زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: به بهانهی اکران فیلم دیروز، دنی بویل در گفتوگویی تصویری با مجلهی «مردم» به مرور آثار خاطرهانگیز کارنامهاش میپردازد
به این برنامه خوش اومدین: جایی که افراد مستعد به کارنامهی گذشته و نقشهای کوچک و بزرگشون نگاه میکنن. من اینجا با دنی بویل هستم دنی، چه خبر؟ آمادهای؟
دنی بویل : آره، کاملن
کارآگاه مورس
دنی بویل : خدای من، اینو آوردین! قضیه جدی شد
پس چی که جدییه
دنی بویل : این کارآگاه مورسه. و ایشون بزرگترین ستارهی بریتانیای اون زمان ، جان فورده که به شدت پرطرفدار بود. این اولین باری بود که داشتم با یه جمعیت درست و حسابی کار میکردم. درسته سریال تلویزیونی بود ولی مقیاس بزرگی داشت. اینها پرطرفدارترین سریالهای تلویزیون بریتانیا بودن و فورد هم ستارهی بزرگی بود؛ آدم غرغرویی بود که هیچوقت نمیخندید
واقعن؟
دنی بویل : من رو تحت تعلیمش قرار داد تجربهی زیادی موقع کار با یه ستارهی فیلم بزرگ پیدا کردم. عملن تو بریتانیا در حد یه ستارهی فیلم شهرت داشت. در کنار این کار با گروه پشتصحنهی بزرگ و اون گروه نصف سال رو روی فیلمهایی مثل مهاجمان صندوق گمشده با استیون اسپیلبرگ کار میکردن و نصف بقیهش رو هم روی این سریال. یه بار به یکی از شمارههای استیون اسپیلبرگ زنگ زدم چون گفتن کسی پشت خط نیستش روی انسرینگ میره و کسی جواب نمیده
و جواب داد؟
دنی بویل : نه، جواب نداد متأسفانه ولی داستان خوبی میشد
خب بریم سراغ بعدی
در کنار مرور کارنامهی دنی بویل ببینید: معرفی فیلم دیروز
میلیونر زاغهنشین
دنی بویل : اسپایدرمن اومد! نمونهی بارزی از یه داستان غیرقابلانتظاره. کار روش و اون یک سالی که در بمبئی سپری کردیم فوقالعاده بود.
فیلمبرداری تو بمبئی چه شکلی بود؟ چون شهر پر انرژی و هرج و مرجه. چهطور وارد این فضا شدین و این رو ساختین؟
دنی بویل : واقعن تعداد زیادی رو از اعضای تولید فیلم نبردیم. از نیروی کار محلی استفاده کردیم چون صنعت فیلم در بمبئی به لطف بالیوود خیلی پویاست. بنابراین دانش زیادی در مورد فیلمسازی وجود داشت. متوجه شدم این شکلی بهتره تا آدم از انگلیس و آمریکا بیاریم. در نتیجه با حداقل تعداد رفتیم. فکر کنم جمعن هشت نفر بودیم و باقی اعضا به عنوان محلی میتونن شهر رو بهمون معرفی کنن
تصور میکردی موقع ساخت اون همه اسکار میبره، از دید تجاری و هنری اون قدر موفق میشه و همچین موفقیتی کسب کنه؟
دنی بویل : جالبه موقع فیلم ساختن بعضیهاشون موفق میشن و بعضیهاشون نه. بعضیهاشون پول هم بدی نمیبینن. بعضیهای دیگه مثل زاغهنشین، نمیتونستی جلوشون رو بگیری. نمیتونستی بگی نه، فیلم رو نبینین. نمیدونم چه تفاوتی هست. خودت هم درکش نمیکنی چون حداکثر توانت رو میذاری، یا حداقل فکر میکنی گذاشتی و چیزییه که ناگهانی توجه مردم رو جلب میکنه
در کنار مرور کارنامهی دنی بویل ببینید: نقد فیلم دیروز از نگاه منتقد ورایتی
۱۲۷ ساعت
این تیکه (بریدن دست) رو دارین نشون میدین. خیلی از خشونت خونین خوشم نمیآد
دنی بویل : پس دیدن این صحنه باید شجاعانه باشه
مردم تو اکران اولیه فیلم غش کردن
دنی بویل : آره، به خصوص این سکانس که عصبش رو میبره. چون موقع بریدن عصبش، تو کتاب غیرقابلباورترین لحظه توصیف میکنه و وقتی برگشت، تمام زورش رو زد که غش نکنه چون میدونه اگر غش کنه، از خونریزی میمیره. اما دلیل واقعی این که الآن شوکه شدین اجرای جیمز فرانکوئه. اجرای فرانکو عالییه و به نظرم خیلی دست کم گرفته شده. سزاوارانه تونست برای اسکار بهترین بازیگر مرد نامزد بشه
فیلم براساس داستان واقعی آرون رولستونه
دنی بویل : بله
و در این حین ویدیو ضبط میکرد؟
که به شکل واضحی زجرآورترین تجربهی زندگیشه
و گذاشت اون ویدیوها رو ببینین؟
دنی بویل : آره، گذاشت. فکر کرد بهمون کمک میکنه و واقعن کمک کرد. سکانس فوقالعادهای هست که که با پدر و مادرش صحبت میکنه. یادمه بعد از دیدن اون ویدیو شوکه شدم. چهقدر مستقیم و با احساس با خانوادهش صحبت میکرد و تلاش میکرد تا جای ممکن بهشون نزدیک باشه. چون فکر کنم تو اون لحظه فکر میکرد نجات پیدا نمیکنه. داشت میرفت جایی و به کسی نمیگفت و فکر کرد به کس دیگهای نیاز نداره. وقتی تو همچین جایی تنها گیر افتاده باشی و یادمون باشه شش روز هم اونجا بود، متوجه میشی چهقدر به اون آدمها نیاز داری. وقتی تلاش میکنه از دوربین بهشون نزدیک بشه، میخواد وصیتی باشه تا از شدت غم ناشی از مرگش کاسته بشه که فکر میکرد این اتفاق رخ میده.
در کنار مرور کارنامهی دنی بویل ببینید: اد شیرن و لیلی جیمز از بازی در فیلم دیروز میگویند
مراسم افتتاحیهی المپیک ۲۰۱۲ لندن
دنی بویل : این بزرگترین برنامهاییه که تا به حال اجرا کردم
تخمین زده شده که نهصد میلیون نفر این مراسم رو زنده تماشا کردن
دنی بویل : آره، کلی تمرین کردیم. چیز فوقالعادهای که با این برنامهها تمرکزییه که داوطلبها میذارن. کلی داوطلب از تمام نقاط جهان و البته کشور بهت مراجعه میکنن.
سکانسی هست با حضور پرستاران که وقتی کارشون تموم شد، همهشون با مترو رفتن خونهشون و با لباس هم میرن خونه! بنابراین یه عده خانم با لباسهای قرن نوزدهمی هستن حتا قبل از این که مراسم تموم بشه. تو روزنامههایی مثل نیویورک تایمز از برنامهمون عکس گذاشته بودن که همه تو راه برگشت به خونهشون بودن. قشنگه. مرسی از این که نمایشش دادین.
ملکه هم تو مراسم بود
دنی بویل : آره، ایشون هم همراهی کردن. همه بودن، کسی رو جا ننداختیم. نمیخواستیم ملکه از برنامه جا بمونه
دیروز
دنی بویل : همیش پتل فوقالعاده که هنوز شناخته نشده
این بچه یه ستارهست
دنی بویل : آره، بازیگرهایی که برای تست اومدن باید آهنگی از بیتلها رو میخوندن و همه این کار رو انجام دادن. بعضیهاشون بسیار بااستعداد بودن ولی همهشون احساس کارائوکه دارن. همیش اومد و آهنگ دیروز رو اجرا کرد. خیلی زیبا بود و شگفتزده شدم خیلی شبیه اجراش تو فیلم بود و احساس کردم خود بیتلها اجرا کرده باشن. اون هم آهنگی که پاول مککارتنی اجرا کرده باشه اما بعد آهنگ بازگشت به شوروی رو خوند و من هم شروع کردم به رقصیدن! کارگردانها معمولن از این کارها نمیکنن و تو تست بازیگری از این دست کارها یه مقدار نامناسبه. شروع کردم به رقصیدن و دونستم که انتخابم پتله
فیلم دقیقن سر موقع ساخته شده. میدونم هدف این نبوده ولی خیلی خوبه که همچین چیز زیبایی قراره در این زمان اکران بشه
دنی بویل : خب شماها رو نمیدونم اما تو انگلیس یه مسألهی دردسرساز داریم به اسم کابوس برکسیت
آره، در موردش شنیدیم
دنی بویل : و احتمالن به اندازهی کافی در موردش شنیدین
میتونیم در مورد اد شیرن صحبت کنیم؟
دنی بویل : آره
انگلیسیها دوست دارن بگن شور یه چیزی رو درآوردن!
دنی بویل : آره، خیلی راحت شور هر چیزی رو درمیآره! اول کار قرار بود این نقش به کریس مارتین از گروه کلدپلی برسه ازش پرسیدیم و گفت دیگه نمیتونم لسآنجلس رو ترک کنم چون تازه تور دو سالهم تموم شده و به بچههام قول دادم که خونه بمونم. بعدش رفتیم سراغ اد شیرن. البته بهش دروغ گفتیم. گفتیم اد، تو اولین انتخابمون بودی. دوست داری این نقش رو داشته باشی؟ گفت اصلن این طور نیست شماها اول از کریس مارتین خواستین بعدش هم رفتین سراغ هری استایلز! که همچین چیزی واقعیت نداره. دائمن سر این موضوع به ما متلک میانداخت و هیچوقت نذاشت یادمون بره کریس مارتین انتخاب اولمون بوده