زیرنویس اختصاصی فارسی از آرتتاکس: تیموتی شالامه در گفتوگویی از شکلگیری کاراکترش در فیلم «زنان کوچک» ساختهی گرتا گرویک و نیز کاراکتر رابین در «بتمن» میگوید.
مارگارت گاردینر: سرشا به من گفت که تو از اون بهتر بودی. این که تو رقصندهی حرفهای بودی و اون فقط خودش رو تکون میداد. خب اول از همه این که من باورم نشد ولی دوست داری برقصی؟ چه زمانی میرقصی؟ آیا خودبهخود به میرقصی؟
تیموتی شالامه: نمیدونم. اون از چیزی که خودش میگه رقصندهی خیلی بهترییه. فکر میکنم این فیلم شاهد خوبی بر این قضیه است. ولی این خوشاقبالی رو داشتم که وقتی بچه بودم مادرم معلم رقص بود، خواهرم رقصندهی باله بود، مادربزرگم رقصندهی باله بود. برای همین من هیچ وقت کلاس رسمی رقص نرفتم ولی باهاش بزرگ شدم و رقصیدن رو دوست دارم.
در کنار تماشای مصاحبه با تیموتی شالامه دربارهی فیلم زنان کوچک ببینید:
مصاحبه با تیموتی شالامه و دیوید میشد | از «مرا با نامت صدا کن» تا نقش هنری پنجم
آیا خودبهخود میرقصی؟
آره قطعن ولی میخواستم بگم که چرا دلتنگ زمانیام که من آشنا نیستم باهاش ولی مردم بیرون بودن و میرقصیدن و حس نفرت از خود یا موبایلها و شبکههای اجتماعی نبودن و مردم وقایعنگاری از خودشون داشتن چون تجربههاشون بیپرواتر بود. مثلن خواهرم اخیرن رفت تولد یه بچهی سیزده ساله و برای من چند تا ویدیو فرستاد و فکر میکنم با این که اونها موبایل دارن ولی خیلی جوونن که چیز باشن. شاید زیادی از خودشون متنفر باشن و اونها موقع رقصیدن به حال خودشون رها شده بودن. فکر میکنم این حقیقت این فیلمه. این قضیه توی اون صحنهی لوری و جو و رقصیدن به طور کلی صدق میکنه ولی جوری که این شخصیتهای جوون خودشون رو به عنوان چند جوون به پیش میبرن توش هیچ حقهای نیست یا، امیدوارم که بینندهها خودشون قضاوت کنن، ولی فریب خیلی کمی توش هست.
همیشه برام سوال بود که یه دیالوگ توی فیلم هست که میگه:« دخترهای من همیشه میل به شیطنت دارن.» و تو هم میگی که تو هم همین طوری. و فکر کردم شاید فقط به خاطر همون قضیهی موبایله که زندگی تو بیشتر در معرض عمومه چون تو خیلی معروفی. فرصت شیطنت کردن رو پیدا میکنی؟ یا باید خودت رو در طول زمان تغییر بدی؟
نه.
نه تو شیطنت نمیکنی یا یا نه باید خودت رو تغییر بدی؟ سوال بعدی. یکی از چیزهایی که دربارهی شخصیتت خیلی دوست داشتم نحوهی فروبردن خودش توی دوست داشتن دخترها بود. و تو این کار رو با سرت کردی. آیا این رفتار تو در مواجهه با زندگییه؟ آیا تو خودت رو در چیزهایی که دوست داری غرق میکنی؟
سوال خوبییه. فکر کنم این کار رو میکنم و تواناییش رو دارم. ولی فکر نمیکنم یه قاعدهی کلی باشه.
چیز دیگهای که تو گفتی این بود که جان پاتریک شنلی گفته:«ما به دنبال یه شخصیت میگردیم.» و تو در زمانی بحرانی به شهرت رسیدی. زمانی که تو به عنوان یه انسان در حال رشد بودی.
این سوال خوبییه آره.
آیا تو خودت رو در حال تقلا یا در حال امتحان شخصیتی متفاوت میبینی؟
این سوال دو تا جواب داره. چون نمیدونم مغز مردها این جوریه یا کلن مغز تا ۲۵ سالگی رشد میکنه. خب؟ شاید همون مغز مردها باشه فقط. نمیدونم. برای همین در این صورت با این معیار بخوایم ببینیم من هنوز ۲۵ سالم نشده پس میدونی؟ فکر میکنم پیچ خوردن پاشنهی پات توی خیابون هم به همون اندازه به رشدت آسیب میزنه. ولی اگه درک کنی هر چیزی میتونه سر راه رشدت قرار بگیره. ولی از طرف دیگه همیشه فکر میکنم که من توی نیویورک و با بازیگری توی صنعت نمایش بزرگ شدم. من تو دبیرستان هنرهای نمایشی درست خوندم و وقتی بیست سالم شده بود توی چنین مصاحبههایی شرکت میکردم. میدونی؟ و این به این معنی نیست که دیگه مثل ۳۰ سالهها شدم اما خب دیگه ۱۲ سالم هم نیست.
میخوام سریع دربارهی صحنهی مبارزهی تو با رابرت پتینسون ازت بپرسم. بتمن در مقابلت در موضع ضعف بود.
آره.
این یکی از دلانگیزترین صحنههای مبارزهای بود که دیدم. فقط به خاطر واقعیت محضش و اون خیلی توش بامزه شده.
آره همین طوره.
در کنار تماشای مصاحبه با تیموتی شالامه دربارهی فیلم زنان کوچک ببینید:
مصاحبه با تیموتی شالامه درباره نقش رابین در فیلم بتمن
و تو همین طور. ازت میخوام بگی چطوری شما دو نفر روی این صحنه همکاری کردین و این که آیا به همون اندازه که برای مخاطبان بامزه بود برای شما هم بود یا نه.
نمیدونم که چقدر بامزه بود چون که ما آخر فیلمبرداری نبرد آژینکورت بودیم. برای همین فکر میکنم همه تا آخرین حد انرژیشون رو مصرف کرده بودن و خسته بودن. و با این حال کارکرد اون صحنهی توی فیلم، نحوهی اجرا شدنش و احساسم نسبت بهش این بود که دوستش دارم و چون ما نبردی داشتیم که عظیم و بزرگ و میدونین؟ لایتسیبری و اینها بود و کارگردان اون رو نمیخواست و خوشحالم که اون رو نخواست چون انتظار میره که البته که الان باید اتفاق بیفته پس، مجبورم برای اونهایی که ندیدنش خرابش کنم، ولی وقتی اون پیچش درست اتفاق میافته فکر میکنم در واقع… ما همیشه دوست داریم با فیلمها شگفتزده بشیم برای همین فکر میکنم اون در واقع رضایتبخشه.
لباس فرشمانندت روی فرش قرمز منحصر به فرد و فوقالعاده است.
ممنونم.
بیا راجع به این صحبت کنیم که اون برات چه معنیای داره.
آره. من راستش فقط داشتم باهاش خوش میگذروندم و فقط بامزه بود و از داشتن فرصت این که میدونی؟ پوشیدن اون لباسها لذت میبرم.
متفاوت هم هست. سبک متفاوتییه.
آره خب. فقط دارم باهاش بازی میکنم.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران