زیرنویس فارسی اختصاصی از آرتتاکس: دریک دورمس، شایلین وودلی و جیمی درنان در گفتوگویی جذاب دربارهی فیلم آغازها، پایانها صحبت میکنند.
دریک دورمس:
داستان دربارهی زن جوانییه که اخیرن قطع رابطه کرده و تلاش داره تو یک سال از زندگیش جلو بره. با دو مرد ملاقات میکنه و همهچیز پیچیده میشه. ولی در نهایت تجسسییه در زمانهی امروز حین سفری مترقی. و زن جوانی که نقش شخصیت اصلی رو به عهده داره اینجاست.
شایلین وودلی:
بله، جیمی در نقش اصلییه.
جیمی درنان:
البته کار سختی بود. بالأخره فیلم مدرنییه.
دورمس: خیلی مدرن.
وودلی: در این فیلم تعادل بسیار زیبایی وجود داره بین احساس امنیت کافی برای صمیمیت واقعی و در کنارش بازیگر بودن. . راه رفتن روی این خط کار عجیبییه. ولی با شما نیازی به تلاش بیش از حد نبود. فیلمبردارمون هم خانم بود و فکر میکنم داشتن همچین تعادل و انرژی سر صحنه که تعداد مردها و زنهایی که پشت صحنه بودن برابر بود. فکر میکنم این در نهایت به احساس راحتی همگی اضافه کرد. احساس کردم برای یک ماه در این نقش با دوستانم بودم و به شکل عمیقی باهاشون ارتباط برقرار کنم که معمولن به عنوان یه بازیگر ممکن نیست.
دورمس: همین میشه فیلم. این احساس رو داری. این شکلی میسازی هر چند ممکنه احساس فیلم رو نداشته باشه و احساس نمیکنی بازیگر یا کارگردانی. هر دفعه داریم در هر برداشت متفاوت مورد چیزی تجسس میکنیم.
جیمی دورنان: مثل یه پروسهی مشاهده است.
در کنار گفتوگوی دریک دورمس و بازیگران فیلم آغازها، پایانها ببینید:
بررسی فیلم آغازها، پایانها توسط علی حجوانی نمایندهی آرتتاکس در تیف ۲۰۱۹
بخش پرسشها
جیمی دورنان: دارم تعلیق میسازم. اولین نظرتون راجع به کسی که سمت راستتون نشسته چی بود؟ اولین نظرم در مورد شایلین وودلی این بود که همیشه میگم که این کوچکترین صنعت دنیاست. همکارهای قبلی شایلین همهشون ازش تعریف کردن. فکر میکنم شایلین یکی از بهترین کسایییه که باهاش کار کردم بنابراین همهش فکرهای خوب بود. خب بریم. همین سؤال برای تو.
شایلین وودلی: موقع تور تبلیغاتی فرزندان، دریک هم در حال تبلیغ یکی از فیلمهاش بود. یکجور بازیگوشی بود به شکلی که فکر میکنم همه میدونن که آدم خیلی راحت میتونه بیش از حد درگیر کارش بشه. تو اونور سکه بودی و همین چیزییه که بابتش تو رو تحسین میکنم. عاشق کاری که داری هستی چون عاشق داستانهایی.
دورمس: اولین باری که جیمی رو دیدم یک سال و نیم پیش بابت یه ویدیوی تبلیغاتی هوگو باس بود. یادمه آذربایجان وسط ناکجا آباد بودیم. رسیدیم و گفتم خدا رو شکر، یه آدم دیگهای که میشناسم و وسط اون همه دیوونگی، میدونستیم اوکی هستیم.
واقعن بابت چیزی که ساختیم افتخار میکنم. ساختنش خیلی خفن بود. گفتیم همین راه رو ادامه بدیم. میخوای آدمهای اطراف خودت الهامبخشت باشن و هر دوتاشون فوقالعاده بودن و خیلی هیجانزده بودم.
وودلی: چیزی که میخواد بگه اینه که برای پنج فیلم بعدیش هم ما هستیم.
دورنان: فکر کنم یه کمدی رمانتیک در مورد گلف بتونین بسازین.
دورمس: آره، میتونیم!