ترجمهی اختصاصی از آرتتاکس: نقد فیلم Little Women از نگاه پیتر دوبروژ منتقد ورایتی به کارگردانی گرتا گرویگ و بازی اما استون، سیرشا رونان، تیموتی شالامه، لورا درن و …
نقد فیلم Little Women / زنان کوچک | یک قصهی نسلی برای مردم آمریکا
۱۵۰ سال از انتشار داستان لوییزا می آلکات گذشته و داستان این چهار خواهر صمیمی در زمان جنگ داخلی آمریکا همچنان لذتبخش است. رمانی برای تمام فصول که در تمام این بیش از یک قرن چاپ این رمان هیچگاه متوقف نشده و کمرنگ شدن محبوبیت آن در طی قرون آتی نامحتمل به نظر میرسد.
اما فیلمها مقولهای دیگرند. به نظر میرسد که جوانان میل کمتری به تماشای فیلمهایی دارند که پیش از تولد آنها ساخته شده است و به همین دلیل همواره دلیل خوبی برای بازسازی «زنان کوچک» وجود دارد. به هر حال، هر نسلی لایق نسخهی خود از این داستان است. ۲۵ سال از زمانی که وینونا رایدر نقش جو مارچ را بازی کرد میگذرد و ۶۱ سال پیشتر از آن نیز کاترین هپبورن این نقش را برای جورج کیوکر بازی کرده بود (نسخههای سینمایی پیشتر از آن صامت بودند).
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم The Current War / جنگ جریانها | درخششی موقت و کم نور
حالا گرتا گرویگ کارگردان زمان را برای زدودن غبار از رمان آلکات برای خلق تفسیری تازه از آن مناسب دیده. همانطور که انتظار میرود، تفسیر گرویگ به داستان وفادار است و آن را در همان دورهی زمانی اصلی پیاده کرده و گروهی رویایی را برای ایفای نقش خواهران مارچ گرد هم آورده است: اما واتسون در نقش خواهر بزرگتر مِگ که یک معلم است، سِرشا رونان در نقش جو که نویسنده و همتای آشکار آلکات است، الایزا اسکنلِن در نقش بث که موسیقیدان است و فلورنس پیو در نقش ایمی که هیجانی است و هنرمند خانواده است و در نهایت تیموتی شالامه که مناسبترین بازیگر برای ایفای نقش لوری پسر موفرفری همسایه است.
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم The Addams Family / خانوادهی آدامز | یادم تو را فراموش!
در طی سالیان متمادی این نقش به بازیگران متفاوتی از کریستین بیل (که اولین کسی بود که جو با بازی رایدر را به رقص دعوت کرد) گرفته تا پیتر لافورد (در نسخهی ۱۹۴۹ مِروین لِروی) که بعدها به رَت پَک پیوست و جونا هاوئر-کینگ (که اعلام شده نقش شاهزاده اریک را در بازسازی «پری دریایی کوچولو» ایفا خواهد کرد) رسیده ولی شالامه بهترینِ لوریهاست. او با چشمان آهویی و موهای لخت و رفتاری متناوب بین تنبلی و تمرکز شدید و وفاداریای چنان شدید که برادرانه به نظر میرسد نقش ستایشگر مارچها را طوری بازی میکند که دنیل دی-لوییس جوان را به ذهن متبادر میکند. ارتباطی که مخاطبان جوان با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد ولی مخاطبان مسنتر حتماً از آن لذت خواهند برد.
به جای روایت مستقیم داستان، چنان که آلکات و سایر اقتباسکنندگان از او کردهاند، گرویگ تصمیم به بُر زدن صحنهها و روایت کاملاً نامنظم «زنان کوچک» گرفته، به جز نامهی کریسمسی از پدر که داستان را آغاز میکند و بوسهای که آن را پایان میدهد. درست مانند «لیدی برد»، او و نیک هویی تدوینگر روایت را به سرعت پیش میبرند، اگرچه پرش در زمان در این جا یک اشتباه است که روایتی را میسازد که به ذائقهی گرویگ خیلی اپیزودیک یا خیلی ملودراماتیک به نظر میرسد – همان طور که با مرور فیلم مشاهده میشود، به جای قوس داستانی کلی تمامی اتفاقاتی که برای خانوادهی مارچ رخ میدهد، این اپیزودهای احساسی فیلم است که به یاد میآوریم.
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم Gemini Man / مرد همسان | زمانی که قاتل خودت میشوی
شاید بگویید که من لوسم اما «زنان کوچک» هر بار توجهم را جلب میکند، بخشی به این دلیل که آلکات شخصیتهایی چنین زنده خلق کرده و بخشی دیگر به خاطر نحوهی بررسی نهاد خانواده و ازدواج توسط اوست. آلکات، خواهران مارچ را به صورت زنانی جوان با ذهنهایی مستقل تصور کرده که در عین فقر آزادند تا در زمانهای که زنانی با طبقهی اجتماعی مشابه، اغلب برای تامین آیندهی خود به ثروتهای نامزدهایشان و یا ارثیهای هنگفت تکیه میکردند به دنبال شادی خود باشند.
گرویگ از همان ابتدای اقتباس خود روی تاثیر دراماتیکی که ازدواج در داستان ایفا دارد تمرکز میکند – که بیشتر از این که به نفع شخصیتها باشد، به خاطر مخاطبان انجام شده است – و این توصیف را از زبان آقای دَشوود (با بازی تریسی لِتس که امسال در رقابت بین این فیلم و «فورد علیه فراری»، با بازی این نقش تمامی توجهات را از آن خود کرد) ویراستار جو بیان میکند:« اگر شخصیت اصلی دختر است، مطمئن شوید که در پایان یا ازدواج میکند یا میمیرد».
در کتاب، جو به نوشتن داستانهایی روی آورده که تنها برای سلیقهی عموم خلق و چاپ میشوند تا صرفاً خرج خورد و خوراک خانه را تامین کنند و کمک خرج مادرش با بازی لورا درن، که یکی از بهترین بازیهای فیلم برای اوست، باشد. لورا درن در نقش مارمی، صدای بلوغ و اخلاقگرایی در خانهای مستعد حسادتهای کمارزش، خردی ورای حد تصور دارد و سخنان او بهترین دیالوگهای فیلماند در حالی که جو صرفاً سرگرمکننده است. آنها توجه پروفسور فردریک بائر را، که پیشینهی او از آلمانی به فرانسوی تغییر یافته تا منطبق بر جذابیت فرانسوی لویی گَرِل باشد، نیز جلب میکنند. فردریک تنها شخصیتی است که جرئت نقد نوشتههای جو را دارد و الهامبخش او برای نوشتن چیزی شخصیتر میشود.
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم Doctor Sleep | قلم استفن کینگ فیلم را تماشایی کرده است
آلکات – که به طور مشابهی از خانوادهی خود و مخصوصاً مرگ خواهر کوچکترش لیزی الهام گرفته – «زنان کوچک» را در دو بخش منتشر کرد. در پایان بخش اول هیچ کدام از خواهران مارچ ازدواج نکردهاند. البته این به هیچ وجه به اندازهی تصمیم جو (هشدار اسپویلر: اگر با این داستان ۱۵۰ ساله آشنا نیستید از این بند متن عبور کنید) برای رد درخواست ازدواج جذابترین مجرد رمان در جلد دوم کتاب نماد و نشانهی استقلال آنان نیست. گرویگ ارائهای این رویدادها را به نحوی چیده که ما میفهمیم که جو درخواست لوری را پیش از آن که این دو شخصیت کاملاً معرفی شوند رد کرده است و فیلم به روشی جالب و با پرش به عقب و جلو در زمان پیش میرود. او دو رویداد را با هم دسته بندی میکند. در یک صحنه بث مریض میشود و او را در حال بهبود یافتن از بیماری مخملک نشان میدهد و صحنهی بعدی مرگ او را چند سال بعد تصویر میکند.
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم Midway | بزرگ، پر سر و صدا، طولانی و خستهکننده
با وجود این بالا و پایینهای احساسی، فیلمنامهی گرویگ بیشتر از هر اقتباسی دیگر رنگوبوی کمدی دارد. او با تاکید بر طنز ذاتی منبع اصلی فیلم که کمی به حضور عمه مارچ ثروتمند با بازی مریل استریپ که تصمیم دارد تا یکی از دختران را دعوت کند تا در اروپا همراه او باشد و در عین حال به هر چهار نفر آنها فشار میآورد تا به خوبی ازدواج کنند آراسته شده. ولی با این که عمه مارچ نمایندهی تفکر کهنهی جایگاه یک زن جوان در جامعه است، مارمی دخترانش را تشویق میکند تا خود مسیر زندگی خود را انتخاب کنند. این امر برای جو به معنی تبدیل تاریخچهی خانواده به یک کتاب است که منجر به دو سکانس اصیل شده که در آن شخصیت مثبت جسور داستان جایگزینی برای خود آلکات میشود. گرویگ صحنهای که در آن جو دربارهی شرایط چاپ و نشر «زنان کوچک» با دشوود مذاکره و دستنوشتهی خود را در طی فرایند چاپ تعقیب میکند. امری که ادای دینی دوست داشتنی به این فرم هنری در خطر انقراض است.
در کنار نقد فیلم Little Women بخوانید:
نقد فیلم Marriage Story / داستان ازدواج | تو میتوانی کسی را دیوانه کنی
رونان پس از ضبط و ارائهی بینقص ناکامیهای نوجوان معاصر در «لیدی برد» دوباره به حالت تاریخی خود برگشته تا نقش جو را که یادآور نقشهای او در «بروکلین» و «تاوان» است بازی کند. برخلاف رایدر که بازیگری کاملاً مدرن است، به نظر میرسد که رونان به دورهی کلاسیکها تعلق دارد ولی با این حال به سردی و صلب بودن ایفای این نقش توسط هپبورن به هیچ وجه نزدیک نمیشود. واتسون که راهی طولانی را از زمانی که نقش هرماینی گرنجر را در فیلمهای هری پاتر بازی میکرد طی نموده اکنون نقش مگ را به صورت خواهری که اغلب نمیداند چه میخواهد تصویر میکند که این امر موجب میشود که انتخاب شخصیتها کمتر به صورت سازش و توافق به نظر برسد. پیو نقشی سخت دارد زیرا بسیاری شخصیت ایمی را ناخوشایند میدانند ولی او درک و فهم سختیهای زندگی را در زیر سایهی خواهرش امکانپذیر میکند.
«زنان کوچک» گامی بزرگ و رو به جلو برای گرویگست تا بدون حل شدن در جریان هالیوود صدای خودش را داشته باشد و به استقبال پروژههای بزرگتر برود.
یوریک لوسوی تصویربردار جلوهی کوریر و ایوزی فیلم ۱۹۹۴ گیلیان آرمسترانگ را حفظ کرده و همزمان بیشتر از هر یک از اقتباسهای پیشین ما را بیشتر به درون شخصیتها میبرد. در پایان باید گفت که لازم نیست که این آخرین نسخه ۶۰ سال دوام بیاورد. همین که امروزه نقش خود را به درستی ادا کند کافی است و اگر جوانان هنگامی که کسی دیگر تصمیم بگیرد تا آن را برای نسل بعدی زنان کوچک بازسازی کند هنوز مشغول دیدن این فیلم باشند خود امتیاز دیگری است
پیتر دوبروژ ، منتقد ورایتی
مترجم: پویا مشهدی محمدرضا
از مجموعه تحلیلگران عصر ارتباطات بیشتر ببینید:
کیدتاکس Kidtalks.ir | کیدتاکس رسانه تصویری کودکان و نوجوانان
تکتاکس Techtalks.ir | اولین رسانه تصویری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران