ترجمهی اختصاصی از آرتتاکس:نقد فیلم The Hunt / شکار از نگاه پیتر دبروژ به کارگردانی کریگ زابل و بازی آیک بارینهولتز، بتی گیلپین، اما رابرتز و هیلاری سوانک
در کنار مطالعهی نقد فیلم The Hunt از تریلر این فیلم دیدن کنید
جنجالها و حاشیههای فیلم
کریگ زابل در جدیدترین فیلمش به نام «شکار»، طعنه زدن به احزاب سیاسی را به حد اعلاء رسانده است. این فیلم ترسناک بحثبرانگیز، حتا اگر مخاطب متوجه معانی سیاسی عمیق نهفته در آن نشود هم هیجانانگیز و جذاب است.
تابستان گذشته، پیش از آنکه این فیلم به اکران عموم در آید، فیلم جدید کریگ زابل مورد حملهی منتقدین قرار گرفته بود. در آن زمان در پی اتفاقات و تیراندازیهایی که در اوهایو و تگزاس رخ داده بود، جار و جنجال زیادی دربارهی قوانین حمل آزاد اسلحه به راه افتاده و «شکار» که موضوع آن شکار انسانها توسط انسانها بود، نمونهای از فیلمهایی به شمار میآمد که مردم آنها را بابت ترویج خشونت در رسانهها شماتت میکردند. در مقابل، کمپانی یونیورسال اکران این فیلم را تا بهار ۲۰۲۰ به تعویق انداخت؛ اما این جنجالها تبدیل به تبلیغی ناخواسته برای فیلم شد.
تلنگری به اختلاف طبقاتی انسانها
اما «شکار» آنقدرها هم که انتظارش میرفت آتشبرافروز نبود؛ داستان تنی چند از لیبرالهای برگزیده که با تجهیزات کامل و اسلحه، به دنبال شکار کسانی هستند که آنها را رقتانگیز دانسته و این کار را از حقوق اصلاحات خود میدانند. زابل، لیندلف و تهیهکننده جیسون بلوم، فیلمی خونین دربارهی استثمار ساختهاند که در آن افرادی را میبینیم که با انواع و اقسام اسلحهها از قلع و قمع کردن دیگری لذت میبرند و طنز و کنایهی سیاسی در پس رفتارشان نهفته است.
به همین دلیل میشود گفت این فیلم نسبت به باقی فیلمهای ترسناک استودیویی هوشمندانهتر است، چرا که حداقل مخاطب را تشویق به بحث سیاسی میکند و تنها محدود به صحنههای خشن و تحریکآمیز نمیشود. حتا اگر فرض را بر آن بگیریم که خشونت به کار رفته در این فیلم بیش از حد است، باز هم نمیشود گفت که «شکار» برای جامعه خطرناک است و مردم را تشویق به تقلید از این رفتارهای خشونتآمیز میکند، بلکه تلنگری به اختلاف طبقاتی بیش از حد و دستهبندی انسانها به شمار میآید.
در کنار نقد فیلم The Hunt بخوانید:
نقد فیلم Marriage Story / داستان ازدواج | تو میتوانی کسی را دیوانه کنی
یا شکار کن یا شکار شو
در «شکار» نقش مثبتی نمیبینیم، تنها شکارچیها هستند و شکار شدهها. در هر دو دسته با بازیگرانی روبهروییم که بیشترشان را از تلویزیون میشناسیم. تعدادی از این بازیگران شناختهشدهتر هستند، اما بیننده از همان ابتدای فیلم متوجه خواهد شد که معروفیت بیشتر به معنای شانس زنده ماندن بیشتر نیست. یکی از ویژگیهای فیلم هم سورپرایز کردن مخاطب با انتخاب زمانهای هوشمندانه و خلاقانه برای کشتن کاراکترهایش است.
با اینکه لیبرالها در ابتدای بازی جلوترند و دست بالا را گرفتهاند، اما این معادل با باهوشتر بودن آنها نسبت به طعمههاشان نخواهد بود. نکتهی اساسی فیلم این است که هیچ چیزی در آن قابل پیشبینی نیست. شاید بتوان گفت «شکار» تا حدودی به «برو بیرون» جوردن پیل نزدیک است، همینطور به فیلم «شام آخر» ۱۹۹۵ با بازی کامرون دیاز که گروهی از لیبرالها، تعدادی محافظهکار را به شام دعوت میکنند، اما در اصل تصمیم بر مسموم کردنشان دارند. با این حال هیچکدام از اینها به اندازهی کار زابل و لیندلف در «شکار» نتوانستهاند در دل داستان، مفهومی چنین عمیق جا بدهند.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در توئیتر، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران