یک گفت‌وگو‌ی پر از جزئیات با آیزاک همپستد رایت بازیگر برن استارک درباره‌ی همه چیز!

هالیوودریپورتر: درباره‌ی شوخی‌هایی که بعد از نمایش قسمت اول فصل هشتم با برن و جیمی شد بگو!

آیزاک همپستد رایت : آره عاشق‌شان هستم… همیشه دلم می‌خواست با من شوخی کنند.

+ انتظار چنین واکنشی را برای نمایش قسمت اول داشتید؟

• به خاطر گذر زمان، احساساتی که بعد از نمایش قسمت اول فصل‌های پیشین داشتم، کم‌تر شده اما درباره‌ی این اپیزود احساسم را می‌دانم. در بازی تاج و تخت برخلاف سریال‌های دیگر که در قسمت‌های نخست آرام پیش می‌روند، ریتم بسیار تند است.تعداد زیادی اتفاق در همین قسمت اول می‌افتد، چون ما تنها شش اپیزود داریم و باید قصه را تمام کنیم.

“می‌توانم بگویم آن‌چه در قسمت‌های نخست دیده‌اید، آرامش قبل از طوفان است.”

+ احساست در زمان فیلم‌برداری چه‌طور بود؟ در آن صحنه (به صحنه‌ی جیمی و برن اشاره می‌شود) لبخندی روی لبت آمد.

• با این‌که در همه‌ی صحنه‌ها نشسته‌ام سعی کردم با آن لبخند حس تنش و تعلیق موجود در صحنه را دربیاوریم. به خاطر حفظ راکورد وقتی فیلم‌برداری نمی‌شود هم از روی ویلچر تکان نمی‌خورم چون آن پوست‌هایی که روی پایم گذاشته‌اند بسیار با دقت چیده شده.

-ـ در ذهن برن چه می‌گذرد؟

• سخت می‌توان گفت در ذهنش چه می‌گذرد، چون او یک کلاغ سه چشم است. با این همه می‌توانم بگویم او افراد را به چشم یک شخص نمی‌بیند و برای همین اعتقاد دارد حضور جیمی در آن‌جا یک اتفاق تازه است. درباره‌ی صحنه‌ی‌ روبه‌رو شدنشان این را اضافه کنم این سکوت صحنه را ترسناک‌تر و مرموزتر می‌کند چون هر دیالوگی از رازآلودبودن صحنه می‌کاهد.

+ هدف نهایی کلاغ سه‌چشم چیست؟ اجازه داری بگویی؟

• راستش برای من که نقشش را بازی می‌کنم هم سخت است تا بفهمم چه اتفاقی قرار است بیافتد. تصور این‌ حس که تمام تاریخ جهان را بدانی سخت است. می‌دانیم رابطه‌ای طولانی میان کلاغ، وایت‌واکرها و فرزندان جنگل وجود دارد و کلاغ سه‌چشم طرفدار زنده‌هاست چون در قسمت اول دیدیم که می‌گوید: «پادشاه شب داره می‌آد» همین نشان می‌دهد که هدف نهایی او نجات‌دادن زنده‌هاست.

“پادشاه شب قطعن تارگرین نیست.”

+ یک سئوال اگر برن استارک همان برندون سازنده باشد چه؟

• ایده‌ی جالبی‌یه. چون برن و کلاغ سه‌چشم می‌توانند در زمان سفر کنند و اتفاقات را تغییر دهند. با این همه من خیلی طرف‌دار سفر در زمان نیستم چون برن هم در قسمت‌ «نگه‌داشتن در» (هودور) فهمید که دستکاری در اتفاقات ممکن است چه دردسرهایی برای دیگران ایجاد کند. از سوی دیگر حالا او بزرگ شده و دیگر نوجوان نیست که بی‌‌گدار به آب بزند و تنها هم نیست که مسئول همه‌ی اتفاقات باشد.

+ آیا پادشاه شب یک تارگرین است؟

• معلوم است که نه! در کتاب‌ها یک تشابه اسمی وجود دارد که باعث این سوءتفاهم شده. پادشاه شب قطعن تارگرین نیست.

+ سریال را می‌بینی؟ کدام شخصیت به نظرت جالب است؟

• شاید باورتان نشود اما جیمی لنیستر! سیری که شخصیتش طی می‌کند بسیار جالب است.  در قسمت اول او را یک شخصیت منفی می‌بینیم اما با گذشت اپیزودها انگیزه‌هاش برای ما گنگ و گنگ‌تر می‌شوند. او دستش را از دست می‌دهد و حالا شبیه برن شده که خودش باعث شده نتواند از پاهاش استفاده کند. این دو انگار تکمیل‌کننده‌ی یک‌دیگرند.

+ غیر از مرگ هودور از مرگ کدام شخصیت اذیت شدی؟

• اوبرین. من فیلم‌نامه‌ی آن قسمت را نخوانده بودم، با خودم گفتم دارند آدم‌های ضعیف قصه می‌برند که یک‌باره کله‌اش ترکید و بهم ریختم.

+در ادامه‌ی سریال منتظر چه باشیم؟

• می‌توانم بگویم آن‌چه در قسمت‌های نخست دیده‌اید، آرامش قبل از طوفان است. اتفاقاتی خواهد افتاد که گریزی از آن‌ها نیست و احساسات متفاوتی را تجربه خواهید کرد: ترس ، بی‌رحمی و … توصیه‌ام این است برای گریه‌کردن آماده باشید و روی مبل بنشینید و از تماشای سریال لذت ببرید.