ردیوهد با دنیای فیلم و سریال غریبه نیست. با توجه به این که آهنگهایشان در سریالها و فیلمهای زیادی حضور داشتند، میتوانید حداقل یکی از این لحظات را به یاد آورید. اما جز معدود موارد استثناء وقتی در یک سریال یا فیلم از آهنگ ردیوهد استفاده میشود، حضورش قطعن به جریان داستان مرتبط است. این استفادهها گستردهاند. از آنهایی که مشخص و واضحاند تا آنهایی که به زور میتوان متوجهشان شد.
تام یورک: موسیقی به نحوی مثل ریاضیات است. تلاش میکنی الگوهایی بسازی که متوجه شوی چه چیزی اطرافت است و الگوهایی که کمک میکنند هر روز صبح از خواب بیدار شوی
اما فارغ از استفادهاش، موزیک ردیوهد کمتر برای سبک و سیاق دادن استفاده میشود. تام یورک، خوانندهی گروه میگوید: «میدانید، موسیقی به نحوی مثل ریاضیات است. تلاش میکنی الگوهایی بسازی که متوجه شوی چه چیزی اطرافت است و الگوهایی که کمک میکنند هر روز صبح از خواب بیدار شوی.»
وقتی در صحنهای، آهنگی از ردیوهد را میشنویم، مجبور هستیم کمی بیشتر دقت کنیم. صحنهی آغازین «ویران شده»ی دنی ویلنو را در نظر بگیرید. فیلم در خاورمیانه دنبال میشود اما به جای موسیقی سنتی خاورمیانهای، بلافاصله آهنگی از ردیوهد را میشنویم. در مورد انتخاب این آهنگ ویلنو گفته که آهنگ ردیوهد از همان روز اول برای صحنه آغازین درنظر گرفته شده بود. یکی از ایدههای پشت انتخاب این آهنگ این است که داستان از دیدگاه یک غربی دنبال میشود. دیدگاه یک شیاد و داستان تخیلی است.
نقش موسیقی در آثار اسکورسیزی | فرار از دنیایی که راه خلاصی از آن نیست
وقتی آهنگی عربی یا خاورمیانهای را برای صحنه انتخاب میکنید صحنه را به واقعیت شبیهتر میکند و و ویلنو این موضوع را نمیخواست. ردیوهد به طور مشخص برای فضاسازی ابتدایی فیلم استفاده شده است. آهنگ شرایط ما را از تصویر روبهرویمان دور میکند و مجبور میکند از دیدگاه یک خارجی به آن نگاه کنیم. برای درک بهتر تاثیرگذاری آهنگهای ردیوهد، اگر آن را با یک آهنگ خاورمیانهای عوض کنیم، دیگر در موقعیتی نیستیم که ویلنو با ظرافت ما را به آنجا میبرد و در این جهان غرق شدهایم که در این مورد منجر به یک تجربه سنتیتر و کم أثرگذارتر میشود.
به عنوان یک گروه، یکی از عناصر شاخص ردیوهد، سینمایی بودنشان است. در کنار موزیک ویدیوهایی با کیفیت فیلمهای کوتاه تحسین شده، دو تن از اعضای این گروه، در آهنگ ساختن برای فیلمهای بسیار ماهرند. تام یورک کارش را با بازسازی «ساسپیریا» آغاز کرد و جانی گرینوود، گیتاریست گروه، خود را به عنوان یکی از بهترینهای دنیای سینما با کار بر روی فیلمهایی مانند «خون به پا خواهد شد»، «استاد»، «رشتهی خیال» و «تو هرگز واقعن اینجا نبودی» بارها اثبات کرده.
ویژگی موسیقی متن فیلم Interstellar | در جستوجوی زمان از دست رفته
اما در کنار دانش ساختن موسیقی برای فیلم، صدای منحصر به فرد آهنگهایشان به خوبی با سینما ترکیب میشود. با وجود این که آهنگهای این گروه در دستهی آلترناتیو راک قرار گرفتهاند، موسیقی ردیوهد پا را از ژانرها فراتر میگذارد. به صحنهی آغازین «آسمان وانیلی» توجه کنید. این آهنگ مضمون الکترونیکی دارد و بهتر از هر آهنگی که ممکن بود ساخته شود با این صحنه هماهنگ است. کارگردان فیلم، کامرون کرو که در دنیای موسیقی هم فعالیتهای بسیاری داشته، گفته که این آهنگ مانند باز کردن ذهن یک انسان و شنیدن صداها و افکاری است که در آن میگذرند. او میخواست آسمان وانیلی همچین احساسی داشته باشد. هر چیزی در جای خودش میتواند به نوایی دلهرهآور تبدیل شود. آهنگی مکانیکی و سرد که به راحتی در یاد نمیماند. در کنار این، لیریک، جنبهی اهمیت دادن به ظاهر شخصیت تام کروز را به خوبی نمایان میکند. این آهنگ به تنهایی ما را با فضای این دنیا آشنا میکند.
ما به دو نمونه از استفاده از موسیقی ردیوهد در صحنههای آغازین نگاه کردیم بنابراین فیلمی را بررسی کنیم که با آهنگشان تمام میشود. پس از «ویران شده»، فیلم بعدی دنی ویلنو «زندانیان» بود. به مانند «ویران شده» که با آهنگ ردیوهد آغاز میشود، فیلم «زندانیان» با یکی از آهنگهای گروه تمام میشود و تشخیص آن به شدت سخت است. در فیلمی که تأکید زیادی بر موسیقی تولیدی در جریان خود فیلم شده، وارد کردن یک آهنگ با لیریک کمی عجیب است و خودنمایی میکند. اما متوجه میشویم این آهنگ هم در جریان فیلم پخش شده و از رادیوی یکی از کارکنان میآید. یکی از کارگران آن را قطع میکند و نمیگذارد ملودی به انتهای خود برسد. این مورد کوچک شاید مهم نباشد ولی به یاد آوریم «زندانیان» چهگونه تمام میشود. مبهم است و ناتمام. وقتی به خود این آهنگ نگاه کنیم و نه نسخهای که در فیلم میشنویم، خود آهنگ هیچگاه به پایانش نمیرسد. اگر پایان آهنگ را بشنوید، این احساس ایجاد میشود که باید ادامه داشته باشد اما همین جا قطع میشود؛ بسیار شبیه به خود پایان «زندانیان».
رامین جوادی از بازی تاج و تخت میگوید | روایت داستان با موسیقی
وقتی به عموم آثاری که از قطعات ردیوهد استفاده میکنند نگاه کنیم آثاری داریم به مانند «وست ورلد»، «بلک میرور»، «پرستیژ»، «ابناء بشر»، «از لنز تیره» و«زندانیان». اشتراک تمام این آثار چیست؟ همگی هنرمندانه ساخته شدهاند و منحصر به فرد هستند اما مهمتر از همهی اینها، ذهن را بسیار درگیر میکنند. موسیقی ردیوهد در کنار آثاری ظاهر میشود که ما را به تفکر وامیدارند. تا در فیلم عمیقتر بشویم. سخن تام یورک را به یاد آورید: «میدانید، موسیقی به نحوی مثل ریاضیات است. تلاش میکنی الگوهایی بسازی که متوجه شوی چه چیزی اطرافت است و الگوهایی که کمک میکنند هر روز صبح از خواب بیدار شوی». موسیقی ردیوهد فقط برای پر کردن پسزمینه نیست، برای به هیجان درآوردن مخاطبان نیست. موسیقی ردیوهد یک ابزار است؛ ابزاری برای فیلمسازان تا بتوانند ایدهها را منتقل کنند که جز استفاده از این آهنگها ممکن نبود.