زیرنویس فارسی اختصاصی از آرتتاکس: به عقیدهی بسیاری از منتقدان و بینندگان رابرت دنیرو یکی از بهترین بازیهای عمرش را در فیلم مرد ایرلندی به نمایش گذاشته است. در میز گرد هالیوودریپورتر، تام هنکس، آدام سندلر، شیا لابوف و … به بررسی بازی او در این فیلم میپردازند.
در کنار تماشای میز گرد رابرت دنیرو از صفحهی اختصاصی فیلم مرد ایرلندی دیدن کنید
مجری میز گرد: وقتی در نقش آدمکشها بازی میکنی، مثل نقشی که اخیرن داشتی و براساس زندگی یک مرد واقعی نوشته شده، آیا برات مفیده که در شخصیتش، خوبی پیدا کنی یا همچین تصمیمی، عاقلانه نیست؟
رابرت دنیرو: اون (فرانک شیرن) کسی بود که جنگ جهانی دوم رو دیده بود بنابراین نسبت به آدمهای دیگه، نسبت به کشتن مردم مقداری عادت کرده بود. خودش رو در دنیایی پیدا کرد که از اونجا نیومده بود و جایی برای خودش پیدا کرد. به کسانی که دوستش داشتن و ازش حمایت میکردن و کسانی که بهش احترام میذاشتن ، وفادار بود. بعد یه درگیری درونی داشت که حالا نمیخوام داستان رو لو بدم. نکتهی ماجرا همین بود.
ولی فکر میکنم داستان خیلی سادهست. میتونی همچین موقعیت رو در هر فرهنگی پیدا کنی وفاداری، خیانت، عشق، همهشون اونجا هستن. بهایی که در این دنیا باید بابتشون بپردازی، یه مقدار ناگوارتره و شاید در یک سری از نقاط دنیا به این شکل نباشه و همچین اتفاقی بیفته تو این کشور، یعنی آمریکا همچین وضعیتی رو تو اون جامعه و اون فرهنگ داریم. چیزییه که هست.
آدام سندلر: تو فیلم نسبت به کارت وفاداری. تأثیرگذاریش روی زندگی شخصی و دختران شخصیتش جالب بود.
رابرت دنیرو: آره، آره نکتهی جالب و متفاوتی بود.
آدام سندلر: این واقعیت که یه نفر به خاطر کارهایی که میکنی، دوستت داره و چهقدر باور داشتی که کارت برای کارفرماهات، درسته. ولی توی خونه، روی خانواده تأثیر میذاره. قلب آدم رو میشکونه.
مجری میز گرد: سال قبل به مرکز تحقیقاتی هری رانسون رفتم. نمیدونم میشناسین یا نه ولی آرشیو جمعآوری شده تو دانشگاه تگزاسه که مقالات خیلی خوبی داره. و نوشتههای باب هم اونجا هستن دیدن دستخطت روی فیلمنامهی گاو خشمگین شگفتانگیزه. فیلمنامههایی که داشتی پر از نکته است. در کل آماده شدن برای چه شخصیتی از همه سختتر بود؟
رابرت دنیرو: همهشون متفاوتن. بستگی داره. بعضیا به یک شکلی سختن. گاو خشمگین به خاطر مشکلات وزن و اینها. مأموریت به خاطر چیزهای ظاهری و بیداریها هم به همون دلیل. یاد گرفتن نحوهی برخورد شخصیتم و رنجی که میکشه. برای گاو خشمگین موقعی که با برتولوچی سر ساختن ۱۹۰۰ بودیم، یکی از نویسندهها کتاب رو بهم داد و خوندمش. از ایتالیا به مارتی زنگ زدم و در مورد کتاب گفتم.
کتاب، ادبیات فاخر نیست ولی خیلی تأثیرگذاره و میخواستم یک سری کار خاص انجام بدم. یادمه جیک لاموتا رو که دههی چهل تو یه کلوپ تو خیابون هفتم کار میکرد، میدیدم. اون بیرون کنار پیادهرو وایمیستاد و اضافه وزن داشت و غیره. به خودم گفتم ببین به چه روزی افتاده. فکر کردم صرف تفاوت ظاهری از هیکل افتادن و بعد یه جنگجوی جوان بودن برای من جالب بود. به این فکر کردم که آیا میتونم به همچین هیکلی برسم یا نه و نقش رو انجام بدم. بنابراین علاقه اول از سمت من بود. مارتی هم دلایل شخصی خودش رو داشت و هر دومون بابت پروژه به هم پیوستیم.
مجری میز گرد: اگر برمیگشتی و جوانیت رو میدیدی، چه توصیهای بهش میکردی؟
رابرت دنیرو: چند روز پیش یه چیزی به نوهم گفتم. این که چون وقتی همهچیز رو به راه و سر جاشه فکر نکن رسیدی به قلهی کوه. همیشه یه جای کار خسته میشی چون اینو دیدم. خیلیها رو دیدم که اومدن و رفتن. باید آروم باشی. چیزهای خوب زندگی رو برداری و با احتیاط جلو بری و خدا رو بابت این موضوع شکر کنی. خیلی مهمه که وقتی فکر کردی به همهچیز رسیدی به خودت مغرور نشی چون اینطور نیست. هر کسی ممکنه از جایگاهی که داره، سقوط کنه.
مجری میز گرد: مطمئنم این تمثیل رو شنیدی که «کشتن آسونه ولی کمدی سخت» درسته یا غلط؟
رابرت دنیرو: آره، کمدی سختتره. از پس کارایی که کسایی مثل بیلی کریستال و ادی مورفی و تو، آدام انجام میدین، برنمیام ولی کارهای دیگهای هم بلدم. دوست دارم به این فکر کنم که مثلن سر فیلمهای مارتی مثل زندگی، موقعیتهای به خودی خود خندهداری هست.
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
آرتتاکس را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران