تورنتو ۲۰۱۹: نقد فیلم The Two Popes / دو پاپ، ساختهی فرناندو میرلس، از نگاه پیتر بردشاو، منتقد گاردین با ترجمه اختصاصی از آرتتاکس
زوج آنتونی هاپکینز و جاناتان پرایس در دو پاپ، اثری خندهدار، گاه تندرو و احساسی فرناندو میرلس، در اوج توانایی بازیگریشان قرار دارند. کافی است سوژهی خندهدار هر چند مضحک مانند ملاقات خصوصی میان دو پاپ آن ۱۰ سال پیش داشته باشید؛ یکی پاپ بندیکت شانزدهم، که اسقف اعظم اتریشی، جوزف راتزینگر است و آنتونی هاپکینز در قالب او فرو رفته و دیگری اسقف اعظم آرژانتینی، خورخه برگولیو با بازی جاناتان پرایس است. کسی که پیش از منصوب شدن به مقام پاپ، قصد داشته از کلیسا کنارهگیری کند.
برگولیو به قصر تابستانی پاپ که خارج از رم قرار دارد سفر میکند و امیدوار است درخواستش مبنی بر بازنشستگی را بپذیرد. پاپ بندیکت این موضوع را نمیپذیرد و معتقد است چنین اتفاقی در واقع انتقادی است به رهبری او. اما شاید (که این موضوع به ظرافت هر چه تمامتر نشان داده میشود) میخواهد برگولیو در مقامش بماند تا او را آماده به رهبری مسیحیان کند؟ در دنیای واقعی، بندیکت شانزدهم نسبت به انتخاب واتیکان برای جانشینی او نظر مثبتی نداشت. نکتهی جالب هر چند شاید تصادفی در فیلم این است که به نظر میرسد فرانسیس اول دقیقن همان دیدگاههای دنیوی بندیکت را دارد و این دو چندان از هم متفاوت نیستند.
در کنار نقد فیلم The Two Popes از صفحهی اختصاصی آرتتاکس برای جشنواره فیلم تورنتو ۲۰۱۹ دیدن کنید
بازی هاپکینز در نقش بندیکت دیدنی است. تحکم او، واکنشش نسبت به سخنان فرانسیس، نگاه نافذ و غرور پیرمردی او که هاپکینز در نمایشنامهی شاه لیر آن را نشان داده بود (و از قضا پرایس نقش کوردلیا را داشت) همگی در فیلم دیده میشوند. لحظات به یادماندنی فیلم دقیقن دوئل کلمات میان دو شخصیت است. هنگامی که یخشان آب شده با هم به نرمی صحبت میکنند و ناگهان میبینیم هر دو روی کاناپه لم داده و در حال تماشای فوتبال هستند. بعید میدانم راتزینگر دنیای واقعی چنین خصلتی داشته باشد.
فیلم از چندین مسأله بسیار تند عبور میکند. برای مثال همان ابتدا اشارهی کوچکی به اتهامات آزار کودکان میشود و دیگر در فیلم اثری از آن نمیبینیم. فلشبکهای سیاه و سفید طولانی که به زندگی برگولیو زیر سلطهی رژیم یونتا اشاره دارند کمک زیادی به شناخت شخصیت او میکنند در صورتی که چنین صحنههایی برای بندیکت نداریم؛ نه از دوران کودکیاش در کمپهای جوانان هیتلر و نه اشاره کردن به علامتهای نازی که مردم نشان میدهند.
صحنههای اعتراف او با برگولیو نیز واضح نیستند گویی بیننده نباید از سخنان میان این دو چیزی بشنود هر چند که متوجه شکست او نسبت به مسائل آزار کودکان و سایر فساد زیر سیستم او میشویم. فارغ از اینها، اجرای پرجزئیات هاپکینز و پرایس همان چیزی است که فیلم را برای ما باورپذیر میکند. تغییر زبان بندیکت به هنگام مخالفت با موضوعی برایم بسیار جذاب بود و رویارویی ابتدایی این دو در باغ بسیار خوب کار شده. در پایان فیلم ویدیوهایی از دیدار واقعی میان این دو میبینیم و به وضوح حس میکنیم راتزینگر واقعی بسیار مخوفتر بود. تفاوت در اجرا لذتبخش و در عین حال فریبنده است.
پیتر بردشاو، منتقد گاردین
مترجم: محمد تقوی