زیرنویس اختصاصی از آرتتاکس: مجلهی Vanity Fair، به بهانهی اکران فیلم Last Christmas، با دستگاه دروغسنج سراغ امیلیا کلارک رفته و به سوالاتی دربارهی فیلم آخرین کریسمس، سریال بازی تاجوتخت و همبازیانش در این سریال محبوب پاسخ میدهد.
اسم کاملت امیلیا ایزابل یوفیمیا رز کلارکه؟
امیلیا کلارک: آره! آفرین! تأثیرگذار بود.
در آکسفوردشایر انگلستان بزرگ شدی؟
امیلیا کلارک: آره
به نظرت بااستعدادترین بازیگری هستی که از آکسفوردشایر اومده؟
آره
فکر میکنی اگه اقدام میکردی توی آکسفورد قبول میشدی؟
نه. البته از خدامه! اگه یه زندگی دیگه بود حتمن میرفتم آکسفورد، ولی به جاش تصمیم گرفتم بازیگر شم و جلوی دوربین تست دروغسنجی انجام بدم. دارم رویامو زندگی میکنم!
به نظرت خیلی بریتانیایی هستی؟
آره
راست میگن که اکثر مردم بریتانیا دندونهاشون بده؟
آره، ولی من استثنام. دندونای من عالیان! نکتهی مثبتم همینه. طبیعی هم هست، خوششانس بودم. در واقع دارم نظر مردم رو راجع به دندونهای بریتانیاییها عوض میکنم!
هم پیانو بلدی، هم فلوت و گیتار؟
خب قبلن فلوت میزدم، گیتار رو در حد داغون بلدم چون به اندازهی کافی صبور نبودم. یعنی اگه الان یه گیتار بدین دستم، نمیتونم بزنم. پیانو هم نه واقعن. گذاشتمش توی رزومهم، چون اون موقع داشتم دنبال کار میگشتم!
خیلی از طرفدارات میگن ابروهات زندگی جداگانهی خودشونو دارن. باهاشون موافقی؟
آره، اونقدر که ازش بدم مییاد! یه بار توی مطب دکتر بودم و میخواستم وقتم رو جابهجا کنم. یه زنی بود که مثل الان شما خیلی جدی بود و سعی میکرد قیافهش رو جدی نگه داره. ولی نتونست خودشو کنترل کنه و زد زیر خنده، منم گفتم کجای عوض کردن وقتم از ساعت دو به چهار خندهداره؟ گفت به خاطر ابروهاته، نمیتونم بهشون نگاه کنم و نخندم.
میشه گفت که ابروهات پنجرهای به درونت هستن؟
آره، شاید.
راست میگن که هم انگلیسی بلدی هم ایتالیایی؟
در حد خیلی کم ایتالیایی بلدم.
ایتالیاییت از دوتراکی حرف زدنت بهتره؟
خب آره، فکر کنم. بعضی وقتها دوتراکی حرف زدنم الکی بود.
میتونی به دوتراکی بگی نسبت به من چه حسی داری؟
نه، چون دیالوگهام یادم نیست. زبان رو به ما یاد ندادن، فقط میگفتن که باید توی یه صحنهی مشخص چی بگیم. برای همین اگه به کسی به دوتراکی چیزی بگم یه دیالوگ از سریاله که حفظ کردم.
در فیلم آخرین کریسمس توی یه مغازهی کریسمس کار میکنی.
آره
فکر نمیکنی که احمقانهس که در طول سال مغازهی کریسمس داشته باشی؟
چرا واقعن احمقانهس.
بعد از مدرسهی درام توی جشن بچهها نقش سفیدبرفی رو بازی میکردی. تجربهی خوبی بود؟
افتضاح بود. یه بار اتفاق افتاد. عضو یه شرکت کترینگ جشن بودم، چون موقع کار کردن برای کترینگها میتونی برای تستهای خیالی بازیگری آماده شی. این یکی هم برای یه مهمونی کاری کریسمس لوکس بود. بزرگترها مهمونی کریسمس داشتن و همهی بچههای لوس و پولدارشون توی یه زمین بازی بودن که پر از کاراکترهای دیزنی بود. منم نقش سفیدبرفی رو داشتم. واقعن افتضاح بود.
به نظرت زیباترینشون بودی؟
توی اون روز، آره احتمالن.
وقتی برای بازی تاج و تخت تست میدادی، این نمایش رو توی رزومهت نوشتی؟
نه! معلومه که ننوشتم! اصلن! فکر نمیکردم به پیدا کردن شغل بعدیم کمکی کنه.
دارث مال میتونه جان اسنو رو توی مبارزه شکست بده؟
خب آره، جان اسنو فقط یه شمشیر داره با موهای فرفری! واقعن فکر نمیکنم کاری بتونه پیش ببره.
درسته که مادرت اتاق خوابت رو با کالاهای تجاری کاراکترهای سولو دکور کرد؟
یه روز از سر کار برگشتم خونه و رفتم داخل اتاقی که البته مال من نبود، اتاق اضافیمون بود. صورتم روی ملحفهی تخت بود، هفت یا هشت تا کوسن… یه عالمه عروسک… داغون بود!
عاشقش شدی؟
آره… دروغ میگم!
کاراکتر تو، دنریس تارگرین، با کاراکتر جیسون موموآ ازدواج کرده بود که اسمش دروگو بود، درسته؟
آره، کال دروگو.
میشه گفت که دوستهای صمیمی هستین؟
آره. همین اواخر دیدمش.
پس فیلمش، آکوامن رو دیدی؟
آره، دیدم. رفتم سینما و پول ریختم توی جیبش!
فکر میکنی آکوامن شانس رسیدن به تاج و تخت آهنی رو داشت؟
نه. آب کافی براش وجود نداره. ولی کال دروگو میتونست، چون همه رو از سر راهش کنار میزد.
توی یکی از نماها یه لیوان استارباکسه. برای تبلیغ اونجا گذاشتنش؟
نه! به نظرت ما نیازی به تبلیغ داشتیم؟ بیخیال! بیا روراست باشیم. واقعن فکر نمیکنم برای تبلیغ بوده. فقط یه روز خیلی طولانی بود و حواسمون پرت شد.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران