

ستارهها
سیرشا رونان به روایت سیرشا رونان در پنجپرده! | Saoirse Ronan over the past decade, and her new film Ammonite
آرتتاکس – سینمای جهان: به مناسبت حضور فیلم «آمونیت» در فستیوال فیلم تورنتو ۲۰۲۰ با بازی سیرشا رونان ، نگاهی خواهیم داشت به زندگی او از زبان خودش
سیرشا رونان به روایت سیرشا رونان در پنجپرده!
دربارهی علاقه به بازیگری
از روی ناچاری بازیگر شدم اما به محض این که پایم بهروی صحنه باز شد به آن علاقهمند شدم … من نظمی را که در نمایشهای تئاتر وجود دارد دوست داشتم اما در ۱۲ سالگی و با بازی در «تاوان» بود که به مادرم گفتم: «من میخواهم برای همیشه این کار را بکنم.»
دربارهی بازی در بروکلین
فکر میکنم چیزی که «بروکلین» را تاثیرگذار کرد این است که ترکیبی شدید از دو دنیا بود. من به شدت وحشتزده بودم ولی در نهایت این برای من فیلم بسیار ویژه شد و روایت این داستان افتخاری برای من بود.
دربارهی شباهتهای کاراکترش در «لیدی برد» و «بروکلین»
فکر میکنم چیزی که این فیلم را تاثیرگذار کرد این است که ترکیبی شدید از دو دنیا بود. من به شدت وحشتزده بودم ولی در نهایت این برای من فیلم بسیار ویژه شد و روایت این داستان افتخاری برای من بود.
دربارهی تیموتی شالامه
من همیشه میدانستم که او خیلی خاص است. ما همیشه با هم بسیار احساس راحتی میکردیم. واقعاً از این که این قدر با یکدیگر متفاوتیم مرا به وجد میآورد. او کسی است که دوست دارم کار را با او ادامه دهم. میخواهم ببینم وقتی پیرتر شویم چه خواهد شد.
دربارهی «آمونیت»
حدس میزنم تمام نکته این باشد که آمونیت و فسیلها نماد شروع چیزی باشند. پیدا کردن چیزی زیبا در آن نیازمند زمانی طولانی و مراقبتی ویژه است و این همان چیزی است که دو کاراکتر اصلی فیلم در حق هم انجام دادهاند.»
Saoirse Ronan over the past decade, and her new film Ammonite
Four-time Oscar nominee Saoirse Ronan joins host Anne Donahue for a special In Conversation With… to discuss her powerhouse performances over the past decade, and her new film “Ammonite”.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
۱۱۴ بازدید کلی, ۳۴ بازدید امروز
شاید دوست داشته باشید
اندازههای خودم را میدانم | گفتوگوی خسرو نقیبی با سیروان خسروی دربارهی بازیگری
تریلر فیلم قهرمان | از تازهترین فیلم اصغر فرهادی بیشتر ببینید
انتشار اولین تیزر از پشتصحنهی«خائنکشی» همزمان با زادروز هشتاد سالگی مسعود کیمیایی
جدیدترین تریلر فیلم گزارش فرانسوی به کارگردانی وس اندرسون
تریلر فیلم من زلاتان هستم | درامی بیوگرافیک دربارهی زندگی زلاتان ابراهیموویچ
تریلر فیلم مرد آزاد / Free Guy | با بازی رایان رینولدز
ستارهها
آرزوی ۲۰ بازیگر برای سال ۱۴۰۰

آرتتاکس تقدیم میکند: متنی از خسرو نقیبی به روایت ۲۰ بازیگر سینما و نمایش ایران در سرآغاز سال ۱۴۰۰
کمتر کسی باور میکرد ماجرای ما و کرونا اینهمه طولانی شه. سالی که گذشت برای ما مردم سال سختی بود. یکسال دور از اون زندگی عادی که بهش عادت داشتیم. یک سال دور از سالنهای سینما و تئاتر و کنسرت و گالری. سالنهایی که روزی محل قرارهای ما بودند و برای اهل هنر محل معاش، و برای همه، بهانههایی برای سرخوشی، به یکباره بسته شدند.
حالا یکسال گذشته، سال تازه رو عدهای سال نخست قرن جدید میدونن، یا حداقل دلشون میخواد همهی این نحسی رو پشت همین سالی که گذشت جا بذارن. و چه زمانی بهتر از سرآغاز سال نخست یک قرن برای آرزو کردن. آرزوی سلامتی برای همه، آرزوی دل خوش و احسنالحال که چهقدر محتاجشیم. آرزوی کنار هم نشستن بدون نگرانی و فاصلهگذاری اجتماعی. آرزوی بازگشایی اماکن فرهنگی، برای دوباره گردهم جمعشدن، دوباره خندیدن، دوباره گریهکردن، دوباره فکر کردن، و دوباره با هم بودن.
دلم میخواد دوباره تو سالن سینما کنار کسی که دوسش دارم بشینم و به پردهی سینما خیره بشم. نه با دوتاصندلی فاصله. نه رو کاناپهی خونه. توی سالن سینمایی که با هم عاشق سینما شدیم. توی سالنهای نمایش. کنار هم، نفسبهنفس تماشاگر اجرا کنم و ببینمشون که کیپ هم نشستن و دارن لذت اجرای در لحظه رو میبرن. تو سالنهای کنسرت، تو گالریها، تو هرجایی که بوی فرهنگ میده، تنگاتنگ هم و بدون ماسک.
این آرزوی ماست برای سال ۱۴۰۰ . سال بدون کرونا. سالی که دوباره بتونیم خودمون باشیم.
سال نو مبارک
/به یاد آنها که امسال از میانمان رفتند
و تقدیم به شما که دوام آوردید…/
سپاس آرتتاکس از:
وحید آقاپور
مجید آقاکریمی
فرهاد آییش
شیدا خلیق
نهال دشتی
نیما رییسی
نازنین سهامیزاده
فرزانه سهیلی
شکیب شجره
مائده طهماسبی
نادر فلاح
گیتی قاسمی
فریبا کامران
احسان کرمی
آیه کیانپور
سهیلا گلستانی
فریدون محرابی
امین میری
افشین هاشمی
سیدجواد یحیوی
متن: خسرو نقیبی
موسیقی: کریستف رضاعی (قطعهی مینا از آلبوم «کنعان»)
به کوشش علی رفتاری
مدیر بصری: گلبو فیوضی
تدوین: مرتضا بطحایی
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
۱۱۴ بازدید کلی, ۳۲ بازدید امروز
ستارهها
تولد ۵۷سالگی برد پیت: از عروسکپوشی تا امروز | ۵۷th birthday of Brad Pitt

آرتتاکس – سینمای جهان: به مناسبت تولد پنجاه و هفت سالگی برد پیت بازیگر سرشناس هالیوود، نگاهی خواهیم داشت به کارنامهی کاری او
از عروسکپوشی دم رستوران تا ستارهای هالیوود شدن
به مناسبت تولد ۵۷سالگی برد پیت ببینید
امروز، پنجاهوهفتمین تولد برد پیت، بازیگر و تهیهکنندهی سرشناس آمریکایی است. او بابت بازی در نقشهای مختلف تاکنون چندین جایزه از جمله دو گلدن گلوب و یک اسکار کسب کرده. با این همه ورود برد پیت به دنیای بازیگری ماجرای جالبی دارد او در ابتدا کارش را با هنروری آغاز کرد و چند سالی را به بازی نقشهایی گذراند که دیالوگ نداشتند.
برد پیت تعریف میکند: «برای اینکه بازیگری میتوانست عضو انجمن بازیگران آمریکا شود باید حتمن کاراکترش در فیلم یا سریال دیالوگ میگفت. یکبار نقش یک گارسون را داشتم و وقتی غذا را روی میز گذاشتم گفتم بفرمایید. کارگردان فریاد زد: کات. تو دیالوگی نداشتی… مدتها انتظار نقشی را کشیدم تا یک خط دیالوگ داشته باشد.»
برخی از مهمترین فیلمهای پیت عبارتند از هفت، باشگاه مشتزنی، آقا و خانم اسمیت و در نهایت روزی روزگاری در هالیوود که توانست برای آن مجسمهی طلایی اسکار را به خانه ببرد.
۵۷th birthday of Brad Pitt
Today is the 57th birthday of Brad Pitt is an American actor and film producer. He has received multiple awards, including two Golden Globe Awards and an Academy Award for his acting, in addition to another Academy Award, another Golden Globe Award and a Primetime Emmy Award as producer under his production company, Plan B Entertainment.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
۱۰۴ بازدید کلی, ۳۰ بازدید امروز
ستارهها
عبدالرضا منجزی دربارهی بهمن مفید | کاش همهی آن چند دقیقه درخشش را برای جاودانهگی بهجا بگذاریم

آرتتاکس – سینمای ایران: یادداشت عبدالرضا منجزی دربارهی زندگی و کارنامهی کاری بهمن مفید ستارهی سالهای دور سینمای ایران
عبدالرضا منجزی دربارهی بهمن مفید
کاش همهی آن چند دقیقه درخشش را برای جاودانهگی بهجا بگذاریم
بچهی ناف تهرون بود. اون وقتها نایبالسلطنه و این بغل عینالدوله ناف تهرون بودن … نبود؟؟
تو خونه غلامحسین خان مفید، به دنیا اومد. مث یکی یکدونه ها بود، اما نبود. اولی نه، دومی هم نه، سومی بود. کلن ۹ تا بچه بودن. دختر و پسر، … همهشون عین یکی یهدونه بودن … بیژن اولی بود و منیژه بعدش و بهمن سومیاش … بابا، غلامحسین خان، آدم حسابی بود. چیز خونده بود. سازم میزد. اعجوبهای بود. بگی نگی از زمونه و محل جلو افتاده بود. به بر و روش میخورد که مال بیست سال بعد باشه نه مال ۱۳۲۰…
بابا، اهل میل و کباده و گود زورخونه نبود اما اهل ورزش بود. با یه دسته ورزشی رفت رم و میلان. بهونه سفر، ورزش بود اما نبود. صبح تا شب سرش تو کتابهای نمایش بود. همه سالنها و نمایشها رو رفت دید. عشق تئاتر بود. برگشتنی با چند تا بازیگر کار درست کار بلد شاهنومهخونی راه انداخت.
بهمن تو یه همچین خونهای به دنیا اومد … خونه خونه پدری بود. پر از صدای ساز و آواز و نقالی و … پیش پردهها رو صبح تا شب زمزمه میکردن …لالاییهای کوچه بازار رو از بر بودن، واسه هر حالی یه دو جین تصنیف داشتن. مطربی و خرابات و کوچهای، بزمی و عشقی و ضربی … یکی تار میزد و اون یکی تنبک … یکی شکسپیر میخوند و اون یکی پیشپرده … خونه، یه گنجینه از فولکلور بود…
یهکم بعد خونه رو بارکردن بردن شهباز. از اینجا به بعد شدن بچهی شهباز … بهمن توی این محل قد کشید … رفیق پیدا کرد و مدرسه رفت و گلکوچیک بازی کرد و عاشق شد…
شهباز محله بود، اما نبود. یه چیزی بالاتر از یه محل بود. نبود؟! شهباز همینجوریاش حکم دانشگاه داشت. کارخونهی آدمسازی بود.
بهمن تو خونهی پدری گوشش با صدای ساز و آواز دمخور شد. رفیق شاهنومه و نمایش شد. تهرونی رو درست حرف میزد … با لحن مغرور و سربالا و جابهجا … یه جورغلط اما درست، پرتوپلا اما حرف حساب، صریح اما شیرین … درست مثل دیفال و جوق و منیجه … نرقه بجای نقره از همینجا آمد…
جوان باشی و پرشر و شور باشی و راهت را از زیر گذر و گود و معرکه جاهلهای قمه به دست کج کنی سمت تماشاخانه یعنی حسابت از دیگران جداست. پیش از محله او بچهی خانهی پدری بود.
بیژن غرق نمایش بود و همهی آن کودکانههای رؤیایی و ریتمهای سیاه بازی و روحوضی و خیمهشببازی را جمع کرده بود برای شهر قصهاش… بیژن بماند تا بعد … اما بهمن دربهدر یک فرصت بود تا خودی نشان بدهد. بین تئاتر و چشم انتظاری برای ورود به تالار به تور کیمیایی خورد و یک اشاره کافی بود تا غرقت کند … که کرد … از پیرمرد پیزوری خالیبند و لافزن ته شهباز، چیزی گرفت و با کمی پس و پیش یک موجود وراج بامزهی خالی بند خلق کرد … بچههای پایین دربهدر یک فرصت بودند برای درخشش. بهمن هم بود. کیمیایی این شور و اشتیاق را میشناخت.
خودش بچهی دردار بود. منفردزاده هم … بهروز کمی آنورتر امیریه بود… بهمن با اشارهی کیمیایی در یک کافه کوچک به دوربین سلام داد و بعد ماند. مهم رفاقت با آن لنز لعنتیست. خیلیها را راه نمیدهد. به همین مفید با همان اولین تک گویی جادوییاش راه داد…
تمام فصل کافه و صحنه را برد زیر چتر خودش … جان مدیر دوبلاژ و اسماعیلی درآمد و دوبلور از نفس افتاد اما کسی نتوانست جای او دوبله کند. صدایش کردند … این جیب نه، اون جیب نه، از کوچه بغلی بهمن آمد و جای خودش حرف زد…
«قیصر» برای بچهی شهباز یک فرصت طلایی، یک شروع رؤیایی بود. رؤیا در کمتر از پنج دقیقه و با یک جملهی طولانی و مشتی کرکری و رجزخوانی هم محقق میشود؛ نمیشود؟؟؟
با همان یک صحنه راه باز کرد و نقش مکمل «رضاموتوری» شد. در سهقاپ خوش درخشید و از اصلیها بود. باز کیمیایی او را مقابل داش آکل نشاند و ردای کاکارستم را تنش پوشاند. چه کاکایی!!! درخشان … خیرهکننده…چیزی کم از ستاره نداشت…
این چند کار ابتدایی یعنی نزدیکشدن به تحقق یک رؤیا…
بهمن مفید فقط ۹ سال کارکرد. از سال ۴۸ با ۵ دقیقه حضور تاریخی در «قیصر» و بعد در «داش آکل» ۱۳۵۰ جایزه سپاس را دشت کرد…
بعد هم سر خورد سمت ارباب جمشید و ستاره فیلمهای کلاهمخملی شد. با آن همه ذوق و قریحه و استعداد ذاتی…
اما همان چند دقیقه دلبری جانانهاش در تکگویی سکانس کافه در قیصر او را جاودانه کرد…
یادمان باشد چند دقیقه درخشش و حضور تاریخی از خود بهجا بگذاریم.
اینکه چرا تقدیر یک بازیگر با آن همه ذوق، قریحه ذاتی، پشتوانه و تبار هنریاش، چنین رقم میخورد قابل تأملست … از ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۹ او کار نکرد … یک عمر تاوان همان کارنامهی کوتاهش را داد. سوخت و ساخت … مثل بقیه…
از نظر مفهومی که بررسی کنیم فیلمهای معروف به فیلمفارسی در مقایسه با فیلمهای بعد از انقلاب با حذف سکانس کافه، بهمراتب ارزشیتر و اخلاقیترند. هر چه که فیلمهای این چند دهه تلخ، گزنده و تصویری کلیشهای از خیانت، جدایی خشونت و اضمحلال جمعیاند برعکس فیلمهای کلاهمخملی به شکلی سطحی مروج جوانمردی، گذشت و بخشش، رفاقت، درستکاری و راستگوییند…برای ترویج اینهمه صفات انسانی که نباید تاوان داد!!!!!
همان چند فصل کافه و رقص و آواز را میشود نادیده گرفت، میشود چشم پوشید هم چنانکه بر خیلی از زشتیها و بدرفتاریها به مصلحت چشم پوشیدیم … آدمهایی مثل بهمن مفید، آره و اینا خیلی بودن!!! بیژن هم بود!!!
نوشتهی عبدالرضا منجزی
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران
۲,۳۰۲ بازدید کلی, ۹ بازدید امروز