اختصاصی از بخش سینمای ایران آرتتاکس: به مناسبت تولد مهناز افشار متنی از مهدی کرمپور دربارهی این بازیگر را که در مجلهی بلیت چاپ شده بود، بازنشر میکنیم.
کرونای تعصب | واکنش کیانوش عیاری به قتل رومینا اشرفی
مهناز افشار یک بازیگر غریزی است. پلهپله از دل سینمای تجاری خودش را بیرون کشید و حالا بعد از گذشت دو دهه از شروع فعالیتش به بازیگرى تبدیل شده که خوب میداند چهگونه میان دو سینمای تجاری و هنری در رفتوآمد باشد. این دانایی مرهون سختکوشی و تجربهى سالیان است. از میان پیشنهادهایی که به او میشود همیشه سعى کرده بهترین را انتخاب کند. چون سینما را دوست دارد و مهمتر اینکه فهمیده مهم ماندن است، نه درخششهاى آنى. نه آنکه برای مدتی ستارهی این سینما باشد و بعد از چندسال تنها اسمى شود و عکسى به یادگار. حالا نتیجهى آن دقتها و ممارستها او را از یک ستارهی تجاری، به یک بازیگر و هنرمند بدل کرده.
قلب مهناز افشار براى کارش مىزند. با همهى توان و وقت و انرژی برای نقش دل مىسوزاند. به گمانم هر کارگردانى که تجربهى کوچکى با او کرده باشد مىداند که بسیار بازیگر همراهی است و خودش را مثل موم در دستان کارگردان قرار میدهد تا نزدیکترین تصویر به سناریو را ارائه دهد. در دو فیلمی که با او کار کردهام، هیچوقت برخورد بدی از او سر صحنه ندیدهام؛ یا ندیدم در کاری که به او ارتباط ندارد دخالت کند. ندیدم نظر نامربوطی نسبت به نقش بدهد. همیشه سعی میکند همان نقشی را که به او سپرده شده، به خوبی ایفا کند.
در کنار مطالعهی این متن بخوانید:
مهناز افشار در نشست خبری آشفتهگی: جیرانی کارگردان مورد علاقهی من است
سال ۱۳۸۴ که برای بازی در فیلم «چه کسی امیر را کشت؟» از مهناز افشار دعوت کردم، یک ستارهی پرفروش و فروغ سینماى تجارى بود. اما ظرفیتی در او وجود داشت که پس از دورخوانی و صحبتهای اولیه متوجه شدم بهترین گزینه برای ایفای نقش مرجان است. در «چه کسی…» بازی درخشانی داشت اما آن موقع کسی این تغییر را جدی نگرفت. همان روزها آتیلا پسیانی به من گفت که بهترین بازی فیلم از آنِ مهناز افشار است. شاید هنوز این ظرفیت در بین خیلى ها وجود نداشت که این تغییر مسیر را تشخیص بدهند. نمونهی واضحش در جشن خانهی سینما بود که از بازیگران «چه کسی…» آتیلا پسیانی، خسرو شکیبایی و الناز شاکردوست نامزد دریافت جوایز بازیگری شدند اما افشار نامزد نشد. آن روزها هنوز کسى او را یک بازیگر جدى تلقى نمىکرد. بعد از آن فیلم بود که او مسیر عوض کرد و شروع به تغییر فضای کاریاش. چندین و چند تلاش برای حضور در سینمای متفاوتتر انجام داد و بعد راهش را جدا کرد تا از ستارهبودن به بازیگربودن برسد. و البته که مىتوانست و شد.
اولین قرارداد ما سر فیلم «پل چوبی» با مهناز افشار بود. با محبت آمد، دربارهی فضای موردنظر و فیلمنامه صحبت کردیم و بعد از اینکه قرارداد را بست، فیلمنامهی کامل را برد. بعد از خواندن فکر میکرد که او را برای نقش دیگر فیلم که بعدتر هدیه تهرانی بازیاش کرد مدنظر دارم اما گفتم که در نقش شیرین مىدرخشى… و پذیرفت. مطمئن بودم که از پس این نقش بهتر برمیآید. فکر میکنم «پل چوبی» اولین فیلمی بود که برای بازی در آن کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنوارهی فجر شد. اینجا بود که تلاش خودش به ثمر نشست و همه را به این باور رساند که او حالا یک بازیگر تمامقد است. بهتر از خیلى از همنسلانش.
«پل چوبی» خاطرهی همکاری بسیار خوبی برای ما ساخت. مردم همچنان لحظات فیلم را دوست دارند و دیالوگهای فیلم را بر کردهاند. از خودش شنیدم که یکی از پربازخوردترین بازیهاش بوده. حالا مردم دوستش دارند و او را به یاد سپردهاند. کارشناسان او را قبول کردهاند. حالا او تلاش فردىاش را به باور جمعى رسانده.
مهناز افشار یک همکار فوقالعاده و یک دوست خوب است؛ و حضورش، فرصتىست براى هر فیلمسازى، تا به نقشهاى دشوارش جان دهد.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران