بازیگران روبهروی هم – ۴ | مندی مور: باید گذشتهت را بغل کنی!
در فصل جدید actors on actors ستارههای سینما از تجربهی حضورشان در سریالهای مهم سال میگویند. در چهارمین قسمت این مجموعه مندی مور و دارن کریس با یکدیگر گفتوگو میکنند
دارن کریس: بیمقدمه شروع میکنم، چون اول باید بگم که من عاشق این برنامهام و همه رو میبینم.
مندی مور: منم همینطور!
واسهی همین اینکه اینجا کنار تو باشم برام خیلی لذتبخشه و خیلی هیجانزدهام. من تازه دیدن سریالت رو تموم کردم برای همین کلی سؤال دارم. چند وقته دارم سریال این ما هستیم رو میبینم و اوقاتم رو با خانوادهی تلویزیونی زیبای شما میگذرونم.
خیلی ممنونم! من هم از تو کلی سؤال دارم!
انگار بیحس شدم، چون همین امروز صبح هم سه چهار تا اپیزود دیدم. واسه همین دارم سعی میکنم از اون خلاء احساسی بیرون بیام. خیلی خوبه که اینجوری نیست که یکی بمیره و همهچی تموم شه! نه، میتونیم بقیه رو هم ببینیم. البته روح زندگی رو میبینیم و اینکه چه اتفاقات خوبی میتونه بیافته.
آره، توی این سریال هیچوقت واقعن نمیمیری!
دارم متوجه همین میشم! خوبه، خیال آدم راحت میشه. قبل از اینکه بریم سراغ کارهای جدیدمون، میخوام با این شروع کنم که آهنگ موردعلاقهی من از مندی مور از آلبوم خیلی واقعی مربوط به سال 1999 هست که اولین آلبومت بود.
خودم که دلم میخواد پول هرکسی که اون آلبوم رو خریده بهش پس بدم! کنجکاوم بدونم چی میخوای دربارهش بگی.
دلم میخواد اولین نفری باشم که در این مورد باهات اینجا صحبت میکنه. مطمئنم چیزهای خجالتآوری هم دربارهش برات وجود داره، ولی اون آهنگها افرادی مثل من رو حسابی خوشحال کردن. نباید ازشون خجالت بکشی. فرهنگ الان ما هم از نوستالژی استقبال میکنه و در حال حاضر هم داری میترکونی. اینجوری نیست که این تمام کارت باشه و الان گوشهگیر شده باشی! دیگه کارت معرکهس، اون دوره ازت گذشته و میتونی بپذیریش.
من دوستش دارم و میخوام بگم آهنگ موردعلاقهی من از آلبوم خیلی واقعی، پونزده ثانیه بیشتر نیست. یه وقفهی تلفنی کوتاهه که صدای مندی مور پونزده یا شونزده ساله میآد که میگه: سلام بچهها، مندی هستم. میدونین بعد از بوق چیکار کنین! و بعد یه آدم مرموز پیغام میذاره. من به عنوان کسی که عاشق داستانه، دلم میخواست بیشتر در مورد اون یارو بانی بفهمم! ولی صدای بوق میآد: هی مندی، بانی هستم. شنیدم چه اتفاقی افتاده. بهم زنگ بزن. قطع میشه و بعدش آهنگ من رو به خونه ببر شروع میشه.
دارن، فکر میکنم پونزده سال میشه که به این فکر نکرده بودم!
من پونزده ساله که دارم بهش فکر میکنم! منتظر بودم یه روزی این رو بهت بگم. بذار بهت بگم چرا دوستش دارم. چون من خیلی هم از تو جوونتر نیستم. ولی مندی مور یه ستارهی پاپ بود که در امتیوی میدیدمش و به عنوان کسی که واقعن موسیقی رو دنبال میکرد همیشه به روز بودم، پس البته که از مندی مور خوشم میاومد. اینکه صداش رو بشنوم که داره مثل یه آدم واقعی حرف میزنه برام خیلی جذاب و جالب بود. میگفتم: وای! اون یه آدم واقعییه که روی تلفنش پیغامگیر داره، یه دوست به اسم بانی هم داره که میخواد باهاش تماس بگیره! باعث میشد حس در دسترس بودن پیدا کنی. خیلی دوست داشتم که اون هم در آلبوم بود. با خودم میگفتم: وای، اون یه بچهس… من هم یه بچهام… چه باحال! نمیدونم کجای این جملهم تعریف کردن محسوب میشد، ولی این رو خیلی واضح یادم بود.
همین که اون آهنگ و آلبوم رو یادته ممنونم، ممنون بابت این سفر کوتاه به گذشته.
یادمه که روی مینیدیسک بهش گوش میدادم. موقع مسافرتها روی صندلی عقب بهش گوش میدادم و دوباره از اول پخش میکردم. میگفتم فقط پونزده ثانیهس؟ بعدش چی؟ چی میشه؟
منظورش چی بود؟ هیچوقت نمیفهمیم. یه راز بزرگه!
هرچهقدر هم که بهش بخندی یا خجالت بکشی، به نظر من باحاله.
فکر میکنم جفتمون در یک دقیقهی گذشته همینکار رو کردیم. یه موقع در حرفهت به جایی میرسی که باید با علاقه به گذشتهت نگاه کنی، بزنی روی شونهی خودِ اون موقعت و بگی: میدونی چییه؟ تو داشتی تمام تلاشت رو میکردی و بابتش جشن بگیری.
خیلی چیزها هستن که دیگه متعلق به تو نیستن. من این موضوع رو قبول کردم هر چیزی که ساخته باشی، یه آهنگ، کاراکتر، برنامه یا نقاشی هرچیزی، فرق نداره، وقتی با مردم جهان به اشتراکش میذاری دیگه متعلق به تو نیست. جان لنون خیلی در مورد این حرف میزد. مردم بهش میگفتن: جان وقتی گفتی فلان، منظورت فلان بود؟ و به زندگی خودش ربطش میدادن.
اون میگفت: نمیخوام براتون خرابش کنم، ولی وقتی دبیرستانی بودم اون رو نوشتم. با ذهنیت اونها فرق میکنه. ولی تجربهی اون آدم در دنیای متفاوتی نسبت به جانه. نمیخوام بگم نسبت به کارهای قبلیم بیتفاوتم، ولی یه نسخهی قدیمی و متفاوت از خودمه. فکر نمیکنم دقیقن مثل ستارهی پاپ بودن باشه، اما از اونجایی که در سریال گلی بودم یه شباهتهایی حس میکنم. با خودت میگی اگه این برات مهم بوده، اگه برات مفهوم مثبتی داشته دیگه تقریبن ربطی به من نداره. فکر میکنم این به کارهای اول دوران نوجوونیت مربوط میشد.
ممنونم، تحسینت رو از اعماق قلبم قبول میکنم. مشخصه که الان اینجاییم تا دربارهی کارهایی صحبت کنیم که بهشون افتخار میکنیم. کارهایی که الان مشغولشون هستیم. چهطور شد که درگیر سریال ترور جیانی ورساچه شدی؟ اسمش طولانییه! چهطوری شروعش کردی؟ از کجا در موردش خبردار شدی؟ از همون اول میدونستی که میخوای برای نقش اندرو مصاحبه کنی؟
خب، اگه بخوام خلاصه بگم، من سر سریال گلی با رایان مورفی کار کرده بودم. البته هیچوقت مستقیم نبود. رابطهمون بازیگر، کارگردانی بود و یهجورایی رئیسم بود. من فصل دوم اضافه شدم، واسه همین این حس نبود که داریم با هم یه چیزی رو شروع میکنیم. به خاطر همین همیشه غبطه میخوردم و حس میکردم از بقیه جدا افتادم. خلاصه اون داشت قسمت اول یه سریال رو در نیواورلانز فیلمبرداری میکرد و من برای دیدن دوستدخترم اونجا بودم. داشتن ملکههای جیغ رو فیلمبرداری میکردن. یادمه که رفتم سر صحنهشون و تونستم پونزده دقیقه با رایان وقت بگذرونم. کم پیش میآد اینهمه وقت گیرت بیاد!
براش برنامهریزی کرده بودی؟
نه فقط رفته بودم یه گپ بزنیم. دستیارش گفت که میخواد ناهار بخوره. فکر کردم موقعیت عالییه تا از هر دری با رایان حرف بزنم! سریال گلی در حال تموم شدن بود. نمیخواستم به نظر بیاد دنبال چیزیام. گفتم: هی! شنیدم داری با لیدی گاگا داستان ترسناک آمریکایی میسازی! اگه یه آدم باهوش لازم داشتی بهم بگو!
خودت رو انداختی وسط!
آره، با پشتکار! بدون خجالت. گفت: نه، ولی دارم روی یکی دیگه کار میکنم. قبل از این بود که سری او.جی. شروع بشه. اونجا داشتم دربارهی داستان ترسناک آمریکایی چیزهای احمقانه میگفتم و اون گفت نه دارم داستان جنایی آمریکایی رو میسازم که در مرحلهی پیشتولید بود. داستان او.جی. اون موقع در پیشتولید بود و هنوز معروف نشده بود که البته آخرش شد. گفت پروژهی بزرگییه که خیلیها ازش خبر دارن، ولی میخوام به یه مجموعه تبدیلش کنم و میخوام داستان اندرو کونانان و جانی ورساچه رو بررسی کنم. من گفتم اصلن نمیدونم اندرو کونانان کییه ولی بعدش دنبالش گشتم و فهمیدم کی رو میگه.
ته ذهنم مونده بود که یادم افتاد، چون ده ساله بودم که اون اتفاق افتاد. یادم بود نیمهفیلیپینی بود و چون خودم هم اینطوری بودم برام اتفاق جالبی در تاریخ به نظر میاومد. به خاطر پیشینهی قومیتی مشترکمون یادم مونده بود. حدودن همسنش بودم، سال 2015 بهم نشونش داد و گفتم که متوجه شباهتمون میشم که یهکم ترسناکه. گفت که میخوام فصل اول بیشتر دربارهی آسیبهای دادگاه باشه و فصل بعدی داستان تعقیبوگریز کاراکتر باشه. میدونی، خیلی خوب بود، نه بهخاطر این که فقط در مورد تو باشه، به خاطر این که چالشبرانگیز بوده و همینطور اینکه کلی زمان برای درگیر نقش شدن داشته باشی که فکر میکنم همیشه این امکان در اختیار آدم نباشه.
خلاصه خیلی برام جالب بود خیلی براش هیجان داشتم، ولی میخواستم خودم رو آروم کنم چون نمیخواستم به خودم امید الکی بدم که اتفاق میافته. یکی دو سال گذشت. داشتم یه نمایش در نیویورک اجرا میکردم که ناگهان باهام تماس گرفت آماده بودم برم روی صحنه و کلی گریم و آرایش داشتم. یه کلاهگیس گنده هم روی سرم بود. یادمه که گریمورم گفت: رایان مورفی داره زنگ میزنه! معمولن پیش نمیاومد. یادمه که حواسم بود جای آرایشم روی تلفن نمونه! گفتم: سلام، چه خبره؟ باید برم سر صحنه. بهم گفت: هنوز هم دلت میخواد نقش اندرو کونانان رو بازی کنی؟ گفتم: وای خدای من… آره… البته که هستم! صد درصد! دوباره یک سال و نیم، دو سال گذشت و خبری نشد. در ورایتی یا ونیتی فیر دنبال خبر فصل جدید میگشتم و فکر میکردم حتمن بیخیالش شدن. یه مدت همینجوری بود.
در مورد اندرو کونانان تحقیق میکردم که خیلی سیاه بود. فکر میکردم نمیخوام ذهنم درگیرش بشه، نمیخوام این ایدهها و تصاویر در ذهنم باشن. اگه لازم نیست نمیخوام هیچی بدونم! یهجورایی بیخیالش شدم، چون نمیخواستم منتظر یه فرصت بمونم. داشتم فرصتهای دیگه برای خودم ایجاد میکردم. یه برنامه بود که من به همراه دوستانم فروختیم و خیلی هیجانانگیز بود. برام یه نمونه از این بود که باید فرصت ایجاد کنم چون نمیتونم منتظر بقیه بمونم. داخل آسانسور بودیم و داشتیم از مذاکره برمیگشتیم، هیجانزده بودیم که برنامه رو فروخته بودیم.
تازه خوندم که میخواد برنامهی کونانان و ورساچه رو شروع کنه. بلافاصله به رایان پیام دادم و علامت سؤال و تعجب گذاشتم: قراره انجامش بدیم؟ جواب داد: چییه؟ برنامهت رو فروختی؟ حواسش به همهجا هست! میدونست دارم چیکار میکنم. در عرض یه هفته اون یکی کار رو کنار گذاشتم و در سریال بازی کردم. پروسهش طولانی بود. مدت طولانی شد که به این فکر کنم چه فرصت خوبییه. مخصوصن هرچی بیشتر در موردش میفهمیدم، میگفتم معرکهس! چه داستان عجیبی! مثل تراژدیهای شکسپیر میمونه!
خیلی خوبه که توسط کسی دیده شدی که در یه زمینه کارت رو دیده بود. یه سازندهی پرکار مثل رایان مورفی تو رو از گلی میشناخت و میدونست که چه تواناییهایی داری. کاراکتر اندرو کونانان زمین تا آسمون با کاراکترت در گلی فرق داشت!
فکر میکنم چیزی که اون دید… دوست دارم فکر کنم که در وجود من یه بازیگر دید. البته نمیدونم که بالاخره خوب از پسش براومدم یا نه!
عالی بودی آقا! باعث شدی کابوس ببینم! من هیچوقت خوابهام رو یادم نمیمونه.
پس خوبه. شرمنده، ولی ممنون هم هستم!
شاید دوست داشته باشید
بازیگران روبهروی هم ۲: چیس کرافورد و پن بجلی | Actors on Actors Pt. 2: Chace Crawford and Penn Badgley
نگاهی به پشت صحنهی فیلم Midway
تریلر فیلم Midway / میدوی | نیک جوناس در جنگ جهانی
مصاحبه با مندی مور دربارهی سریال این ما هستیم
بازیگران روبهروی هم – ۶ | مندی مور و دارن کریس از واکنشهای مخاطبان در شبکههای اجتماعی میگویند
بازیگران روبهروی هم – ۵ | دارن کریس: کار کردن با افرادی که ذوق بصری دارند، جذاب است.
تلویزیون
دعوت به سالن شعبده | یادداشت محمدعلی افتخاری دربارهی سریال قورباغه

در ساخت روایی قصههای پندآموز مثل «بوستان و گلستان سعدی» برای صورت بخشیدن به توالی رویدادها، فرمول بسیار سادهای دیده میشود که بیشتر وابسته به انتقال یک پیام اخلاقی و غافلگیر کننده است. شکل گیری حقیقت در اینگونه روایتها ممکن است تا مرز یک اعجاز غیر قابل باور پیش برود. در واقع گسترش آنچه حقیقت خوانده میشود در اینجا رابطه عمیقی با پند و اندرزهای اخلاقی دارد. حقیقتی که کارگردان سریال «قورباغه» در نظر دارد نیز تا حدودی هم پای همین ساختمان فکری حرکت میکند. اگر دست یابی شخصیتهای سریال قورباغه به قدرت، وابسته به همان حقیقتی باشد که عروسک گردان این شخیصتها تصور میکند، پس ساختن این موقعیت نمایشی با در نظر گرفتن حکم دستوریِ ابتدای فیلم، مبتنی به نگرشی است که تماشاگر را در مقام پیام گیرندهای ناآگاه قرار میدهد (تماشاگر هیجان زده، ستم دیده مطیع و فرمان بر، هنجارشکن تحت آزمایشِ کنشگر فرهنگی و هر شهروندی که آماده دریافت پیام از یک ایدئولوژیست فعال است.).

ز مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
تلویزیون
دوستان از این هفته دور هم جمع میشوند!|آغاز تصویربرداری گردهمآیی جدید سریال فرندز

آغاز تصویربرداری گردهمآیی جدید سریال فرندز
▪️ زور پاندمی کووید-۱۹ هم به سریال فرندز نرسید. فیلمبرداری گردهمآیی دوبارهی بازیگران سریال محبوب فرندز قرار است از هفتهی آینده کلید بخورد.
▪️ جنیفر آنیستون، کورتنی کاکس، دیوید شویمر، لیزا کودرو، مت لوبلانک و متیو پری همگی برای این اپیزود که بناست به شکل اختصاصی از اچبیاو مکس منتشر شود، کنار هم قرار بگیرند.
گردهمایی ستارههای فرندز در شب اعلام جوایز امی در خانهی جنیفر آنیستون!
▪️ این قسمت جدید در همان استودیوی همیشگی فرندز متعلق به کمپانی برادران وارنر فیلمبرداری میشود و بن وینتستون کارگردانی آن را برعهده خواهد داشت. خالقین سریال یعنی مارتا کافمن و دیوید کرین نیز در نقش تهیهکننده در این پروژه حضور دارند.
After a delayed start due to the COVID-19 pandemic, the hotly anticipated “Friends” reunion is finally set to film next week. Jennifer Aniston, Courteney Cox, David Schwimmer, Lisa Kudrow, Matt LeBlanc and Matthew Perry will reunite on a Warner Bros. soundstage for the HBO Max special. HBO Max declined to comment
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
تلویزیون
پایان سرقت|همهچیز دربارهی فصل پنجم سریال خانهی اسکناس

گمانهزنیها دربارهی فصل پنجم سریال خانه اسکناس
1⃣ پس از پخش فصل چهارم در آوریل سال گذشته، چندین ماه طول کشید تا نتفلیکس این سریال موفق را برای فصل پنجمش تمدید کند. هر چند گمانهزنیها در مورد ادامهیافتن این سریال صحت داشت، در اعلامیهی رسمی نتفلیکس نوشته شده است: «سرقت به پایان خواهد رسید». الکس رودریگو، یکی از کارگردانان سریال امیدوار است پایان این سریال دقیقن همان چیزی باشد که طرفداران رؤیای آن را دارند.
2⃣ اما چرا فصل پنجم سریال خانه اسکناس (سرقت پول) نقطهی پایان خواهد بود؟ طبق گفتههای الکس پینا خالق این سریال، گرد هم آوردن گروه بازیگران این سریال با توجه پیشنهادات روزافزون برای شرکتشان در پروژههای دیگر، کار را برای فیلمبرداری و ساخت سریال با چالش جدی مواجه کرده و به همین ترتیب سریال با فصل پنجم به اتمام میرسد. با وجود این، پینا احتمال ساخت اسپینآفهای ممکن را رد نکرد و گفته: «تقریبن هر شخصیت در سریال، جنبهای دارد که میتوانیم آن را در یک سریال فرعی بگنجانیم.»
.
3⃣ فصل پنجم «خانهی اسکناس» به جای ۸ قسمت، در ۱۰ قسمت منتشر میشود. اما تاریخ انتشار احتمالی هنوز مشخص نیست. در حالی که گمانهزنیها بر عرضهی سریال در آوریل بود. نتفلیکس تأیید کرده که فصل پنجم جایی در لاینآپ بهار نخواهد داشت. شایعاتی نیز منتشر شده مبنی بر آن که این فصل نیز به دو بخش تقسیم خواهد شد و بخش اول آن آگوست امسال منتشر و بخش دوم به سال ۲۰۲۲ موکول میشود.
4⃣ بسیاری از اعضای اصلی بازیگران سریال در فصل پنجم نیز حضور دارند. حضور آلوارو مورته در نقش پرفسور در کنار پدرو آلونسو (برلین)، اورسولا کوربیرو (توکیو) و ایتسیار ایتانیو (لیسبون) قطعی است. در کنار این، احتمال حضور آلبا فلورس (نایروبی)، اولالا هرناندز (آماندا)، فرناندو کایو (کلنل تامایو)، لوکا پروس (مارسی) و بلن کوئستا (مانیلا) نیز وجود دارد. اما دو بازیگر جدید نیز در این میان دیده میشوند. میگل آنخل سیلوستره احتمالا نقش شخصیت منفی جدید این فصل نهایی را به تصویر میکشد. پاتریک کریادو نیز در نقشی نامعلوم به پروژه ملحق شده است.
5⃣ خانهی کاغذی پایان همکاری الکس پینا و تیمش با نتفلیکس نیست. پروژهی بعدی آنها با نام «اسکای روخو» هماکنون از نتفلیکس منتشر شده و به احتمال زیاد برای فصل دوم نیز تمدید خواهد شد. سریال دیگر پینا با نتفلیکس یعنی «خطوط سفید» تنها پس از یک فصل کنسل شد. در نهایت، خانهی کاغذی قرار است اقتباسی کرهای نیز داشته باشد. فیلمبرداری آن سریال از ماه می امسال آغاز میشود و تاریخ انتشار نامعلومی دارد.
سریال «خانهی اسکناس /سرقت پول»، مجموعه سریالی اسپانیایی است که از سال ۲۰۱۷ از شبکهی استریمینگ نتفلیکس پخش شده. این سریال به زودی با انتشار فصل پنجم به انتهای راه خود میرسد. به همین مناسبت، نگاهی داریم به تمام اطلاعات و نکات احتمالی که تا کنون از فصل پایانی به گوش ما رسیده است.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
محبوبترینها
- آنونس2 ماه پیش
تریلر سریال میر از ایستتاون |Mare of Easttown
- سینمای جهان1 هفته پیش
مارگو رابی: دوست دارم نسخهی کامل جوخهی انتحار اکران شود
- آنونس3 هفته پیش
اولین تریلر فیلم مسافران با بازی کالین فرل
- آنونس4 هفته پیش
آخرین تریلر انجمن عدالت نسخهی زک اسنایدر | Justice League 2021 Official Trailer
- خبر1 ماه پیش
نخستین عکس از «خانهی گوچی» | First look:House of Gucci
- آنونس2 هفته پیش
اما استون در نقش کروئلا | جدیدترین تریلر فیلم کروئلا
- تلویزیون6 روز پیش
دوستان از این هفته دور هم جمع میشوند!|آغاز تصویربرداری گردهمآیی جدید سریال فرندز
- تلویزیون1 هفته پیش
پایان سرقت|همهچیز دربارهی فصل پنجم سریال خانهی اسکناس