سال دوم دانشکده من» است که بازهم داستان یک گروه از دختران دانشجوست که به سفری دانشجویی می‌روند. در «سونامی» به عنوان مشاور میلاد صدرعاملی حضور داشت و هفتمین فیلم خود با نام «طلا» را به جشنواره فیلم فجر فرستاده است.

خلاصه فیلم طلا

داستان آن درباره جوان‌هایی است که قصد راه‌اندازی یک رستوران را دارند اما پدر یکی از آنها می‌میرد و مقداری پول هم ناپدید می‌شود. هرچند تم فیلم تا اندازه‌ای آشناست اما اولین واکنش‌ها به فیلم «طلا» خبر از موفقیت فیلم برای جذب مخاطب می‌دهند.

بازیگران فیلم طلا

نگار جواهریان، هومن سیدی، طناز طباطبایی، هدی زین‌العابدین، احترام برومند و مهرداد صدیقیان بازیگران این فیلم هستند.

در کنار تماشای نقد فیلم «طلا» ببینید:

معرفی فیلم طلا

 

از مجموعه تحلیل‌گران عصر ارتباطات بیش‌تر ببینید:

آرت‌تاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید

کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان

تک‌تاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران

ادامه مطلب

راهنمای فیلم

پیشنهاد سریال: پس از زندگی | غم از نگاه یک کمدین

نقد سریال پس از زندگی

نقد سریال پس از زندگی ، با بازی، نویسندگی و کارگردانی ریکی جرویس، در استودیو آرت‌تاکس با علی مصلح‌حیدرزاده

علی مصلح‌حیدرزاده سریال «پس از زندگی» را اثری کم‌یاب در میان ساخته‌های چند سال اخیر تلویزیون می‌داند و در نقد سریال پس از زندگی می‌گوید.

در کنار نقد سریال پس از زندگی ببینید:

نقد فیلم‌ استن و اُلی | دوگانه‌ی عشق و نفرت

غم از نگاه یک کمدین

سریال After Life یا «پس از زندگی»، سریالی کمدی‌ست که شبکه‌ی نت‌فلیکس، تولید و پخش آن را برعهده دارد. ریکی جرویس، کمدین مشهور بریتانیایی و مجری چند دوره‌ی گلدن گلوب، بازیگر نقش اول، نویسنده و کارگردان سریال است. ژانر اصلی این سریال کمدی‌ست اما نکته‌ی قابل‌توجه آن است که به مفاهیم تلخ، سیاه و گزنده‌ای می‌پردازد که مهم‌ترین آن مرگ و فقدان است.

سریال روایت‌گر داستان یک روزنامه‌نگار در یک روزنامه‌ی محلیِ شهری کوچک در بریتانیاست، که همسرش را از دست داده و شعارش «می‌خواهم خودم را بکشم و نمی‌خواهم زنده باشم» است. او نتوانسته که با مسأله‌ی بیماری و مرگ هسرش کنار بیاید و این کش-‌مکش درونی تبدیل به مجموعه‌ای از کنش‌ها و واکنش‌ها با دیگران شده. من جمله همکارهایش در روزنامه و مردمی که در این شهر کوچک زندگی می‌کنند.

مانیفست خودکشی

این کاراکتر، بسیار شرور و دوست‌نداشتنی جلوه می‌کند، زیرا تک‌تک جملاتی که بیان می‌کند، در راستای آزار دادن دیگران است. مانیفست و عقیده‌ی او به این گونه است که هیچ‌چیزی برای من مهم نیست و هرگونه که دلم بخواهد با دیگران رفتار می‌کنم. ولی در این شش قسمت سریال که دیدن آن زمان زیادی از ما نمی‌گیرد، به تدریج با سمت دیگر تونی جانسون، با بازی ریکی جرویس، آشنا می‌شویم و متوجه می‌شویم که چه رنج عمیقی را با خود حمل می‌کند.

در کنار نقد سریال پس از زندگی ببینید:

نقد فیلم‌ دله‌دزدها | دزدهای مسئولیت‌پذیر

همدلی با کاراکتری بددهن

هنر اصلی جرویس، به عنوان نویسنده و کارگردان، این است: او توانسته پس از گذشت دو قسمت فضایی ایجاد کند که بیننده با این کاراکتری تلخ، بددهن و حاضر جواب که هیچ خط قرمزی برای آزردن دیگران ندارد، همدلی و همدردی کند. صحنه‌های طنز سیاهی که خلق می‌کند، به ظاهر پیش پا افتاده هستند اما از دل آن‌ها دیالوگ‎ها و لحظاتی بیرون می‌آید که بسیار قابل لمس است و هر کسی که در زندگی فقدانی را تجربه کرده باشد، با آن صحنه‌ها ارتباط برقرار می‌کند. از طرفی دیگر این صحنه‌ها بسیار دراماتیک و ماهرانه نوشته شده است.

ما یک سری سکانس‌های تکراری در قسمت‌های مختلف این سریال داریم که مدام وجود دارند: رفتن او پیش روان‌شناس که از خود او آشفته‌تر به نظر می‌رسد، دیالوگ او در تحریریه‌ی روزنامه، دیالوگ او با خانمی مُسن در قبرستان و موقعیت‌هایی از این دست. این‌ها مدام در سریال تکرار می‌شود، به گونه‌ای که پس از یک یا دو قسمت، انتظار تکرار آن صحنه‌ها را داریم که از دل هر کدام‌شان یک موقعیت و مفهوم جدید بیرون می‌آید.

در کنار نقد سریال پس از زندگی ببینید:

نقد فیلم‌ اگر خیابان بیل می‌توانست سخن بگوید | سفید بد، سیاه خوب!

روان‌درمانی در ۱۲۰ دقیقه

در پس همه‌ی این موقعیت‌ها می‌خواهد نشان دهد که چه‌طور می‌توان با مرگ یک عزیز کنار آمد و کل سریال تبدیل به یک جلسه‌ی روان‌درمانی می‌شود. در قسمت ششم و پایانی فصل اول به‌طور ناگهانی همه‌چیز رو به خوبی و خوشی می‌رود و به یک پایان شیرین ختم می‌شود. وقتی این شش قسمت را پشت سر هم نگاه می‌کنیم، گویی واقعن به جلسات واقعی روان‌درمانی رفتیم و شاهد روایت واقعی یک آدم از فقدان و حس از دست دادن یک عزیز بودیم و پس از اتمام سریال، به جز قسمت پایانی که به نوعی جمع‌بندی محسوب می‌شود، یک حس تزکیه‌ی خوبی به آدم دست می‌دهد.

سریال کم‌یاب در سال‌های اخیر

گویی بیننده یک برش واقعی از زندگی یک انسان، شامل رنج‌ها، تردیدها و مشکلات درونی و بیرونی آدمی که بد نیست ولی به خاطر آسیب درونی‌اش تصمیم گرفته که بد، تهاجمی و آزاردهنده نشان دهد. این موارد بین سریال‌های کمدی چند سال اخیر، بسیار کم‌یاب است و به همین دلیل، سریال «پس از زندگی» یکی از بهترین سریال‌های جدید در بین خروجی‌های شبکه‎ی نت‌فلیکس و همه‌ی شبکه‎های تلویزیونی انگلیسی زبان ساخته شده.

ادامه مطلب

راهنمای فیلم

نقد فیلم شبی که ماه کامل شد | فیلمی که در جزئیات شکل می‌گیرد

نقد فیلم شبی که ماه کامل شد

نقد فیلم شبی که ماه کامل شد از نگاه گل‌بو فیوضی

 

از شبی که ماه کامل شد بیش‌تر ببینید:

گفت‌وگوی خسرو نقیبی با نرگس آبیار، هوتن شکیبا و پدرام شریفی در استودیو مولن‌روژ | لینک تماشا

گفت‌وگو با فیلم‌بردار و تدوین‌گر «شبی که ماه کامل شد» | لینک تماشا

معرفی فیلم | لینک تماشا

نشست خبری فیلم در کاخ رسانه‌ | لینک تماشا

فوتوکال فیلم | لینک تماشا

 

 

دیگر ویدیوهای ما از سی‌وهفتمین جشنواره‌ی فیلم فجر را در صفحه‌ی اختصاصی این رویداد در آرت‌تاکس ببینید

ادامه مطلب

محبوب‌ترین‌ها