❌ هشدار: در این ویدیو امکان فاش شدن داستان سریال «بازی تاج و تخت» وجود دارد. ❌
واقعیت دارد. بازی تاج و تخت به پایان رسیده است و کسی که همهچیز نصیبش شد، شخصیتی بود که فکرش را هم نمیکردیم. برن استارک، جوانترین استارک، هیچ ادعایی برای سلطنت نداشت و هیچ وقت علاقهای به پادشاه شدن نشان نمیداد. اما اگر به عقب برگردیم، چند نشانه پیدا میکنیم. اینجا ده مورد را مرور خواهیم کرد.
۷۳ قسمت بازی تاج و تخت در ۷۳ ثانیه
نشانهی اول: نوشتن اولین فصل کتاب از زبان برن استارک
اهمیت کاراکتر برن استارک از همان ابتدا مشخص شده. در حقیقت او اولین نقش اصلیست که در قسمت اول میبینیم. اولین صحنه در وینترفل روی یادگیری تیراندازی برن تمرکز میکند، در حالی که بزرگان استارک تماشایش میکنند. این قسمت با کتابش هماهنگ است که اولین فصل از زبان برن نوشته شده است. آیا خواستهی جورج آر آر مارتین از اول این بوده که برن به پادشاهی برسد؟ احتمالش هست.
نشانهی دوم: پادشاه شب همواره به دنبال برن بود، نه جان!
یک صحنهی خاص در نخستین قسمت خیلی مهم به نظر میآید. در زمان شرح محاکمه توسط ند استارک، دوربین صورت برن را نشان میدهد. بلافاصله وقتی که ند میگوید پادشاه اندالها و نخستین انسانها، به نظر میآید از قصد مشخص نمیشود که باید تمرکزمان روی جان باشد یا روی برن. در سریال از این تاکتیک استفاده میشود تا تصوراتمان مختل شود. برای مثال، بعد از اپیزود هاردهوم، به نظر میآمد پادشاه شب دنبال جان است، در حالی که واقعن به دنبال برن بود.
نشانهی سوم: برن رقیب اصلی پادشاه شب برای حکومت
با توجه به تمرکز پادشاه شب روی برن، باید حدس میزدیم که قرار است برن استارک به پادشاهی برسد. همانطور که برن قبل از نبرد وینترفل توضیح داده بود هدف پادشاه شب این بود که این دنیا را تمام و کمال نابود کند. برای این کار، لازم بود نخست برن را از بین ببرد. نزدیک به پایان سریال، بعضی طرفدارها معتقد بودند پادشاه شب قصد کشتن برن را داشت، چون میدانست که او قرار است حاکم وستروس شود و میتواند رقیب قدرتمندی برایش باشد.
۷ قاب فراموشنشدنیِ آخرین قسمت بازی تاج و تخت
نشانهی چهارم: حملهی شاهکش به برن
مشخص است که برن اولین کسی بود که جیمی لنیستر هدف خودش قرار داد، مردی که او را با لقب شاهکش میشناختیم.
نشانهی پنجم: رابطهی عمیق برن استارک و تیریون لنیستر
در پایان، وقتی که تیریون سخنرانی پرشور خودش را در برابر رهبران وستروس ابراز میکند، به وضوح از برن تقدیر میکند. به نظر میرسد جبران شده باشد چرا که او دست راست برن میشود. صرفنظر از سابقهاش به عنوان مشاور دنریس در اتفاقاتی که به این لحظه ختم میشود، عجیب نبوده که حواسمان از دوستی برن و تیریون پرت شود. به خصوص اینکه تعداد دفعات ملاقاتشان انگشتشمار است. اما پیوند عمیقشان در واقع به چهارمین قسمت از فصل اول برمیگردد. بعد از مجروح شدن برن تیریون به وینترفل رفت تا طرح یک زین مخصوص را به او بدهد. کلمات تیریون در آن قسمت، اسم آن اپیزود را تشکیل دادند، درست شبیه پادشاهی برن شکسته که بعدها عنوانش میکند.
نشانهی ششم: تبدیل شدن برن به کلاغ سه چشم
رابطهی برن و تیریون جایی که رهایش کرده بودند ادامه پیدا میکند، یعنی دومین اپیزود فصل هشت استراتژی نبرد. همه به جز آن دو نفر اتاق را ترک میکنند. تیریون یک صندلی میآورد و از برن میخواهد که داستان سفرهاش را بازگو کند. نویسندهی این اپیزود، برایان کاگمن به ما رابطهی این دو نفر را گوشزد میکند. در یک مصاحبه در ماه آوریل، او گفته: «تیریون پیوند خاصی با برن دارد. تیریون دانشآموز تاریخ است و اینکه میخواهد با برن صحبت کند، برای این است که میخواهد درک کند. واضح است که برن تجربهی بسیار خاصی داشته.» همین برایمان روشن میکند که چرا تیریون اینقدر برای حمایت از برن آماده است، با توجه به مسیر شخصی فوقالعادهش برای تبدیل شدن به کلاغ سه چشم.
نشانهی هفتم: شباهت برن استارک و دیرن تارگرین
دو اپیزود بعد، تیریون دوباره در جشن پیروزی که پس از نبرد وینترفل برگزار شده، به برن نزدیک میشود. او از ویلچر برن تعریف میکند و میگوید حتا از زینی که خودش طراحی کرده بود هم بهتر است. برن میگوید که ویلچرش از روی چیزی ساخته شده که دیرن تارگرین صدوبیست سال قبل برای برادرزادهش ساخته. با در نظر گرفتن زمان، احتمالن منظورش دیرن دوم است که به عنوان دیرن خوب هم شناخته میشود. آشنا بودنش با تاریخ، تیریون را تحت تاثیر قرار میدهد که در فصل چهارم به جافری گفته بود که داستان دیرن باید برای هر پادشاه آیندهای خوانده شود.
چرا سریال بازی تاج و تخت را نغمهی یخ و آتش مینامیم؟
نشانهی هشتم: آیندهبینی برن
تیریون میگوید که دانش و آگاهی برن استارک او را لایق پادشاه وینترفل بودن میکند، اما وقتی میفهمد برن تمایلی به این جایگاه ندارد متعجب میشود. اینجا احتمالش هست که برن آیندهی خودش را در این جایگاه از قبل دیده باشد. در اینصورت عکسالعملش از جهات مختلفی درست به نظر میآید. اگر انتظار پادشاه شدن را داشت، چرا ارباب بودن را قبول کرده بود؟ در اپیزود ششم بیان میکند که از قبل از سرنوشتش آگاهی داشته است. راحت میشود گفت که برن از سرنوشت دنریس هم به خوبی آگاه بوده. در یکی از تصاویری که در فصل چهارم میبیند، او سایهی یک اژدها را میبیند که بر فراز پشتبامهای وینترفل پرواز میکند. زمانی که در فصل ششم با میرا در غار بود، همان تصویر در سلسله رویاهایی طولانیتر دوباره ظاهر شد که شامل تصاویری از دنریس و یک اژدهای بالغ در آسمان بود. در این بین، نماهایی از ایریس دوم و آتش سبز وحشیانهاش هم دیده میشد که در واقع پادشاه دیوانهی گذشته را به ملکهی دیوانهی آیندهی نزدیک مربوط میکرد.
نشانهی نهم: هشدارهای قاطعانهی تیریون به جیمی درمورد سرانجام جنگ کینگرلندینگ
سؤال این است که آیا برن این اطلاعات را با کسی شریک میشد؟ برخی طرفدارها معتقدند که مکالمهاش با تیریون در اپیزود چهارم بعد از تمام شدن سکانس هم ادامه پیدا میکند و اینکه در همین زمان برن به او دربارهی تغییر رفتار آیندهی دنریس هشدار میدهد. این اولین باری نیست که کلاغ سه چشم بعد از تمام شدن سکانس هشداری داده است. در قسمت آخر فصل هفت متوجه میشویم که برن خواهرانش را از خطرات نقشهی لیتلفینگر آگاه کرده. آیا در مورد تیریون هم همین اتفاق افتاده؟ اگر همینطور باشد، متوجه میشویم که چرا تیریون با آن قاطعیت با جیمی در مورد نتیجهی نبرد صحبت کرد. شاید تیریون فکر میکرد میتواند تقدیر را با هشدارهای صریحی که به افراد مهم میدهد عوض کند.
نشانهی دهم: بیتفاوتی برن در واقع یک سرمایه است
شاید چون برن از آینده آگاهی دارد به قدرت علاقه ندارد یا شاید نشاندهندهی حالت معنویایست که در مقام کلاغ سهچشم به آن رسیده. به هر صورت، بیتفاوتی برن در واقع یک سرمایه است. در قسمت چهار فصل هشت به این نکته اشاره میشود. زمانی که تیریون و وریس دربارهی مناسب بودن جان برای پادشاهی بحث میکنند. احتمالش هست که مشاهدات وریس، تیریون را به یاد معاملهاش با برن جلوتر در همان اپیزود انداخت. شاید همین لحظه بود که این ایده در ذهن تیریون شکل گرفت؛ اینکه برن باید به پادشاهی برسد.