نقد فیلم «خورشید» از آثار حاضر در بخش اصلی ونیز ۲۰۲۰ | نوشتهی پیتر دوبروژ، منتقد ورایتی | کارگردان: مجید مجیدی | بازیگران: جواد عزتی، علی نصیریان، طناز طباطبایی، روحالله زمانی، شمیلا شیرزاد
نقد فیلم «خورشید»: «ملموس و نزدیک مانند بچههای آسمان»
تماشای «خورشید» مجید مجیدی، کارگردان ایرانی، من را به یاد «پروژهی فلوریدا» انداخت. «پروژهی فلوریدا» که یکی از بهترین فیلمهای قرن بیست و یک دربارهی کودکان بود در جایی بسیار نزدیک به شهربازی والت دیزنی ورلد رخ میداد. جایی که ورود به آن برای شخصیتهای کودک فراموش شدهی فیلم بیش از حد رویایی به نظر میرسید اما بالاخره در صحنهی آخر فیلم آنها وارد پارک میشدند. «خورشید» این سناریو را به شکل معکوس ارائه میکند. داستان با دو پسر، علی (روحالله زمانی) ۱۲ ساله و دوست/همدست افغان جوان او ابوالفضل (ابوالفضل شیرزاد) آغاز میشوند که در حال دویدن در مجللترین جایی هستند که فکرش را میتوانند بکنند: مرکز خریدی در تهران که آنها در پارکینگش لاستیکهای خودروهای لوکس را میدزدیدند.
مجیدی کارگردان یکی از بهترین فیلمهای قرن بیستم دربارهی کودکان است: «بچههای آسمان». فیلمهای کمی هستند که بتوانند در سادگی محض این فیلم با آن رقابت کنند ولی با این حال مخاطبان به سختی میتوانند از آن رو برگردانند چون به شکلی کاملاً مستقیم با وضعیت بچهها در هر صحنه ارتباط برقرار کردهاند. «خورشید» روایت به نسبت پیچیدهتری دارد اما همچنان ملموس و نزدیک است چون مجیدی همچنان بر گروهی کوچک از کودکان تمرکز کرده که چالشهایشان هرچند کوچک هم باشد اما در ذهن آنان به بزرگی یک کوه است.
حتی پیش از آن صحنهی نیمهسحرآمیز مرکز خرید که در آن بچهها با شگفتی به ثروت و تجملی که متعلق به آنان نیست نگاه میکنند هم فیلم تقدیمیهای به «۱۵۲ میلیون کودکی که مجبور به کار شده و نیز همهی کسانی که برای حقوق آنان میجنگند» دارد. برای همین ما از همان اول میدانیم که کارگردان میخواهد بیانیهای سیاسی صادر کند. بازیگران اصلی او همه کودک کار بودهاند و بنابراین میتوانند از همان تجربه استفاده کنند تا نقش کودکان ایرانی و مهاجری را بازی کنند که برای کمک به نانآوری خانواده مجبور به کار شدهاند.
در کنار مطالعهی نقد فیلم خورشید ببینید:
در آستانه نمایش در ونیز: رونمایی از اولین تیزر رسمی «خورشید»
زمانی که علی مشغول به دزدیدن لاستیک نیست معمولاً برای هاشم (علی نصیریان)، رئیس مجرمان محل، کلاهبرداری میکند. علی، مانند یکی از گانگسترهای نوجوان «فراموش شدگان»، شاهکار لوئیس بونوئل که نمونهای مکزیکی از نئورئالیسمی صادقانه و اخلاقمحور است که مجیدی تمام حرفهی کاری خود را وقف آن کرده، پسری سرسخت است. «خورشید» ظریفتر و تراشخوردهتر از کارهای آغازین مجیدی است اما با این حال با فیلمبرداری در لوکیشنها و داشتن ترکیبی از بازیگران باتجربه با بازیهای واقعی و کودکان نابازیگر، نوعی خامی را هنوز در خود دارد.
تقریباً تمامی «خورشید» درون یا در تونلهای زیر سازمان خیریهای محلی به نام مدرسهی خورشید رخ میدهد که شامل داوطلبانی است که تصمیم گرفتهاند به کودکان خیابانی و کودکان کار که توسط نظام آموزش و پرورش ایران نادیده گرفته شدهاند آموزش دهند. اینها همان کسانیاند «که برای حقوق آنها میجنگند» و نماد آنان شخصیتی تحسینبرانگیز به نام آقای رفیعی (جواد عزتی) است که درست شخصیتی مانند معلمان فیلمهای انگیزشی معلممحور آمریکایی دارد.
خود رفیعی هم سرسخت است و در خیابان بزرگ شده: نوعی مربی استخوانخردکرده در خیابان که نسبت به زیردستها مهربان است. زمانی که علی و سه دوست جوانش به مدرسهی خورشید میآیند و به مدیر مدرسه (علی غابشی) التماس میکنند که آنان را ثبت نام کند، این رفیعی است که صادقانه از مدیر میخواهد تا برای آنان استثنا قائل شود. علی در حیاط مدرسه فریاد میزند: «چه فرقی بین ماست؟! مگر ما همه برابر نیستیم؟» و رفیعی با تماشای این منظره از پنجره تحت تاثیر عزم این پسر برای یادگیری قرار میگیرد.
آن چه رفیعی نمیداند چیزی است که مجیدی برای مخاطبان فاش کرده است: علی واقعاً به دنبال تحصیلات نیست. ثبت نام او پوششی برای آخرین نقشهی هاشم است. این پدرخوانده که به شخصیت «ناقلا» ی رمان الیو توئیست شبیه است، علاوه بر در دست داشتن تجارت مواد مخدر محل، در اوقات فراغتش کبوتر جلد پرورش میدهد. این استعارهای بر قصههایی است که هاشم به این بچهها میخوراند تا آنها با انجام کارهای خلاف به خود وفادار کند. او به علی قصهای دربارهی گنجی مدفون میگوید که تنها از تونلهای آبی که به مدرسه منتهی میشوند قابل دسترسی است و به علی و دوستانش دستور میدهد تا در کلاسها ثبت نام کنند تا به بتوانند به این راهآبها دست پیدا کنند. بدیهی است که آنها پس از پذیرفتن این کار دست به اجرای این سرقت میزنند و در زنگ تفریح میان کلاسها مخفیانه به زیرزمین میروند تا مانند نسخهای کودکانه از دزدان خردهپای فیلمهایی مانند «لوک خوششانس» و «قاتلین پیرزن» تونل حفر کنند.
در کنار مطالعهی نقد فیلم خورشید ببینید:
نشست خبری فیلم «خورشید» از آثار حاضر در بخش اصلی ونیز ۲۰۲۰
مجیدی هرگز کسی نبوده که روایتی پیچیده را روایت کنند و به همین دلیل، مخاطبان احتمالاً چند گام از این کودکان سادهلوح جلوترند و با تماشای به جان خریدن اخراج، دستگیری و حتی جانشان برای یافتن گنجی که ممکن است تنها در خیالاتشان وجود داشته باشد پوزخند بزنند. با این حال این فیلم سورپرایزهای خوبی، مانند صحنههایی که در آن کارگردان دیگر موانع غیرمنتظرهای را که بر سازمانی مانند مدرسهی خورشید اثر میگذارد دراماتیزه میکند، در طول داستان خود دارد. در یک صحنه، معلمان به مدرسه میآیند و میبینند که در پشت سرشان قفل شده است. آنها هشت ماه است که اجاره ندادهاند اما به جای این که این موضوع مانع رسیدن به هدفشان شود، مدیر به بچههای دستور میدهد تا از حصارها بالا روند. «خورشید» نشان میدهد که بچهها کولههایشان را از آن سوی دیوار به داخل پرت میکنند و بعد در لحظهای که به سختی میتوان در فیلمی آمریکایی تصورش کرد، آنها، مصمم برای یادگیری، به سوی دیوارها میروند.
با مشاهدهی این صحنه حس میکنیم که موسسههایی خوشنیت مانند مدرسهی خورشید نوعی شکنندگی دارند. گاهی میتوانیم نسخهای متداولتر از این داستان را تصور کنیم که در آن رفیعی علی را که حفاری تونلش به شدت سازمان را در معرض خطر قرار داده قانع میکند تا «گنج» را به مدرسه اهدا کند و لذا آن را از ورشکستگی نجات دهد. ولی فیلم مجیدی واقعگرایانهتر از این حرفهاست. این موضوع را هم در بازیهای فردی (زمانی در نقش علی و شخصیت سرکشی که مانند اسبی وحشی دارد بسیار قانعکننده است) و هم در صحنههای پرانرژی گروهی میتوان دید.
اگر یکی از انگیزههای «خورشید» این باشد که یادآوری کند همهی کودکان برابر خلق شدهاند و لایق تحصیل و تشویقاند، گروه بازیگران جوان مجیدی به خوبی از پس این کار برمیآید. کار این کارگردان با بازیگران کودک الهامی مستقیم از «وجده»، فیلم فوقالعادهی حیفا المنصور کارگردان سعودی و «کفرناحوم»، فیلم تاثیرگذارتر نادین لبکی، کارگردان و بازیگر لبنانی، است. بچهها در فیلم مجیدی مانند دختران «پروژهی فلوریدا» میاندیشند و سرگرم میکنند. گرچه داستانی سادهتر هم میتوانست همین کار را بکند اما به نظر میرسد که این فیلم توجه عموم را بیشتر جلب خواهد کرد.
منتقد: پیتر دوبروژ – ورایتی
مترجم: پویا مشهدی محمدرضا
در کنار مطالعهی نقد فیلم خورشید ببینید:
مجید مجیدی در گفتوگو با «فرد فیلم رادیو» از خورشید میگوید
Sun Children Review; Venice 2020 COMPETITION
If one of the intentions of “Sun Children” is to remind that all kids are created equal, deserving of education and encouragement, Majidi’s young ensemble makes the case loud and clear. The director’s work with child actors was a direct inspiration on Saudi Arabian director Haifaa al-Mansour’s wonderful “Wadjda” and Lebanese actor-director Nadine Labaki’s more overtly manipulative “Capernaum.” Here, his kids compel and entertain as the girls in “The Florida Project” did, and while a simpler story might have done the trick, this one seems more likely to capture the public’s attention.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران